مجله پارسي نامه - تاريخ، جغرافيا، شخصيتها http://Www.ParsiBlog.com/Mag/rss/7/خوراک خوان مجله پارسي نامه، سرويس وبلاگ نويسي پارسي بلاگ - مجله پارسي نامه - تاريخ، جغرافيا، شخصيتها fa ParsiBlog.com RSS Generator Fri, 01 Nov 2024 03:03:45 GMT پارسي بلاگ مهريه حضرت زهرا(س) در آسمان و زمين http://qalamdoon.ParsiBlog.com/Posts/884/%d9%85%d9%87%d8%b1%d9%8a%d9%87+%d8%ad%d8%b6%d8%b1%d8%aa+%d8%b2%d9%87%d8%b1%d8%a7(%d8%b3)+%d8%af%d8%b1+%d8%a2%d8%b3%d9%85%d8%a7%d9%86+%d9%88+%d8%b2%d9%85%d9%8a%d9%86/ <p style="text-align: justify;"><span style="font-size: medium;">&nbsp;بنابر روايات موجود درباره ميزان مهريه &nbsp;&nbsp;حضرت زهرا سلام الله عليها، هفت نظريه و نقل وجود دارد.</span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="font-size: medium;">نظريه اول اينکه مهر حضرت فاطمه سلام الله عليها، &laquo;درع - زره - حطميه&raquo; بوده است.&nbsp;</span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="font-size: medium;">نظريه دوم اينکه مهريه آن حضرت 500 درهم بوده است.</span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="font-size: medium;">نظريه سوم اينکه مهريه آن حضرت يک&laquo; زره حطميه&raquo; به مبلغ 30 درهم بوده است.</span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="font-size: medium;">نظريه چهارم اينکه مهريه آن حضرت &laquo;يک يعير شتر &raquo;- ناقه شتر- بوده است.</span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="font-size: medium;">نظريه پنجم، اينکه مهريه آن حضرت 400 درهم بوده است.</span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="font-size: medium;">نظريه ششم اينکه مهريه آن حضرت &laquo;جرد يرد و درع حطميه&raquo; بوده است.&nbsp;</span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="font-size: medium;">نظريه هفتم، مهر آن حضرت &laquo; 480 درهم &raquo; بوده که آن را از فروش &laquo;زره آهني&raquo; به دست آورد. اين نظريه مشهورتر به نظر صحيح ترين مي باشد.</span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="font-size: medium;"><img style="font-size: 13.008px; width: 450px; height: 329px; border-width: 3px; border-style: solid; margin: 3px 10px;" src="http://tanineyas.ir/sites/default/files/field/image/1396/05/31/images.jpg" alt="" /></span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="font-size: medium;">در همين رابطه در کتاب &laquo; کافيه الطالب&raquo; آمده است رسول خدا (ص) از امام علي (ع) پرسيدند: &laquo; براي ازدواج چه داري؟&raquo; آن حضرت پاسخ دادند: &laquo; شمشيري، زرهي و شتري آبکش.&raquo; سپس رسول خدا فرمودند: شمشير براي مرد جهاد و قدرت لازم است ، شتر نيز براي گذران معيشت بايد باشدف ولي براي آن کس که از مرگ نهراس، زره به چه کار آيد؟&raquo; پس فرمودند: &laquo; زره را بفروش و باقي را نزد خود نگهدار.&raquo;</span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="font-size: medium;">امام علي عليه السلام زره را به ملبغ 480 درهم يا 500 درهم فروخته و آن را براي ازدواج در اختيار گرفت. اين نشانگر آن است که زندگي امام علي عليه السلام در بين مردم مدينه کمي پايين تر از حد متوسط بوده و در واقع مي توان ايشان را جز طبقه ضعيف و فقير عصر خويش به حساب آورد.</span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="font-size: medium;">رسول خدا (ص) بخشي از آن مبلغ را به بلال دادند تا بلال مقداري عطر خوش بو بخرد. بخشي را نيز به ابوبکر دادند و فرمودند: &laquo; با آن آنچه را دخترم نياز دارد بخر.&raquo; و الباقي را نيز براي ديگر هزينه ها نگهداشتند و عمار ياسر و چند تن ديگر را با ابوبکر همراه کرد که با صلاحديد هم، جهاز حضرت زهرا سلام الله عليها را تهيه نمايند.</span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="font-size: medium;"><span style="color: #ff0000;"><strong>مهريه حضرت زهرا سلام الله عليها در آسمان ها: </strong></span></span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="font-size: medium;">به پيامبر اکرم (ص) گفته شد: &laquo; همانا دانستيم که مهر فاطمه در زمين چيستغ مهر او در آسمان چه بوده است؟.&raquo; پيامبر فرمودند:&laquo; از آن چيزهايي که به نفع شماست سؤال کنيد نه از آن چيزهايي که خيري براي شما ندارد.&raquo;&nbsp; گفتند: &laquo; اين از اموري است که براي ما خبر دارد.&raquo; پيامبر فرمودند: &laquo; مهر او در آسمان &laquo; يک پنجم زمين&raquo; است، پس هر کسي در زمين راه برود، درحالي که بر او و فرزندانش غضب کرده باشد، قدم زدن او در زمين حرام است تا روز قيامت.&raquo;</span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="font-size: medium;">همچنين در کتاب &laquo; جلا و شفاء&raquo; از امام باقر عليه السلام نقل شده است که فرمودند: &laquo; مهر فاطمه يک پنجم دنيا و يک سوم بهشت بوده است و در زمين چهار نهر براي حضرت فاطمه سلام الله عليها است، نهرهاي فرات، نيل، نهروان و بلخ..&raquo; در حديث ديگري آمده است که رسول خدا (ص) فرمودند: &laquo; دختر فاطمه را به مهريه ي يک پنجم زمين و 480 درهم، به فرمان الهي به ازدواج علي در مي آورم، آنچه که بعدا به او تعلق مي گيرد يک پنجم زمين است و آنچه از هم اکنون به او تعلق دارد 480 درهم است.&raquo;</span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="font-size: medium;">از امام صادق عليه السلام نيز روايت کرده اند: &laquo; خداوند متعال در دنيا مهريه ي فاطمه را &laquo;يک چهارم دنيا&raquo; و در آخرت نيز مهر او را &laquo; ورود دوستدارانش به بهشت و دشمنانش به جهنم قرار داده است.&raquo;</span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="font-size: medium;"><span style="color: #ff0000;"><strong>جهيززيه ي حضرت زهرا سلام الله عليها:</strong></span></span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="font-size: medium;">در رابطه با اينکه براي فاطمه (س) چه چيزهايي تهيه شده و بهاي آن ها چقدر بوده روايات مختلفي مطرح است. ولي چيزي که مشخص است جهيزيه حضرت زهرا سلام الله عليها ( تماما يا غالبا ) از محل فروش زره اميرالمؤمنين تهيه شده بود.</span></p> <blockquote style="text-align: justify;"> <p><span style="font-size: medium;">پيراهني به بهاي هفت درهم</span></p> <p><span style="font-size: medium;">روبندي به بهاي چهار درهم</span></p> <p><span style="font-size: medium;">تخت خوابي طناب پيچ که طنابش از پوست خرما بود</span></p> <p><span style="font-size: medium;">دو عدد تشک با روکش کتان مصري که در داخل يکي ليف خرما بود و در ديگري پشم گوسفند</span></p> <p><span style="font-size: medium;">چهار بالش با روکش چرم طائف و پر شده از پوشال غلف هاي خوشبو</span></p> <p><span style="font-size: medium;">يک تخته حصيربافت هجر از روستاي بحري</span></p> <p><span style="font-size: medium;">پرده نازکي از جنس پچشم</span></p> <p><span style="font-size: medium;">يک آسياب دستي<br /></span></p> <p><span style="font-size: medium;">يک تشت مسي</span></p> <p><span style="font-size: medium;">يک مشک پوستي</span></p> <p><span style="font-size: medium;">يک کاسه چوبي براي نوشيدن شير</span></p> <p><span style="font-size: medium;">دو مشک کهنه آب</span></p> <p><span style="font-size: medium;">آفتابه اي قيراندود</span></p> <p><span style="font-size: medium;">دو کوزه چرمين</span></p> <p><span style="font-size: medium;">مقداري عطر</span></p> <p><span style="font-size: medium;">يک چادر بافت کوفه</span></p> <p><span style="font-size: medium;">عباي فطواني</span></p> </blockquote> <p style="text-align: justify;"><span style="font-size: medium;">حضرت امام باقر عليه السلام مي فرمايند: &laquo; چون حضرت علي عليه السلام با حضرت فاطمه سلام الله عليها در کف خانه اش شن گسترده بود و فرش آنها پوست گوسفند و بالش آنها پوستي آکنده از ليف خرما بود و چوبي هم به ديوار زده بودند که بند مشک را بدان مي آويختند، و پوشش علي هم عبايي بود.&raquo;</span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="font-size: medium;">حضرت امام صادق عليه السلام مي فرمايند: &laquo; شنيدم هنگامي که پيغمبر (ص) فاطمه را به خانه علي فرستاد، جامه او را يک عبا و فرش او يک پوست گوسفند و بالش او پوستي پر از ليف خرما بود.&raquo; در حديث ديگري امام صادق عليه السلام مي فرمايند: &laquo; بستر علي و فاطمه (ع) پوستي دباغي نشده بود.&raquo;</span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="font-size: medium;">به اين شکل ارزشمند ترين خانه تاريخ بنيان نهاده شد ، خانه اي که اعضاي آن در تمام طول تاريخ بي مانند بوده و مي بايست مهد پرورش امامان و هاديان راه بشر باشد.</span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="font-size: medium;">انتهاي پيام/ غ <br /></span></p> Mon, 11 Sep 2017 10:02:00 GMT ابوالقاسمخان http://rigrig.ParsiBlog.com/Posts/2/%d8%a7%d8%a8%d9%88%d8%a7%d9%84%d9%82%d8%a7%d8%b3%d9%85%d8%ae%d8%a7%d9%86/ <p style="text-justify: kashida; text-align: justify; text-kashida: 10%; unicode-bidi: embed; direction: rtl;" dir="rtl"><span style=" font-family: &quot;B Zar&quot;; font-size: 15pt;">به&zwnj;نام&zwnj;خدا</span></p> <p style="text-justify: kashida; text-align: justify; text-kashida: 10%; unicode-bidi: embed; direction: rtl;" dir="rtl"><span style=" font-family: &quot;B Zar&quot;; font-size: 15pt;">ابوالقاسم&zwnj;خان</span></p> <p style="text-justify: kashida; text-align: justify; text-kashida: 10%; unicode-bidi: embed; direction: rtl;" dir="rtl"><span style=" font-family: &quot;B Zar&quot;; font-size: 15pt;">فرزند لطفعلي خان ( اميرمفخم) يکي از مالکين عمده- شهرستان اردل- اورگان- ايذه- انديکا .ابوالقاسم در بين فرزند خوانين-&nbsp;تحصيلکرده اروپا بود؛ زماني وارد گفتگو و جدال بختياري قرار گرفت که اولاد ايلخاني (حسينقلي&zwnj;خان) از يک طرف و اولادان امامقلي&zwnj;&zwnj;خان( حاج ايلخان) بر اثر تصاحب قدرت چهارمحال و بختياري مخالفتهاي شديد به وجود آمده بخصوص در سالهاي 1321 و 1322 که حقوق بختياري&zwnj;ها بوسيله پهلوي پايمال شده بود. اين دو قطب حکومتي </span><span style=" font-family: &quot;Times New Roman&quot;,&quot;serif&quot;; font-size: 15pt;">&ndash;</span><span style=" font-family: &quot;B Zar&quot;; font-size: 15pt;">عموزاده&zwnj;هاي مخالفتهايشان بيشتر بر روي رسيدن به قدرت بود و هر کدام مي&zwnj;خواست از نفوذ ديگري بکاهد به هر وسيله&zwnj;اي بنابراين از زمان قاجار تا زمان که پهلوي رفته بود از هيچ تهمت &nbsp;بهمديگري خودداري نکردند و حکومتها از اين درگيري&zwnj;ها بود خود استفاده مي&zwnj;کرد و آنها را به جان هم مي&zwnj;انداخت</span></p> <p style="text-justify: kashida; text-align: justify; text-kashida: 10%; unicode-bidi: embed; direction: rtl;" dir="rtl"><span style=" font-family: &quot;B Zar&quot;; font-size: 15pt;">(مثل معروف تفرقه بينداز حکومت کن. ) علت اينکه قاجارها با آن همه بي&zwnj;لياقتي که داشتند از اين روش استفاده مي کردند </span></p> <p style="text-justify: kashida; text-align: justify; text-kashida: 10%; unicode-bidi: embed; direction: rtl;" dir="rtl"><span style=" font-family: &quot;B Zar&quot;; font-size: 15pt;">يک سال اولاد حاج ايلخاني بختياري را غارت مي کرد تا به ظل السلطان بدهند تا حکومت بختياري را بگيرند. سال بعد حکومت معزول و مبلغ از ايلبيگي مي گرفتند تا ايلخاني شود و سال بعد با مبلغي حکومت بختياري به اولادان ايلخاني واگذار مي&zwnj;شدند.</span></p> <p style="text-justify: kashida; text-align: justify; text-kashida: 10%; unicode-bidi: embed; direction: rtl;" dir="rtl"><span style=" font-family: &quot;B Zar&quot;; font-size: 15pt;">و بختياريها به قطب ايلخاني و حاج ايلخاني تقسيم شده بودند يک دست &nbsp;مي گفتند شاد اومد حاج ايلخاني و يک دسته منتظر شاد اومد ايلخاني اين روحيه نفاق گاهي با تعصب در بين بختياريها بوجود آمد و عده&zwnj;اي که براي خان بيشتر شمشير مي&zwnj;زدند از نظر خوانين نوکران خوبي هستند و آنها را القاب هم مي دادند.</span></p> <p style="text-justify: kashida; text-align: justify; text-kashida: 10%; unicode-bidi: embed; direction: rtl;" dir="rtl"><span style=" font-family: &quot;B Zar&quot;; font-size: 15pt;">از محاکمات ابوالقاسم و مشاهدات عيني اينجانب که در سال 31 کلاس هفتم بودم ابوالقاسم&zwnj;خان مردي بود مثل سردار اسعد دوم که بذر آزادگي را همراه با عليمردان خان در بختياري پاشيدند&nbsp;&nbsp; انها فقط سهم بختياري را مطالبه مي کرد و براي خودش هم چيزي نمي&zwnj;خواستند و معتقد بود که بختياري در تمام جنگها که بر ايران تحميل شده حضور داشته در مشروطيت کشته داده حالا يک استان از خود ندارد.</span></p> <p style="text-justify: kashida; text-align: justify; text-kashida: 10%; unicode-bidi: embed; direction: rtl;" dir="rtl"><span style=" font-family: &quot;B Zar&quot;; font-size: 15pt;">لذا در سال 1331 که در ايران نوعي هرج و مرج بود آمده بود مدعي حقوق بختياري شد. پس از اينکه به اردل امد از بختياري ها دعوت کرد همه با او بيعت کردن از راه سرخون ايذه به انديکا- درگيري با نظاميان بوجود امده ؛&nbsp;عده کشته شدند . مرحوم محمدنصير کريمي شهماروند و دوستش شجاعي راکي که در جنگ شرکت داشتند خاطرات زيادي بيان کرده اند&nbsp;اولين کسي که کشته شد ناصر که جوان برازنده سلحشوري بي&zwnj;باک بود فرزند کربلايي &nbsp;راه خدا &nbsp;کلانتر طايفه غربت کشته شد در اين جنگ مرحوم اسماعيل خان الياسي دشتکي از ناحيه پاه تير خورد و در انديکا بعد از يکماه به رحمت ايزدي پيوست . </span></p> <p style="text-justify: kashida; text-align: justify; text-kashida: 10%; unicode-bidi: embed; direction: rtl;" dir="rtl"><span style=" font-family: &quot;B Zar&quot;; font-size: 15pt;">&nbsp;در 28 مرداد که کودتا شکست خورد و شاه برگشت.در اين زمان تيمور بختيار درجه سرهنگي ؛ &nbsp;فرمانده لشکر 2 زرهي کرمانشاه به طهران امده- شاه بوسيله براي ابوالقاسم&zwnj;خان يک امان&zwnj;نامه و يک جلد کلام&zwnj;اله مجيد فرستاد و به ابوالقاسم&zwnj;خان وعده داد که به تهران بيايند خواسته&zwnj;هاي شما را براي بختياري را قبول دارم. </span></p> <p style="text-justify: kashida; text-align: justify; text-kashida: 10%; unicode-bidi: embed; direction: rtl;" dir="rtl"><span style=" font-family: &quot;B Zar&quot;; font-size: 15pt;">ابوالقاسم&zwnj;خان محترمانه &nbsp;از راه بازفت - &nbsp;دشتک &nbsp;- شهرکرد با سرهنگ &nbsp;تيمور بختيار به تهران آمد. امّا شاه او را فوراً به زندان انداخت محاکمه و اعدام کرد.</span></p> <p style="text-justify: kashida; text-align: justify; text-kashida: 10%; unicode-bidi: embed; direction: rtl;" dir="rtl"><span style=" font-family: &quot;B Zar&quot;; font-size: 15pt;">سپس سرهنگ تيمور بختيار که با ابوالقاسم &nbsp;خان عموزاده حق بودند در قبال اين خدمت بزرگ به درجه تيمساري سپهبدي و سپس فرمانداري نظامي تهران و ساواک را به دست آورد. که توانست با کشت وکشتار قدرت شاه را استحکام بخشد&nbsp;که اگر خواننده بيشتر مي خواهد بداند که سپهبد &nbsp;تيمور بختيار جه اقداماتي در راستاي تثبت خود و شاه نموده است به کتاب (0 سايه سنگين شاه نوشته معتضد رجوع نمايد ) </span></p> <p style="text-justify: kashida; text-align: justify; text-kashida: 10%; unicode-bidi: embed; direction: rtl;" dir="rtl"><span style=" font-family: &quot;B Zar&quot;; font-size: 15pt;">اضافه نمايم همسر ابوالقاسم&zwnj;خان بختياري بي بي&zwnj;عظيمه دختر سردار جنگ عموزاده سپهبد تيمور &nbsp;بود. </span></p> <p style="text-justify: kashida; text-align: justify; text-kashida: 10%; unicode-bidi: embed; direction: rtl;" dir="rtl"><span style=" font-family: &quot;B Zar&quot;; font-size: 15pt;">&nbsp;ايشان در مبارزات ابوالقاسم&zwnj;حضور داشته يکي از شيرزنان تحصيلکرده و مبارز و فرهنگ&zwnj;ساز بود. در خاطراتم نوشته&zwnj;ام که در سال 1344 با هزينه شخصي و با نظارت اينجانب براي اردل مدرسه&zwnj;اي ساخت. يک روز براي گزارش ساختمان بحضور رسيدم گفت اي برادر بختياري تحصيلکرده- سپهبد بختياري از پشت &nbsp;خنجر زده و حال مي خواهد اردل از دست ما درآود. چيزي که من مشاهده کردم بر خلاف گفته عده اي که ابوالقاسم به دستور شاه ياغي شد و بعضي هم مي&zwnj;گويند مخالف مصدق- سپهبد بختيار بود اينها هر&zwnj;کدام درست نيست او مدافع بزرگ آزادي و پاسدار حقوق بختياري بود . </span></p> <p style="text-justify: kashida; text-align: justify; text-kashida: 10%; unicode-bidi: embed; direction: rtl;" dir="rtl"><strong><span style=" font-family: &quot;B Zar&quot;; font-size: 15pt;">قيام عليمردان&zwnj;خان بختياري عليه رضا شاه </span></strong></p> <p style="text-justify: kashida; text-align: justify; text-kashida: 10%; unicode-bidi: embed; direction: rtl;" dir="rtl"><span style=" font-family: &quot;B Zar&quot;; font-size: 15pt;">عليمردان&zwnj;خان فرزند عليقلي&zwnj; خان چهارلنگ مادرش بي&zwnj;بي مريم دختر حسينقلي خان &nbsp;ايلخاني &nbsp;عليقي خان پدر مرحوم عليمردان خان از نوادگان&nbsp;محمود صالح چهارلنگ است مادر بي بي مريم ؛ &nbsp;بي&zwnj;بي فاطمه دختر عليرضا خان چهارلنگ از طايفه کيانرسي است </span></p> <p style="text-justify: kashida; text-align: justify; text-kashida: 10%; unicode-bidi: embed; direction: rtl;" dir="rtl"><span style=" font-family: &quot;B Zar&quot;; font-size: 15pt;">در بختياري بخصوص خوانين بختياري براي ازدياد فرزندان هر کدام بيش از 4 زن داشتند و هر کدام از طوايف مختلف به منظور تحکيم قدرت پس از فوت علي&zwnj;قلي&zwnj;خان صاحب سه فرزند پسر به نامهاي 1-...... 2- ممدلي 3- عليمردان&zwnj;خان در سن نوجواني با حمايت دائي هايش سردار اسعد و سردار ظفر به تهران رفت</span></p> <p style="text-justify: kashida; text-align: justify; text-kashida: 10%; unicode-bidi: embed; direction: rtl;" dir="rtl"><span style=" font-family: &quot;B Zar&quot;; font-size: 15pt;">عليمردان&zwnj;خان وقتي به سن 17 سالگي رسيد با حمايت بزرگان ايل چهارلنگ آن&zwnj;چنان لياقت شايستگي همچون مادرو دائيش سردار اسعد از خود نشان داد که خيلي زود مطرح شد </span></p> <p style="text-justify: kashida; text-align: justify; text-kashida: 10%; unicode-bidi: embed; direction: rtl;" dir="rtl"><span style=" font-family: &quot;B Zar&quot;; font-size: 15pt;">در اين سن خواسته&zwnj;هاي بختياري و اينکه هنوز آموزش و پرورش به عمق عشاير چهارلنگ نرفته به حکومت پهلوي معترض بود رضاشاه براي تثبيت قدرت خود نياز به آرامش داشت لذا سمت ايلخاني ايل چهارلنگ را به او داد و به برادري محمدعلي&zwnj;خان مقام ايل&zwnj;بيگي چهارلنگ را واگذار کرد.</span></p> <p style="text-justify: kashida; text-align: justify; text-kashida: 10%; unicode-bidi: embed; direction: rtl;" dir="rtl"><span style=" font-family: &quot;B Zar&quot;; font-size: 15pt;">اما خواسته&zwnj;هاي او بر خلاف خواسته&zwnj;هاي شخصي خوانين بود او همه چيز براي قوم بختياري &nbsp;مي&zwnj;خواست که در سرتاسر تاريخ يا فرمان&zwnj;روا بود يا فرمان&zwnj;بر؛ &nbsp;بنابراين به اين راضي نشد</span></p> <p style="text-justify: kashida; text-align: justify; text-kashida: 10%; unicode-bidi: embed; direction: rtl;" dir="rtl"><span style=" font-family: &quot;B Zar&quot;; font-size: 15pt;">عليمردان&zwnj;خان ابتدا جلساتي با سران و بزرگان بختياري و بزرگان هفت&zwnj;لنگ و چهارلنگ برگزار کرد و خواسته&zwnj;هاي قوم بختياري را مطرح کرد و فرمود، دَين بزرگ به بختياري بدهکار تاکنون مزد مواجب کشته&zwnj;دادند بزرگترين انقلاب جهان مشروطه را بوجود آورده&zwnj;اند اينک مظلوم واقع شده&zwnj;اند موقع آن رسيد که براي حقوق آنها و توسعه&zwnj;يافتگي بختياري کاري بکنيم و رضاشاه که همانطور که مي&zwnj;دانيد فقط بختياري را براي تحکيم قدرت مي خواهد نه چيز ديگر بنابراين در سال 1308 شمسي عليمردان خان قيام کرد که خواننده کتابهائي که در اين باره نوشته شده خوانده&zwnj;اند گرچه بختياريها و حتي &nbsp;&nbsp;خوانين که در مرکز بودند با او همکاري نکردند ولي شورش عليمردان&zwnj;خان در جاي جاي ايران برخواسته بود و در تيرماه 1308 با آرايش جنگي او در شهرکرد شد</span></p> <p style="text-justify: kashida; text-align: justify; text-kashida: 10%; unicode-bidi: embed; direction: rtl;" dir="rtl"><span style=" font-family: &quot;B Zar&quot;; font-size: 15pt;">متأسفانه سردار محتشم و مرتضي&zwnj;قلي صمصام که از حاميان شاه بود سعي کردند که عليمردان&zwnj;خان را متقاعد کنند و با رضا شاه کنار بيايد ولي عليمردان&zwnj;خان به نصيحت&zwnj;هاي آنها توجهي نکرد و به آنان گفت شما خودفروختگاني هستيد که از زمان قاجار تا به حال به خاطر قدرت و القاب بختياري را فروختيد دور شويد شما را نبينم.</span></p> <p style="text-justify: kashida; text-align: justify; text-kashida: 10%; unicode-bidi: embed; direction: rtl;" dir="rtl"><span style=" font-family: &quot;B Zar&quot;; font-size: 15pt;">عليمردان&zwnj;خان</span></p> <p style="text-justify: kashida; text-align: justify; text-kashida: 10%; unicode-bidi: embed; direction: rtl;" dir="rtl"><span style=" font-family: &quot;B Zar&quot;; font-size: 15pt;">رضاشاه که در آن زمان با طوايف و عشاير &nbsp;درگير بود مي خواست به هر نحوي شد عليمردان&zwnj;خان را از انقلاب (شورش) بازدارد لذا خوانين را براي منافع خود و &nbsp;خوانين درباري مثل امير جنگ سردار ظفر دائي عليمردان&zwnj;خان- سردار محتشم و مرتضي&zwnj;قلي&zwnj;خان پسر دائيش مجدداً به کوهرنگ آمدند تا او را در زمان با توجه به مقتضيات خواهان متوقف&zwnj;شدن شورش شدند ولي گرچه به نظر نويسنده نياز بود که عليمردان&zwnj;خان در زمان اول بختياري به آخرين صلاح&zwnj;هاي مدرن و سپاه ورزيده و چريکي را مهيا مي&zwnj;کرد بعد به جنگ بالگردها مي&zwnj;رفت تا شکست نخورد </span></p> <p style="text-justify: kashida; text-align: justify; text-kashida: 10%; unicode-bidi: embed; direction: rtl;" dir="rtl"><span style=" font-family: &quot;B Zar&quot;; font-size: 15pt;">در هر صورت خوانين دربار نتوانستند او را متقاعد کنند و به جاي کمک براي او کارشکني هم کردند عليمردان شخص بزرگي بود چون در طول حکومت اجداد خود&nbsp;بختياري ها را مظلوم &nbsp;مي ديد قيام کرد ولي شکست خورد</span></p> <p style="text-justify: kashida; text-align: justify; text-kashida: 10%; unicode-bidi: embed; direction: rtl;" dir="rtl"><span style=" font-family: &quot;B Zar&quot;; font-size: 15pt;">و سرانجام به همراه جمعي از بزرگان بختياري و جمعي سلحشور واقعي بختياري در 17 آذر 1313 به حبس و سپس به اعدام محکوم شد در سن 42 سالگي </span></p> <p style="text-justify: kashida; text-align: justify; text-kashida: 10%; unicode-bidi: embed; direction: rtl;" dir="rtl"><span style=" font-family: &quot;B Zar&quot;; font-size: 15pt;">از جمله افرادي که به اعدام محکوم شدند </span></p> <p style="text-justify: kashida; text-align: justify; text-kashida: 10%; unicode-bidi: embed; direction: rtl;" dir="rtl"><span style=" font-family: &quot;B Zar&quot;; font-size: 15pt;">1-آ ابراهيم صالحي (ممصالح) 2- آمال گرد اورک (شالو) 3-آ پنجعلي اولادابولي ( اورک اولاد حاجعلي 4-آقا رحيم برون (برون) 5-مرتضي خان صالحي ( ممصالح) 6- آ علي خون گوروي 7- آ اله&zwnj;کرم بابا (حونه بابا) </span></p> <p style="text-justify: kashida; text-align: justify; text-kashida: 10%; unicode-bidi: embed; direction: rtl;" dir="rtl">&nbsp;</p> Fri, 16 Dec 2016 20:44:00 GMT چه كنيم 9 http://rastan.ParsiBlog.com/Posts/440/%da%86%d9%87+%d9%83%d9%86%d9%8a%d9%85+9/ <p><span style="color: #ff0000;">شما مسير توليد علم را فرموديد:<br />&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;1.جرقه اوليه به دليل حضور در نمايندگي جريان حق<br />&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;2.توليد 3. تقنين&nbsp; 4. تفاهم<br />&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;اگر شما هم مانند ديگر فرهنگستاني ها فلسفه صدرايي را يوناني و.... بدانيد.<br />&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;اين به اصطلاح علم<br />&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;همه ي اين مسير را طي كرده است. حتي توانسته براي خود عقبه اجتماعي تهيه كند.<br />&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;آيا حال ميتوان آن را پذيرفت؟<br />&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;قطعا ميدانيد كه مثلا در اسفار مرحوم ملا صدرا به آيات و روايات استشهاد &zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;ميشود. و در خيلي كتب فلسفي و عرفاني ديگر.<br />&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;حتي اين بزرگواران علاوه بر تفسير قرآن شروحي بر كتب معتبر حديثي مثل كافي &zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;دارند.<br />&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;ميدانيد سخن حقير اين است كه خدايي نكرده؛ نرويم راهي را كه عده اي رفتند و &zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;صدها سال عده اي را به دنبال خود كشاندند. و بعد آشكار شد كه اي كاش نميرفتيم، &zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;اي كاش بر قرآن وقت ميگذاشتيم و اي كاش هاي ديگر.<br />&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;سخني هم پيرامون تعبد فرموديد:<br />&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;قرار گرفتن در مسير اراده مافوق- نيت طاعت و...<br />&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;قطعا منكر تاثير آن ها نيستم<br />&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;اما هذا اول الكلام كه اين ها حجيت آور هستند؟ كلمات بالا كه ضميمه ايات و &zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;روايت- اسلام مالي كردن- هم حجيت آور نيست.<br />روزي به ضرورت وجود بعض علوم فكر مي&shy;كردم، مثل فلسفه، اصول فقه، منطق و... .<br />&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;گمانه هاي متفاوتي به ذهنم رسيد. كمي تحقيق كردم. از تعريف علوم تا غايت و &zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;فائده و خلاصه رئوس ثمانيه هر علم. بعضي گمانه ها تقويت شد. به عنوان مثال در &zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;علم اصول، قرار است كه اين علم ما را در مسير استنباط ياري كند. ياري كند كه &zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;فهمي نزديكتر از وحي داشته باشيم.<br />&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;اما به نظرم بخشي از اين علوم كمك ميكند كه قاعده مند اقوال و افعال معصومين &zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;را تحريف&nbsp; و يا تحميل كنيم.<br />&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&laquo;به عنوان مثال وقتي عالمي مبنايي براي خود انتخاب ميكند، در واقع دارد &zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;عينكي با شيشه اي رنگي- آن رنگي كه ميخواهد- براي ديدن برميگزيند. يا در &zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;فلسفه، براي شناخت وجود و هستي، قواعدي را با عقل- به اصطلاح خودشان-تنظيم &zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;ميكنيم كه مراد خودمان را محقق كند. ريشه فلسفه موجود-صدرايي- فتوحات مكيه است &zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;كه جنس آن عقلي نيست، بلكه شهود است. يا در منطق تصميم به تعريف اشياء &zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;ميگيريم، در حالي كه به چه حجتي لازم است ما بتوانيم اشياء را به وسيله جنس و &zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;فصل تعريف كنيم. كه بعد سلسله اجناس بسازيم.&raquo;<br />&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;برگردم به موضوع؛ چرا توليد؟ توليد چه؟ و چگونه؟<br />&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;آيا توليد يعني از خودمان حرف در بياوريم؟ مثلا يك روز بگوييم: اصالت &zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;ماهيت؟يك روز اصالت الوجود؟ يك روز اصالت الملكوت؟ و.... تا برسيم به فلسفه &zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;نظام ولايت.<br />&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;بنده در موضع نقد يا نقض نيستم.<br />&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;عرضم اين است كه به چه حجت ما در موضع حرف زدن از خود هستيم؟ شما &ndash;به نقل از<br />&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;استاد- سخن از اعطاء علم فرموديد: سخن خودتان در بروشور مغالطات: معتقد بود &zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;هركه در حال درگيري با جبهه كفر است و يا ولايت فرهنگي بر عهده هر كس هست. آيا &zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;اينها ملاك حجيت است؟ حتي تفاهم؟ و تقنين؟<br />&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;اين سخنان مرا ياد فرقه هاي عرفاني مي اندازد.<br />&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;ميخواهم سخني شايد بي ادبانه و .... بگويم:<br />&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;آيا اين گونه اقدامات ما را از در خانه اهل البيت (ع) دور نكرده است؟<br />&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;شما و برخي ديگر چنان از توليد علم سخن فرموديد كه گويي اين اقدام بديهي &zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;است.<br />&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;شايد منظورمان از علم متفاوت است.<br />&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;بهتر بگويم: وحي كجاي توليد جاي دارد؟ بنده در بعضي مباحث استناد به آيات و &zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;روايات را ديده ام. اما ظاهرا از روش معمول در استناد استفاده نميشود. پس بايد &zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;ابتدائا آن روش استناد اثبات شود، كه به نظر ميرسد، حتي جمع بندي هم نشده است؛ &zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;چه برسد به اثبات.<br />&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;بگذريم از اينكه اساسا روش فهم را بايد ساخت يا از روايات آنگونه كه خودشان &zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;فرموده اند استفاده كرد؟<br />&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;پس سئوال اول چرايي توليد علم است؟<br />&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;تبصره: از مناقشات لفظي و يا فلسفي كه بعد از توليد علم- كه مقام رهبري &zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;سفارش فرمودند- مطلع هستم.<br />&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;اما روايت صحيح السند از مولي:<br />&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;العلم نقطه كثره الجاهلون.<br />&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;نظرتان چيست؟ آيا ما چنين نميكينم؟<br /><br /></span>بسيار عالي<br />شما به شبهه بسيار مهمي اشاره فرموديد<br />كه زندگي بشر امروز را مشحون نموده<br />بسياري از فلاسفه غربي به آن اشاره كرده&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;اند<br />و بعضي از انديشمندان مسلمان نيز به آن ترديدها كشيده شده<br />سؤال بسيار مهمي هم هست<br />براي روزگار ما<br />تمام فرمايشات شما را<br />شايد بتوانم در همان عبارت شما خلاصه كنم:<br />چگونه از شرّ عينك&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;مان خلاص شويم؟!<br /><br />اين&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;كه از آيات و روايات<br />از استناد به كلام معصوم<br />از حاكم شدن پيش&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;فرض&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;ها و پيش&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;داوري&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;ها<br />از همه اين مطالب كه سخن گفتيد<br />ته كلام شما يك چيز بيشتر نيست:<br />&laquo;از كجا بفهميم &laquo;ما&raquo; درست مي&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;گوييم؟!&raquo;<br />يعني در حقيقت &laquo;ملاك&raquo; حق و باطل چيست<br />ملاك صحيح و خطا<br />درست و غلط<br />اصلاً آيا ما راهي براي شناخت واقعيت داريم؟<br />آيا دستيابي داريم به اصل حقيقت هستي<br />چطور بدانيم &laquo;ما&raquo; يافتيم و ديگران نيافتند<br />شايد &laquo;ما&raquo; پرت شديم و ديگران رسيده باشند؟!<br />چه كسي بايد&nbsp; قضاوت كند؟<br />اصلاً با جه ابزاري؟<br />گفتيم اصول فقه مي&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;سازيم كه در فهم وحي خطا نكنيم<br />امروز عده&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;اي مي&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;گويند همان اصول فقه خطا بوده!<br />گفتيم منطق بسازيم كه در تفكر اشتباه نكنيم<br />حالا مي&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;گويند همين منطق به غلط ساخته شده<br />فلسفه را كه ايجاد كرديم<br />بنا بود موجود را از غيرموجود براي&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;مان باز بشناساند<br />حالا آمده&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;اند و گفته&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;اند اصلاً تمام اين فلسفه تخيّلات بشر بوده<br />آن هم بشر يوناني!<br />از كجا كه همين حرف&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;هاي جديد هم<br />دو سال ديگر نه<br />دويست سال ديگر<br />به ما بخندند و بگويند: اين&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;ها هم خطا بوده!<br />چه كنيم؟!<br /><br />نمي&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;خواستم اين&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;قدر شبهه را تقويت كنم<br />ولي حالا كه بحثش پيش افتاده<br />اجازه بدهيد ته كلام را عرض نمايم<br />ته ته ته چيزي را كه بشر امروز توانسته تشكيك نمايد<br />در قالب دو مثال عرض مي&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;كنم<br />يك مثال را شايد در فيلم&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;هايي مانند: ماتريكس، اينسپشن، سورس&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;كد ديده باشيد<br />و يك مثال از راسل است<br /><br />&laquo;مغز در خمره&raquo;<br />كافيست عبارت Brain in vat را جستجو بفرماييد<br />غوغا كرده است<br />عرصه&nbsp; انديشه را به چالش كشيده<br />البته كمتر در ايران<br />بيشتر در غرب<br />طرح&nbsp; شبهه چنين است:<br /><span style="color: #993300;">چطور مي&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;توانيم اثبات نماييم كه ما در حقيقت يك مغز درون يك ظرف شيشه&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;اي آزمايشگاهي نيستيم كه با سيم&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;هايي كه متصل نموده&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;اند تمام اين تصورات را براي&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;مان ايجاد مي&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;كنند و ما تنها و تنها خيال مي&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;كنيم كه در مثلاً فلان باغ هستيم و مشغول خوردن ميوه!</span><br /><br />&laquo;بوقلمون راسل&raquo;<br />راسل از فلاسفه انگليسي معاصر است<br />همان&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;كه علامه جعفري نيز مكاتباتي با وي داشته<br />او رابطه عليّت را قابل اثبات نمي&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;داند<br />و در قالب يك مثال چنين عليّت را استقرايي و استقرا را بر باد هوا مي&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;نماياند:<br /><span style="color: #993300;">هر شب ساعت 9 به يك بوقلمون غذا داده مي&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;شود. او پس از چند روز و چند ماه كاملاً به يقين مي&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;رسد و با خود مي&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;گويد:&nbsp; من هر روز ساعت 9 غذا براي خوردن دارم. ولي ناگهان شب سال نو ساعت 9 او را سر مي&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;برند، كباب مي&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;كنند و مي&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;خورند! هيچ دليلي وجود ندارد&nbsp; تا تمام آن&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;چه كه تا امروز اتفاق مي&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;افتاده فردا هم اتفاق بيافتد!</span><br /><br />خب اين&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;ها چه ارتباطي با سؤال شما داشت؟<br />اين&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;ها حداكثر ترديد در علم است<br />اگر باب ترديد در علم باز شود<br />در نقطه&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;اي كه شما اشاره كرديد متوقف نمي&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;شود<br />اصلاً اگر به آيه و روايات هم مراجعه كنيم<br />از كجا معلوم كه آن&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;ها را بفهميم<br />همان&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;طور كه معصوم مي&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;خواسته بيان كند؟<br />چه كسي مي&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;تواند مدعي شود قرآن را فهميده<br />وقتي من خوطب به آن حاضر نيست<br />و مفسران آن نيز همه شهيد شده<br />آخرين هم در پرده غيبت<br />آيا به كساني كه مدعي&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;ند با وي در ارتباطند اعتماد كنيم؟<br />چه كسي مي&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;تواند اثبات كند كه آن&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;ها دروغ نمي&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;گويند<br />يا اصلاً خودشان در اين ارتباط دچار توهّم نشده؟<br /><br />من شبهه شما را بسيار بزرگ&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;تر مي&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;دانم<br />شبهه هم مربوط به عصر ماست<br />امروز همه درگير اين بحث هستند<br />و شما نخستين فردي نيستيد كه بنده سر اين موضوع با او بحث مي&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;كنم<br />پس نگران نباشيد<br />اين شبهه پاسخ دارد<br />پاسخي از سنخ خودش<br />نه پاسخي از مبنايي كه پذيرش خود آن مبنا در ترديد باشد<br />نمي&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;شود به كسي كه مي&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;گويد من خدا را قبول ندارم<br />بگويي خدا گفته است كه بايد او را قبول داشته باشي! <span style="color: #ff0000;">:)</span><br /><br />ولي اجازه بدهيد فعلاً پاسخ اين شبهه را ندهم<br />فرصتي بدهم شما بيشتر بكاويد<br />اينترنت را<br />و دنياي اطلاعات و علم را<br />و اساتيدي كه مي&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;شناسيد<br />در حوزه علميه خودتان<br />اين&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;كه چطور مي&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;شود حجيّت خود علم اصول فقه را اثبات كرد<br />تا در مرحله بعد<br />علم اصول حجيّت فهم ما از كلام شارع را اثبات كند؟!<br /><br />هر انساني مي&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;گويد من درست مي&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;گويم<br />هر انديشمندي يعني<br />صاحب نظريه&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;اي<br />چطور مي&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;شود<br />و با چه ملاكي<br />گفت كدام درست است و كدام غلط؟<br />اصلاً آيا درست و غلطي وجود دارد؟<br />به چه معنا؟<br />مطابقت با واقع؟<br />كدام واقع؟<br />ما هر چه تصور مي&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;كنيم يك صورت ذهني&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;ست در نفس ما منقّش<br />چه دليلي داريم كه مطابق با واقع باشد<br />ملاك چيست؟<br />ملاك واقعي بودن كجاست؟<br />امروز حادثه بزرگ تحوّل در علوم غربي<br />همين &laquo;ملاك&raquo; است<br />دعوا اصلاً سر ملاك واقعي بودن است<br />بين فلاسفه و عرفا و فقها و محدثين و همه و همه<br />شرقي و غربي<br /><br />إن&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;شاءالله الرحمن<br />پاسخ&nbsp; اين شبهه را آن&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;گونه كه يافته&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;ام خدمت شما ارائه خواهم كرد<br />بعد از اين&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;كه البته<br />شما گزارشي ارائه نماييد<br />كه:<br />1. وسعت اين شبهه و مانند آن در جامعه چقدر است؟<br />2. چند نفر از نزديك&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;ترين افراد به شما درگير همين شبهه هستند ولي پنهان داشته و بروز نمي&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;دهند؟<br />3. آيا استادي در مدرسه علميه خود مي&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;يابيد، يا پيرامون خود، تا پاسخي قانع&zwnj;&zwnj;&zwnj;&zwnj;كننده به آن بدهد؟<br /><br />موفق باشيد</p> Sat, 27 Aug 2016 01:07:00 GMT کوه بيل اين روزها http://parishanmahdi.ParsiBlog.com/Posts/122/%da%a9%d9%88%d9%87+%d8%a8%d9%8a%d9%84+%d8%a7%d9%8a%d9%86+%d8%b1%d9%88%d8%b2%d9%87%d8%a7/ <p><img title="کوه بيل زمستان 94" src="http://8pic.ir/images/8p6xuv0uzwu4os8tjc0r.jpg" alt="اوايل بهمن ماه 94جاده خان زنيان /تصويري از ضلع شمالي 1394" width="448" height="252" /></p> <p>برف کوه بيل اين روزها کم کم دارد آب مي شود و کوه بيل خود را آماده مي کند که به استقبال بهار برود. تصوير از جاده شيراز -کازرون (حوالي خان زنيان )تهيه شده است ضلع شمالي کوه بيل/11بهمن ماه 1394</p> Thu, 04 Feb 2016 23:16:00 GMT دهستان فامور کازرون http://parishanmahdi.ParsiBlog.com/Posts/121/%d8%af%d9%87%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d9%86+%d9%81%d8%a7%d9%85%d9%88%d8%b1+%da%a9%d8%a7%d8%b2%d8%b1%d9%88%d9%86/ <p><img style="font-size: 12px;" title="تفرجگاه چشمه قلعه نارنجي/فامور /کازرون /اول بهمن 94" src="http://8pic.ir/images/9xr6n5ip6l2ovskca83i.jpg" alt="تفرجگاه چشمه قلعه نارنجي/فامور /کازرون /اول بهمن 94" width="448" height="252" /></p> <p><img title="تصاويري از چشمه قلعه نارنجي " src="http://8pic.ir/images/ibepnx03vdtcdes8vdrv.jpg" alt="چشمه قلعه نارنجي " width="448" height="252" /></p> <p>&lt;** ادامه مطلب... **&gt;</p> <p><img title="تصاويري از چشمه قلعه نارنجي" src="http://8pic.ir/images/ynk1k2twveh9btaw7im8.jpg" alt="تفرجگاه چشمه قلعه نارنجي/فامور /کازرون /اول بهمن 94" /></p> <p><img title="تفرجگاه چشمه قلعه نارنجي/فامور /کازرون /اول بهمن 94" src="http://8pic.ir/images/eh82bkwbamv6biza0k97.jpg" alt="چشمه قلعه نارنجي" /></p> <p><img title="تفرجگاه چشمه قلعه نارنجي/فامور /کازرون /اول بهمن 94" src="http://8pic.ir/images/xmongvizc86q698l26qb.jpg" alt="چشمه قلعه نارنجي" width="448" height="336" /></p> Thu, 04 Feb 2016 23:14:00 GMT تکليف صندلي مدار!! http://vaznesiasy.ParsiBlog.com/Posts/510/%d8%aa%da%a9%d9%84%d9%8a%d9%81+%d8%b5%d9%86%d8%af%d9%84%d9%8a+%d9%85%d8%af%d8%a7%d8%b1!!/ <p style="text-align: center;"><strong><span style="font-size: 9.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;; color: #c00000;"><span style="color: #ff00ff;"><span style="background-color: #ccffcc;">به نام خدا و براي خدا</span></span></span></strong><strong>&nbsp;</strong></p> <p style="text-align: justify;"><span style="background-color: #ccffff;"><span style="font-size: 9pt;">جغرافياي منطقه با يک حرکت پيچيده روبرو است و ايران اسلامي در کانون معادلات اين حرکت سرنوشت ساز قرار گرفته است، اما وقتي <img style="float: left;" src="http://www.mashreghnews.ir/files/fa/news/1393/10/27/864867_477.jpg" alt="ا" width="268" height="190" />نگاهمان را از <strong><span style="color: red;">عمق استراتژيک ايران در بيرون از مرزهايمان</span></strong> به سمت داخل مي چرخانيم، صحنه هاي عجيب و مختلفي مي بينيم. يک طرف <strong><span style="color: red;">تابوت شهداء گرانقدرمان</span></strong>را نظاره مي کنيم که در <strong><span style="color: red;">دفاع از حرم حسيني(ع) و زينبي(س)</span></strong>از عراق و سوريه به کشورمان باز مي گردانند و فضاي ايران اسلامي را با حضور خون رنگشان عطرآگين نموده اند. در طرف ديگر شاهد <strong><span style="color: red;">فتنه پيچيده تر از فتنه اکبر سال 88</span></strong> هستيم، که در <strong><span style="color: red;">فتنه جديد اکبر،</span></strong> خيمگاه رفيع ولايت در طراحي حمله همه جانبه ي فتنه گران قرار گرفته است و در ديگر سو مي بينيم، که عده ايي بدون توجه به <strong><span style="color: red;">تابوت شهداء و فتنه اکبر،</span></strong> بيش از<strong><span style="color: red;"> 12000 نفر احساس تکليف</span></strong> نموده تا در يک مسابقه دنيوي، کرسي هاي سبز مجلس شوراي اسلامي را به تصرف خود درآورند!<img style="float: left;" src="http://dl.daesh-news.com/daesh/2015/06/116-400x300.jpg" alt="ت" width="273" height="200" /></span></span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="background-color: #ccffff;"><span style="font-size: 9pt;">از تعداد 12000 نفر، <strong><span style="color: red;">عده اي در زمين فتنه اکبر بازي مي کنند</span></strong> و بدنبال فراگير نمودن نفوذ دشمن هستند و بدنبال مجلسي در قواره وکيل الدوله هستند، اما عده ي ديگري از <strong><span style="color: red;">کيد دشمن بيروني و فتنه اکبر ثاني</span></strong> غافل شده و بدون توجه به <span style="color: #0000ff;"><strong>رمز وحدت نيروهاي مؤمن به انقلاب و اسلام،</strong></span> تکليف سنگيني را بر دوش خود تصور مي کنند، که اگر با <strong><span style="color: red;">بصيرت و عبرت</span></strong> به صحنه بنگرند، آنگاه متوجه خواهند شد، که <span style="color: #ff0000;"><strong>ثبت نام و اصرار بر ماندن در صحنه انتخابات، بر</strong></span> <strong><span style="color: red;">خلاف تکيف و مصلحت انقلاب اسلامي</span></strong> است، زيرا آنچه امروز براي <span style="color: #0000ff;"><strong>جريان مؤمن به اسلام و انقلاب </strong></span>اهميت و الويت دارد، <span style="color: #ff00ff;"><strong>وحدت حداکثري و حمايت از افراد با کفايت و ولايت مداري</strong></span> است، که به <strong><span style="color: red;">فتنه اکبر و منافذ نفوذ دشمن واقفند،</span></strong> <span style="color: #ff00ff;"><strong>و بحمدلله در جمع ثبت نام کنندگان به اندازه نياز يافت مي شوند.<img style="float: left;" src="http://rasekhoon.net/userfiles/Article/1393/11/3/070743.JPG" alt="غ" width="270" height="195" /></strong></span></span></span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="background-color: #ccffff;"><span style="font-size: 9pt;">در عرصه رقابت انتخابات نيکو است؛ عزيزاني که از<span style="color: #0000ff;"><strong> بدنه نيروهاي مؤمن و انقلابي</strong></span> براي نمايندگي مجلس شوراي اسلامي دهم ثبت نام کرده اند، به <span style="color: #ff0000;"><strong>آقايان حسين فدائي، محمد رضا باهنر، روح الله حسينيان، علي اصغر زارعي و عليرضا مرندي اقتدا کنند</strong></span> و براي رسيدن به <span style="color: #ff0000;"><strong>وحدت حداکثري،</strong></span> <span style="color: #0000ff;"><strong>صحنه رقابت نابجا و خطرناک با يکديگر را</strong></span> که به <strong><span style="color: red;">نفع "جريان زر و زور و تزوير</span></strong>" است، ترک نمايند، زيرا انتخابات رياست جمهوري سال 92 عبرتي بزرگ و درس آموز در پيش روي ماست، <strong><span style="color: red;">که</span></strong> <strong><span style="color: red;">اگر آقايان قاليباف، جلليلي، ولايتي و رضائي در صحنه انتخابات به رقابت با يکديگر نمي پرداختند و رأي جريان انقلابي را متفرق نمي کردند، امروز شاهد حراج استقلال و امنيت کشور بدست جريان ليبرال دولت غربگراي اعتدال نبوديم</span></strong> و لذا دوستان عزيز کاربري که به <span style="color: #0000ff;"><strong>جريان مؤمن و انقلابي پايبندند،</strong></span> بايد در جهت فراگير نمودن فرهنگ همگرائي و وحدت نيروهاي انقلابي، عمارگونه وارد ميدان شوند و به آناني که امروز تکليف خود را بر ماندن در صحنه رقابت مي دانند، <strong><span style="color: red;">خطرات نفوذ دشمن خارجي و فتنه اکبر را متذکر</span></strong> شوند، شايد که تعدادي از کانديداهاي منتسب به <span style="color: #0000ff;"><strong>جريان انقلاب به وحدت حداکثري</strong></span> پيوستند و در صورتي که به تکليف انقلابي خود و مصلحت نظام اسلامي عمل نکردند، <strong><span style="color: #002060;">ايجاد کمپين خروج نيروهاي مؤمن و انقلابي از اطراف اين تشنگان قدرت و ثروت</span></strong> بعنوان دومين راه پيشنهاد مي گردد. </span></span></p> <p style="text-align: left;"><span style="color: #ff00ff;"><span style="background-color: #ccffcc;"><span style="font-size: 9pt;"><strong>والسلام</strong> </span></span></span></p> <p>&nbsp;</p> Mon, 28 Dec 2015 09:17:00 GMT نفوذ؛ هيزم آتش فتنه اي که زير خاکستر است http://qalamdoon.ParsiBlog.com/Posts/686/%d9%86%d9%81%d9%88%d8%b0%d8%9b+%d9%87%d9%8a%d8%b2%d9%85+%d8%a2%d8%aa%d8%b4+%d9%81%d8%aa%d9%86%d9%87+%d8%a7%d9%8a+%da%a9%d9%87++%d8%b2%d9%8a%d8%b1+%d8%ae%d8%a7%da%a9%d8%b3%d8%aa%d8%b1+%d8%a7%d8%b3%d8%aa/ <h1>بررسي نفوذ در فتنه 88 تا 94</h1> <h1><span style="color: #ff0000;"><span style="font-size: medium;">نفوذ؛ هيزم آتش فتنه&zwnj;اي که زير خاکستر است</span></span></h1> <h1><span style="font-size: medium;"><span style="color: #ff0000;"><strong>&nbsp; دود هيزم تر در چشمان فتنه گران</strong></span><br /></span></h1> <div class="body"> <div class="field field-name-body field-type-text-with-summary field-label-hidden"> <div class="field-items"> <div class="field-item even"> <p><span style="font-size: medium;">به قلم: منيره غلامي توکلي</span></p> <p><span style="font-size: medium;"> فتنه سال 88 را از هر زاويه&zwnj;اي که نگاه کنيم، به واژه " نفوذ " مي&zwnj;&zwnj;رسيم. واژه&zwnj;اي که چند&nbsp; صباحي است در ادبيات سياسي، فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي ما &nbsp;بيشتر به آن پرداخته و پُر رنگ&zwnj;تر از گذشته به آن توجه مي&zwnj;شود.</span></p> <p><span style="font-size: medium;">&nbsp;اين درحالي است که در قاموس برخي از افراد به ويژه خواص کشور اهميت نفوذ؛ &laquo;نخ&zwnj;نما&raquo; شده است!و گويي با انکار اين قضيه قصد کم رنگ جلوه دادن خشم و کينه ديرينه دشمن عليه نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران يا مقوبل کردن خيال خام&laquo;تغيير چهره دول مستکبر&raquo; به ويژه سردمدار آنها؛ آمريکاي جنايتکار را دارند، چيزي که مي&zwnj;تواند راه گشاي ارتباط و نرمشي افراطي و نااميد کننده در قبال تمام بدرفتاري&zwnj;ها، بداخلاقي&zwnj;ها، جنايت&zwnj;ها، خباثت&zwnj;ها و پيمان&zwnj;شکني&zwnj;هاي دولت&zwnj;هاي استکباري و استعماري باشد.</span></p> <p><span style="font-size: medium;">وقتي به فتنه 88 و وقايع آن خوب مي&zwnj;نگريم، دست نفوذ آمريکا را به خوبي در لايه&zwnj;هاي خواص جامعه مي&zwnj;بينيم، نفوذي که اگر چه در آن روزها به زمين زده شد اما بعد از گذشت 6سال هنوز نفس مي&zwnj;کشد و آتشي افروخته در پس خاکستر است.</span></p> <p><span style="font-size: medium;"><img style="width: 400px; height: 362px; border-width: 3px; border-style: solid; margin: 3px 10px;" src="http://tanineyas.ir/sites/default/files/field/image/1394/10/06/tanin1.jpg" alt="" /></span></p> <p><span style="font-size: medium;">نفوذ در بين خواص بي&zwnj;بصيرت و يا کم بصيرت، نفوذ در بين خواصي که ديگر پابرهنه نبوده و از اعيان و اشراف مملکت اسلامي محسوب مي&zwnj;شدند، نفوذ در بين نزديک&zwnj;ترين اعضاي خانواده و دوستان دولتمرداني که روزگاري از پايه&zwnj;هاي انقلاب اسلامي بودند و صدالبته آن زمان هم استحکام رأي و خلوص باطن نداشتند وخود را وامانده از قدرت مي&zwnj;ديدند .. نخستين پرده از نمايشنامه ضدانقلابي و ضدولايت فقيه بود که در انتخابات دهم روي صحنه رفت.</span></p> <p><span style="font-size: medium;">اما کار به اينجا ختم نشد! خواص بايد رهبري اين هرج و مرج را بر عهده گرفته و نظام و انقلاب مردمي را به واسطه خود مردم سرنگون مي&zwnj;کرد، چرا که مردم زماني پشت به نظام خود مي&zwnj;کنند که شکسته شدن قبح ارزش&zwnj;هاي ديني، معنوي و رکن اساسي نظام يعني ولايت فقيه برايشان شکسته شود، انقلاب سبز مخملي اگر قرار است جاي انقلابي سرخ و خونين اسلامي را بگيرد بايد خون دهد و شهيدواره داشته باشد! حتي چه عيب اگر رهبر اين آشوب و بلوا هم در سانحه هوايي کشته شود!</span></p> <p><span style="font-size: medium;">فتنه 88 به راحتي و تنها از راه نفوذ در بين خواص صورت نگرفت همان طور که گفته شد نفوذ در خواص و فريبفتن آنها قدم نخستي بود که بدون حضور مردم ابتر مي&zwnj;ماند از اين رو براي همراه کردن خيل مردمي راه&zwnj;هاي نفوذ را در عرصه&zwnj;هاي ديني، انقلابي، فرهنگي و اجتماعي.. هموار کردند.</span></p> <p><span style="font-size: medium;">براي رسيدن به اين هدف، از بازوهاي قدرتمدن جنگ نرم يعني رسانه&zwnj;هاي مختلف اعم از شبکه&zwnj;هاي اينترنتي، شبکه&zwnj;هاي ماهواره&zwnj;اي با ساخت شعارهايي عليه نظام و تعيين زمان تجمع&zwnj;هاي آشوب طلبانه و سپس ساخت مستند از بلوا و آشوب در خيابان&zwnj;هاي پايتخت استفاده کردند و در اين زمينه پيکان زهرآلود خود را بيشتر به سمت زنان و جوانان گرفتند.</span></p> <p><span style="font-size: medium;"><img style="border-width: 3px; border-style: solid; margin: 3px 10px;" src="http://tanineyas.ir/sites/default/files/field/image/1394/10/06/tanineyas2.jpg" alt="" width="216" height="134" /><img style="border-width: 3px; border-style: solid; margin: 3px 10px;" src="http://tanineyas.ir/sites/default/files/field/image/1394/10/06/tanineyas3.jpg" alt="" width="214" height="138" /></span></p> <p><span style="font-size: medium;">&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp; <img style="border-width: 3px; border-style: solid; margin: 3px 10px;" src="http://tanineyas.ir/sites/default/files/field/image/1394/10/06/843729_584.jpg" alt="" width="224" height="141" /></span></p> <p><span style="font-size: medium;">براي نمونه در عرصه ديني، نماز جمعه &zwnj;اي مختلط از حضوز زن و مرد کنار هم برپا شد که شرکت&zwnj;کنندگان با کتاني و کفش، پشت سر يکي از عوامل فتنه نماز را اقامه کردند! در عرصه ديني به مقدسات مردمي چون مساجد، تکايا، عزاداري&zwnj;هاي عاشورا، هديه دادن حيوانات نجس در پارک&zwnj;ها و ... توهين کردند!</span></p> <p><span style="font-size: medium;"><img style="border-width: 3px; border-style: solid; margin: 3px 10px;" src="http://tanineyas.ir/sites/default/files/field/image/1394/10/06/tanineyas4.jpg" alt="" width="223" height="163" /><img style="border-width: 3px; border-style: solid; margin: 3px 10px;" src="http://tanineyas.ir/sites/default/files/field/image/1394/10/06/tanineyas5.jpg" alt="" width="230" height="156" /></span></p> <p><span style="font-size: medium;">در عرصه انقلابي، دست کثيف و خيانت پيشه خود را بر رکن انقلاب اسلامي يعني ولايت فقيه گذاشتند و با شعار و عکس و .. به آن مهم توهين کرده و حتي تصاوير رهبر کبير انقلاب اسلامي را پاره کردند!</span></p> <p><span style="font-size: medium;"><img style="border-width: 3px; border-style: solid; margin: 3px 10px;" src="http://tanineyas.ir/sites/default/files/field/image/1394/10/06/tanineyas6.jpg" alt="" width="215" height="163" /><img style="border-width: 3px; border-style: solid; margin: 3px 10px;" src="http://tanineyas.ir/sites/default/files/field/image/1394/10/06/tanineyas7.jpg" alt="" width="242" height="157" /></span></p> <p><span style="font-size: medium;">در عرصه سياسي به دنبال مظلوم&zwnj;نمايي و مطالبه&zwnj;گري خود از نظام، ظلم بر فلسطين و مردم مسلمان را کم رنگ جلوه داده و با نيروهاي ارزشي انقلاب اسلامي در افتادند و حتي در اين زمينه از ريختن خون بي&zwnj;گناهان هم ابايي نکردند! &nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;</span></p> <p><span style="font-size: medium;">&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp; <img style="border-width: 3px; border-style: solid; margin: 3px 10px;" src="http://tanineyas.ir/sites/default/files/field/image/1394/10/06/tanineyas10.jpg" alt="" width="305" height="245" /></span></p> <p><span style="font-size: medium;">در عرصه فرهنگي و اجتماعي، تصاوير زننده از نوع تظاهرات و در هم آميختگي زن و مرد، دختر و پسر را به همگان نشان دادند، امنيت را از کوچه و خيابان گرفتند و با بي&zwnj;نظمي&zwnj;هاي مدني قصد نشان دادن مخالفت خود را نه تنها بر نتيجه انتخابات بلکه کليت نظام نشان دادند.</span></p> <p><span style="font-size: medium;"><img style="border-width: 3px; border-style: solid; margin: 3px 10px;" src="http://tanineyas.ir/sites/default/files/field/image/1394/10/06/tanineyas9.jpg" alt="" width="229" height="150" /><img style="border-width: 3px; border-style: solid; margin: 3px 10px;" src="http://tanineyas.ir/sites/default/files/field/image/1394/10/06/69795_941.jpg" alt="" width="226" height="159" /></span></p> <p><span style="font-size: medium;">فتنه 88، فتنه نفوذ بود، ترکشي بزرگ از خمپاره&zwnj;اي مهيب که در پي براندازي نظام به سوي ايران اسلامي، پرتاب شده بود. چيزي که از واکاوي فتنه 88 بايد به آن رسيد اين است که اگر چه اين خمپاره با هوشياري مردمي نتوانست تخريبي ويران کننده به جاي بگذارد اما دست تجاوزگر دشمن در ميدان مبارزه عليه انقلاب اسلامي کوتاه نشده و راه&zwnj;هاي نفوذ همچنان از طريق خواص بي&zwnj;بصيرت، ضربه زدن به ارزش&zwnj;هاي اسلامي و آرمان&zwnj;هاي انقلاب اسلامي؛ همچنان باز است و هنوز هم هستند مردمي که دانسته و ندانسته از روي خيانت&zwnj;پيشگي يا از جهالت يا از خباثت به دنبال ايجاد هياهويي نوين هستند.</span></p> <p><span style="font-size: medium;">مصداق اين نکته و ادعا، فتنه جديدي است که بوي آن از انتخابات دهمين دوره مجلس شوراي اسلامي و پنجمين دوره مجلس خبرگان رهبري به استشمام مي&zwnj;رسد.</span></p> <p><span style="font-size: medium;"><span style="color: #0000cd;">فتنه&zwnj;اي که شايد هنوز رنگي براي آن انتخاب نکرده&zwnj;اند اما خواصش را چرا! فتنه&zwnj;اي که براي آن شعاري انتخاب نکرده&zwnj;اند اما ايده چرا! فتنه&zwnj;اي در آن هنوز بوي خشونت به مشام نمي&zwnj;رسد اما ولنگاري داوطلبين انتخاباتي چرا؟ اين فتنه قطعا مي&zwnj;تواند بزرگ&zwnj;&zwnj;تر از فتنه 88 باشد چرا که برگزار کنندگان آن آزمون خطا را&nbsp; گذرانده و خوب مي&zwnj;دانند چه بايد بکنند و صد البته دفع آن نيز راحت&zwnj;تر است چرا که مردم خداجويي ايران، تجربه اينگونه فتنه&zwnj;انگيزي&zwnj;ها را داشته و راه&zwnj;هاي مقابله با آن را خوب فرا گرفته اند.</span></span></p> <p><span style="font-size: medium;"><strong><span style="color: #000000;">در انتخابات</span><span style="color: #800080;"> پيش رو بايد مراقب علامه سازي&zwnj;ها و خاطرات آيت&zwnj;الله ها بود که خواص بيشتر از مردم مراقبت نيازدارند، خواصي که بي پرده از جانشيني رهبري سخن به ميان مي&zwnj;آورند! و گاهاً با سخناني عجيب و بي&zwnj;پرده شوراي نگهبان را در رسيدگي به صلاحيت داوطلبان دچار انفعال و سردرگمي قرار دهد و به نتيجه دلخواه خود قبل از ادعاي تقلب رسيده و در صورت مخالفت شوراي نگهبان دم از چراي رد صلاحيت عده&zwnj;اي معلوم الحال بزنند و براي رسيدن به اين هدف راه تزوير و نفاق را پيش گرفته و نهضت ثبت نام گسترده داوطلبان دو مجلس شوراي اسلامي و خبرگان رهبري را کليد زده و اميدوارند تا با کسب صندلي&zwnj;هاي بهارستان و چمباتمه زندن بر کرسي نمايندگي مجلس خبرگان رهبري به بتوانند به اهداف خصمانه&zwnj;شان درباره آرمان&zwnj;هاي انقلاب و رهبري برسند.</span></strong></span></p> <p><span style="font-size: medium;"><strong><span style="color: #000000;">&nbsp;در انتخابات</span><span style="color: #800080;"> پيش رو بايد شعارهاي ذهني برخي را در پس ايده&zwnj;هايي که گاهاً بر زبان جاري مي&zwnj;کنند يافت و آن زدن ولايت مطلق فقيه است.</span></strong></span></p> <p><span style="font-size: medium;"><strong><span style="color: #000000;">در انتخابات</span><span style="color: #800080;"> پيش رو بايد به چهره&zwnj;هاي داوطلب خوب نگريست نکند در پس برخي از چهره&zwnj;ها، پرونده زندان سياسي و آشوب طلبي باشد.</span></strong></span></p> <p><span style="font-size: medium;"><strong><span style="color: #000000;">در انتخابات</span><span style="color: #800080;"> پيش رو بايد ديد چه کساني براي اسلام کار مي&zwnj;کنند و چه کساني به نام اسلام کار خود را پيش مي&zwnj;برند! چه کساني سهم و دين خود را به انقلاب ادا کرده و با انگيزه خدمت وارد مي&zwnj;شوند و چه کساني به دنبال سهم&zwnj;خواهي از انقلاب هستند.</span></strong></span></p> <p><span style="font-size: medium;"><strong><span style="color: #000000;">در انتخابات</span><span style="color: #800080;"> پيش رو بايد دقيق بود که افرادي با مرام خميني وارد ميدان مي&zwnj;شوند و چه کساني به نام خميني به دنبال نان و نامي بيشتر هستند!</span></strong></span></p> <p><span style="font-size: medium;"><strong><span style="color: #000000;">در انتخابات</span><span style="color: #800080;"> پيش رو بايد بيش از پيش بصير بود و از اين بصارت محافظت کرد چرا که تاريخ از صدر اسلام تا انقلاب اسلامي نشان داده است که طلحه و زبير شدن چه آسان، انقلابي ماندن چه سخت است.</span></strong></span></p> <p><span style="font-size: medium;"><strong>و همه اتفاقات به پشت کردن و ناديده انگاشتن صحيفه نور، امام خميني(ره) بيناين گذار جمهوري اسلامي صورت مي&zwnj;گيرد آنجا که امام در خصوص آمريکا مي&zwnj;فرمايند</strong>:</span></p> <blockquote><ol> <li><span style="font-size: medium;">ملت ما بلکه ملت&zwnj;هاي اسلامي و مستضعفان جهان مفتخرند به اينکه دشمنان آنان که دشمنان خداي بزرگ و قرآن کريم و اسلام عزيزند، درندگاني هستند که از هيچ جنايت و خيانتي براي مقاصد شوم جنايتکارانه خود دست نمي&zwnj;کشند و براي رسيدن به&zwnj; رياست و مطامع پست خود دوست و دشمن را نمي&zwnj;شناسند. و در رأس آنان امريکا اين تروريست بالذات دولتي است که سرتاسر جهان را به آتش کشيده و هم پيمان او صهيونيست جهاني است که براي رسيدن به مطامع خود جناياتي مرتکب مي&zwnj;شود که قلم&zwnj;ها از نوشتن و زبان&zwnj;ها از گفتن آن شرم دارند؛ و خيال ابلهانه &laquo;اسرائيل بزرگ&raquo;! آنان را به هر جنايتي مي&zwnj;کشاند .<br />&nbsp;</span></li> <li><span style="font-size: medium;">من كرارا گوشزد نموده ام كه رابطه ما با امثال آمريكا، رابطه ملّت مظلوم با جهانخواران است. صحيفه نور، جلد: 12، ص : 40،<br /><br />&nbsp;</span></li> <li><span style="font-size: medium;">با آمريكا و روابط ما با نمي دانم شوروي و روابط ما با اينها يك چيزي است كه براي ما يك صلاحي دارد اين مثل رابطه بره با گرگ است رابطه بره با گرگ ، رابطه صلاحمندي براي بره نيست اينها مي خواهند از ما بدوشند. صحيفه نور، جلد: 10، ص : 58 و 57،</span></li> </ol> <p><span style="font-size: medium;"><span style="color: #000000;"><strong>دباره ولايت فقيه مطلقه مي فرمايند:</strong></span></span></p> <ol> <li><span style="font-size: medium;">چشم هايتان را باز کنيد! اهل خبره چشمشان را باز کنند. کساني که با ولايت فقيه مخالفت مي کنند بر خلاف اين چيزي که ملت آنها را تعيين کرده است عمل مي کنند، وکالت ندارند در اين امر.....( صحيفه امام، ج 10، ص: 222)<br /><br />&nbsp;</span></li> <li><span style="font-size: medium;">من به همه ملت، به همه قواي انتظامي، اطمينان مي دهم که امر دولت اسلامي، اگر با نظارت فقيه و ولايت فقيه باشد، آسيبي بر اين مملکت نخواهد وارد شد. گويندگان و نويسندگان نترسند از حکومت اسلامي، و نترسند از ولايت فقيه. ولايت فقيه آن طور که اسلام مقرر فرموده است و ائمه ما نصب فرموده اند به کسي صدمه وارد نمي کند؛ ديکتاتوري به وجود نمي آورد، کاري که بر خلاف مصالح مملکت است انجام نمي دهد، کارهايي که بخواهد دولت يا رئيس جمهور يا کس ديگري بر خلاف مسير ملت و بر خلاف مصالح کشور انجام دهد، فقيه کنترل مي کند، جلوگيري مي کند. (صحيفه امام، ج 10، ص: 58)<br /><br />&nbsp;</span></li> <li><span style="font-size: medium;">نگوييد ما ولايت فقيه را قبول داريم، لکن با ولايت فقيه اسلام تباه مي شود! اين معنايش تکذيب ائمه است؛ تکذيب اسلام است و شما مْن حَيثُ لَا يشْعُر [از آن جهت که نمي دانيد و نمي فهميد] اين حرف را مي زنيد. بياييد دنبال ملت که همه با هم به جمهوري اسلامي رأي داده اند و در مقابل آنها يک عده، يک عده بسيار معدود، يک از صد، يک و نيم از صد، با اينکه همه قواي خودشان را جمع کردند رأي خلاف دادند. شما تبعيت بکنيد از اکثريت قريب به اتفاق ملت، تبعيت بکنيد از اسلام، تبعيت بکنيد از قرآن کريم، تبعيت بکنيد از پيغمبر اسلام، مخالفت نکنيد اين قدر.( صحيفه امام ج 10 ص : 59)</span></li> </ol></blockquote> <p><span style="font-size: medium;">انتهاي پيام/ غ</span></p> </div> </div> </div> </div> Sun, 27 Dec 2015 14:14:00 GMT شباهت دو قيام ايران 42 ونيجريه94 http://balagi62.ParsiBlog.com/Posts/172/%d8%b4%d8%a8%d8%a7%d9%87%d8%aa+%d8%af%d9%88+%d9%82%d9%8a%d8%a7%d9%85+%d8%a7%d9%8a%d8%b1%d8%a7%d9%86+42+%d9%88%d9%86%d9%8a%d8%ac%d8%b1%d9%8a%d9%8794/ <p style="text-align: justify;"><span style="font-size: medium;">اگرچه امروز تعداد شيعيان نيجريه حدود 15 ميليون نفر است، اما با توجه به رشد صعودي شيعيان آن هم با سرعت تصاعدي، بنابر آمار دشمنان شيعيان آفريقا، تشيع تا سال 2020 به دين برتر كشور نيجريه تبديل مي شود! كشوري با حدود 170ميليون جمعيت كه پرجمعيت ترين و ثروتمند ترين كشور آفريقا است و تاثير زيادي بر همسايگان دارد و البته اسرائيل نيز در آنجا نفوذ زيادي دارد!</span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="font-size: medium;">از قيام 15 خرداد 42 مردم ايران تا به ثمر رسيدن انقلاب شكوهمند اسلامي 15 سال طول كشيد. در آن سال نيز شاه ملعون ايران در تصور باطلش گمان مي كرد سركوب با مشت آهنينش جواب داده و انقلاب را معدوم ساخته است. اما با ادامه روند فرهنگ سازي و آگاه نمودن مردم توسط انقلابيون، كه روش مبارزاتي امام خميني بود 15 سال بعد انقلاب به ثمر رسيد. با توجه به اين آمار و رشد سريع فرهنگي كه تا كنون از اين منطقه شاهد بوده ايم، اميد است انقلاب شيعيان نيجريه كمتر از اين مدت به طول انجامد.</span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="font-size: medium;"><img title="فرزندان معنوي خميني" src="http://www.farhangnews.ir/sites/default/files/content/images/story/94-09/26/farhangnews_164996-480454-1450373583.jpg" alt="فرزندان معنوي خميني" width="640" height="400" /></span></p> <p style="text-align: justify;">&nbsp;</p> <p style="text-align: justify;"><span style="font-size: medium;">شبيه جون مثل بلال را از <span style="font-size: large;"><a href="http://meysammotiee.ir/media/923" target="_blank">اينجا</a> دانلود نماييد.</span></span></p> Sun, 27 Dec 2015 14:07:00 GMT 9 دي در چند تصوير http://rahekhoon.ParsiBlog.com/Posts/133/9+%d8%af%d9%8a+%d8%af%d8%b1+%da%86%d9%86%d8%af+%d8%aa%d8%b5%d9%88%d9%8a%d8%b1/ <p>9 دي ماه در چند تصوير<br />تصوير اول : خدا هم ايراني است<br />9 دي از جمله روزهايي است که هيچ کس نمي تواند تحليلي از علل وقوع اش داشته باشد شايد هر اتفاقي تحليلي داشته باشد اما براي حماسه هايي نظير حماسه 9 دي ماه 88 هيچ تحليلي نمي توان پيدکرد که اين روز را در فرمول هاي سياسي رايج دنيا جا داده باشد.اين خاصيت يوم الله است اگر قرار باشد يوم الله در فرمول هاي سياسي دشمنان ما پيدا بشود انقلابي که در سال 88 تا لبه پرتگاه رفت را بايد الان در موزه ها جستجو مي کرديم.&nbsp;وقتي دشمنان انقلاب و پيروانشان در داخل پس از 9 دي ماه سال ها برنامه ريزي ها و نقشه هايشان را نقشه بر آب ديدند در توجيه شکستشان اذعان کردند که: "ما نمي دانستيم &nbsp;که &nbsp;خدا هم ايراني است"در واقع اين پاسخ سوال يکي از &nbsp;حکام عربي بود که از يکي از تئوري پردازان انقلاب مخملي پرسيده بود : ما که اينقدر پول به شما داديم و شما هم وعده داده بوديد که اين بار کار ايران تمام است پس چي شد ؟ وي در پاسخ گفته بود که ما نمي دانستيم که خدا هم ايراني است.<br />تصوير دوم :رفوزه شدن خواص در فتنه&nbsp;<br />ما در روايات داريم که از فتنه هاي آخرالزمان نهراسيد چرا که منافقين را رسوا مي کند .9 دي هم &nbsp;روزي بود که مردم نشان دادند که بخش قابل توجهي از خواص رفوزه شده اند و فرسنگ ها با گفتمان انقلاب فاصله دارند 9 دي نشان داد که ميشود روزي دم از امام و انقلاب و اخلاق و قانون زد اما روز ديگر هم صدا شد با نخست وزير اسرائيل .9 دي نشان داد که &nbsp;ملاک حال فعلي افراد است &nbsp;9 دي نشان داد که مي شود ادعاي خط امامي کرد و يا خودت را يادگار امام بداني حال آنکه در برابر شعار " نه غزه نه لبنان... " خفه خون بگيري و کام بر نياوري&nbsp;9 دي نشان داد که خواص ميتوانند در مقابل صريح ترين مواضع رهبري قد علم کنند و دم از ترديد بزنند9 دي نشان داد که خواص ميتوانند به ساز آمريکا و اسرائيل برقصند و از آن ها تقاضاي تحريم بيشتر جهت فشار بر مردم کنند.9 دي با همه زيبايي که داشت اما زشتي خواصي را نشان داد که تا آن روز چهره نفاق خودشان را پنهان کرده بودند.&nbsp;<br />تصوير سوم :توهم اکثريت در نبود رسانه اي جريان مومن&nbsp;<br />تعبير زيبايي را آقاي ضرغامي به کار بردند که:" 9 دي &nbsp;سيلي واقعيت بود بر توهم اکثريت " که تعبير به جا و درستي هم است اما آنچه که درس 9 دي ماه بود اين است که چرا يک عده قليل بايد توهم اکثريت به سرشان بزند ؟به نظر نگارنده يکي از بزرگترين درس هاي 9 دي اين است که اگر جريان مومن رسانه نداشته باشد و در صحنه نباشده معلوم است که رسانه دارها بايد توهم اکثريت بزنند و يکي از برکات فتنه همين بود که جريان مومن و انقلابي به خودش بيايد و از اين خوابي که همه چيز آروم است بيرون بيايد و الحمدالله در اين زمينه رويش هاي خوبي داشتيم هرچند که هنوز ک&nbsp;</p> Sun, 27 Dec 2015 07:52:00 GMT جوانان، ابزار قدرت! http://vaznesiasy.ParsiBlog.com/Posts/508/%d8%ac%d9%88%d8%a7%d9%86%d8%a7%d9%86%d8%8c+%d8%a7%d8%a8%d8%b2%d8%a7%d8%b1+%d9%82%d8%af%d8%b1%d8%aa!/ <p style="text-align: center;"><span style="font-size: 9.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;"> <span style="color: #ff00ff;"><span style="background-color: #ccffcc;"><strong>به نام خدا و براي خدا</strong></span></span><br /></span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="background-color: #ccffff;"><span style="font-size: 9pt;">کانديداهاي رياست جمهوري و مجلس شوراي اسلامي در گرماگرم تبليغات انتخاباتي بر روي قشر جوان و فعال کشور متمرکز مي شوند و پس<img style="float: left;" src="http://nmedia.afs-cdn.ir/v1/image/xcbx7dlpa0J7Yoal2m1duMYH_g6YoGEJGaHS-ZUkn8rfiyuAoXwndQ/s/w535/" alt="م" width="232" height="300" /> از موفقيت و در دست گرفتن کرسي مسئوليت، تلاش مي کنند، <span style="color: #ff0000;"><strong>ذائقه جوانان را به بازي گرفته و از آن طريق ماندن خود را در قدرت تداوم بخشند</strong></span> و لذا در مناسبتهاي مخلتفي که با جوانان کشور مواجه مي شوند، سعي وافري دارند که از زبان جوانان بدون اينکه عملي در پي آن باشد، سخن برانند و دولت اعتدال هم بر همين دايره تمرکز کرده است.</span></span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="background-color: #ccffff;"><span style="font-size: 9pt;">پس از <span style="color: #ff0000;"><strong>برجام عده اي از مردم و جوانان با پروپاگاندا سازي دولت اعتدال</strong></span> به خيابانها آورده شدند و مردم فکر مي کردند که مشکل <span style="color: #ff0000;"><strong>بيکاري و رکود اقتصادي با عملياتي شدن برجام </strong></span>حل مي شود و لذا در خيابانها و محافل به جشن و شادي پرداختند و حتي از <span style="color: #ff0000;"><strong>نيم تنه(تنديس) جناب ظريف الممالک</strong></span> رونمايي کردند و خبر از حل مشکلات دادند،<span style="color: #0000ff;"><strong> وليکن استراتژِي لبخندهاي مُضحکانه و نابجا، نه تنها گره اي از مشکلات اقتصادي باز نکرد، بلکه شاهد افزايش قيمت دلار آمريکا و کاهش قيمت جهاني نفت بوديم.</strong></span></span></span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="background-color: #ccffff;"><span style="font-size: 9pt;">در واپسين روزهاي سال 93 آقاي طيب&zwnj;نيا وزير اقتصاد و دارايي اينگونه نويد داد و گفت: <span style="color: #7030a0;"><span style="color: #993366;"><strong>&laquo;اميدواريم سال 94 را با شرايط متناسب و با ثبات در بازار سرمايه شروع کنيم. سال 94 را سال خيلي خوبي مي&zwnj;بينم و اميدوارم بذرهايي که در سال 93 کاشته شد، در سال 94 به ثمر بنشيند&raquo;.</strong></span> </span></span></span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="background-color: #ccffff;"><span style="font-size: 9pt;">چقدر خوب مي شد که دولت و آقاي طيب&zwnj;نيا در جمع مردم حاضر مي سدند و پاسخ مي دادند، که <span style="color: #ff0000;"><strong>چه بذري کاشته اند، که جوانه هاي آن هنوز روئيده؟!</strong></span> شما که بذري نکاشته ايد، بلکه <span style="color: #ff0000;"><strong>کدخداي جناب روحاني(آمريکا) نشاء خبيثه</strong></span> را نشانده، که شايد جوانه بزند و مشکل آب آشاميدني مردم حل شود؟! بايد به دولت تزوير و رکود متذکر شد؛ آيا موضوع افتضاء شير دال قلابي آمريکا را در اولين سفر جناب روحاني به آمريکا فراموش کرده ايد، که امروز منتظريد تا <strong><span style="color: red;">"درخت خبيثه برجام"</span></strong> ثمري داشته باشد؟! <img style="float: left;" src="http://www.parsnaz.ir/upload/74/0.288092001385468966_parsnaz_ir.jpg" alt="ا" width="232" height="187" /></span></span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="background-color: #ccffff;"><strong><span style="font-size: 9pt; color: red;">"درخت خبيثه برجام"</span></strong><span style="font-size: 9pt;"> اين روزها از سوي کشاورز متقلب آن يعني آمريکا، مرتباً به انواع علفهاي حرز آلوده مي شود و در اين راستا باراک اوباما رئيس&zwnj;جمهور آمريکا در روز جمعه مورخ27 آبان 94 قانوني را امضا کرد که با اجراء آن، <strong><span style="color: red;">"اتباع 38 کشور عمدتاً اروپايي در صورتي که به ايران و چند کشور ديگر سفر کنند، بايد براي ورود به آمريکا ويزا بگيرند." </span></strong>اما جان کري، وزير امور خارجه آمريکا بلا فاصله براي فريب طرف ايراني، در نامه&zwnj;اي به جناب ظريف مي نويسد: <strong><span style="color: red;">&laquo;که دولت آمريکا با استفاده از همه ابزارهاي در اختيار خود اجازه نمي&zwnj;دهد اين قانون مانعي براي منافع اقتصادي ايران ايجاد کند.&raquo;</span></strong></span></span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="background-color: #ccffff;"><span style="font-size: 9pt;">با تأسف فراوان در صدا و سيماي کشورمان شاهد بوديم که آقاي عراقچي نامه جان کري را تعهد حقوقي دولت آمريکا مي خواند، که اين سخن برخلاف قانون مصوب مجلس و اختيارات رئيس جمهور آمريکا است و لذا پرده ديگري از <strong><span style="color: red;">تزوير و دروغ دولت اعتدال</span></strong> را در روز روشن و در سيماي جمهوري اسلامي شاهد بوديم! </span></span></p> <p style="text-align: left;"><strong><span style="color: #ff00ff;"><span style="background-color: #ccffcc;"><span style="font-size: 9pt;">والسلام</span></span></span></strong>&nbsp;</p> <p>&nbsp;</p> Sat, 26 Dec 2015 07:51:00 GMT پيرامون رأي شوراي حکام در خصوص pmd http://salmaneali.ParsiBlog.com/Posts/1388/%d9%be%d9%8a%d8%b1%d8%a7%d9%85%d9%88%d9%86+%d8%b1%d8%a3%d9%8a+%d8%b4%d9%88%d8%b1%d8%a7%d9%8a+%d8%ad%da%a9%d8%a7%d9%85+%d8%af%d8%b1+%d8%ae%d8%b5%d9%88%d8%b5+pmd/ <p style="text-align: justify;"><span style="font-size: small;"><a rel="attachment wp-att-3541" href="http://nazokbin.ir/wp-content/uploads/2015/12/ray-shoray-hokam-pmd.jpg"><img class="size-full wp-image-3541 alignleft" style="float: left;" src="http://nazokbin.ir/wp-content/uploads/2015/12/ray-shoray-hokam-pmd.jpg" alt="ray-shoray-hokam-pmd" width="302" height="200" /></a>باتوجه به رأي ديروز شوراي حکام در خصوص pmd توجه به چند نکته مهم است:<br />1- در رأي شوراي حکام در خصوص pmd تصريح&nbsp;دارد که ديگر به &laquo;اجراي موافقتنامه پادمان ان پي تي و مفاد ذيربط جراي قطعنامه هاي شوراي امنيت در جمهوري اسلامي ايران&raquo; نخواهد پرداخت.<br />2- اگر چه موارد گذشته را عملاً ازدستور کار خارج کرده است اما اين رأي همراه با شرايطي بيان شده است که به انواع بازرسي ها و اجراي پروتکل الحاقي و اجراي برجام و رعايت قطع نامه 2231 و &hellip; منوط شده است و عملاً مي توان برداشت نمود که اگر به هر دليلي اين پروتکل ها و بازرسي ها و شرايط محقق نگردد، احتمال طرح مجدد اتهامات قبلي به بهانه محقق نشدن اين شروط وجود داشته باشد.<br />3- گزارش آمانو مبني بر تأييد انحراف در مطالعات و برنامه هاي هسته اي تا قبل از سال 2003 و ادعاي عدم حل برخي مسائل باقي مانده، عملاً طبق اظهارات شخص دکتر صالحي به معني برائت تلقي نمي شود و بلکه در واقع يک تخفيف مشروط مي تواند قلمداد شود که اين تخفيف مشروط مي تواند در صورت عدم تحقق شرايطي که در آن آمده است عملا مي تواند بازگشت پذير باشد و اين يعني نوع بسته شدن pmd نيز مانند جنس توقف تحريم ها جملگي قابل بازگشت هستند.<br />4- آنچيزي که مي توانست مايه پيروزي قلمداد شود برائت از اتهامات گذشته بود ولي عملاً گزارش آژانس و رأي شوراي حکام در خصوص pmd&nbsp;، عملاً اتهامات ايران چه در خصوص اقدام به تخلف از مقررات هسته اي و انحراف به سمت مسائل نظامي و چه به لحاظ پنهان کاري و چه به لحاظ دروغگويي بابت انکارِ 12 ساله اتهامات، زير سوال قرار گرفته است.<br />5- اگر چه در متن برجام هم به بسته شدن pmd به عنوان يکي از شرايط اجراي برجام اشاره شده بود ليکن عجله دولت در اجراي تعهدات خود بدون منتظر ماندن در خصوص اين بند حياتي، احتمال همين تخفيف مشروط تحت عنوان بسته شدن pmd را هم ناچيزتر مي نمود و يقيناً متوقف نمودن اجراي بندهاي حساسي مانند انتقال مواد هسته اي و بازسازي رآکتور اراک ، منوط به تحقق شروطي از قبيل بسته شدن pmd و ساير شروط منشور رهبري در اجراي برجام ، نقش مهمي ايفا نموده است.<br />6- مسئله بسيار مهم ديگري که بايد در کنار بسته شدن pmd مد نظر قرار دارد اين است که عملا خود برجام ، بخش عمده کارکرد pmd را در خصوص بازرسي از تمام اماکن مختلف نظامي و امنيتي برآورده مي کند در صورتي که طرف مقابل با تکيه بر بحث pmd تنها توانسته بود مجوز 3بار بازرسي از پارچين و نه ساير اماکن نظامي و امنيتي ايران را بگيرد ولي برجام و همين شروط موجوددر رأي شوراي حکام، مجوز بازرسي از تمام اماکن نظامي و امنيتي ايران را در اختيار طرف مقابل مقابل قرار مي دهد.<br />7-&nbsp;اگر چه به ظاهر يکي از شروط اجراي برجام و منشور رهبري مبني بر بسته شدن pmd محقق شده است، ليکن ساير شروط منشور رهبري در خصوص تأييد مکتوب رئيس جمهور آمريکا در خصوص لغو تحريم ها و عدم هرگونه تحريم جديد با توجه به تحريمهاي جديد حقوق بشري و محدوديت در خصوص صنعت توريسم و تجارت در ايران (توسط مجلس نمايندگان آمريکا) و اخيراً هم طرح جديد تحريم موشکي که توسط دولت آمريکا عنوان شد، موارد ديگري هستند که عدم تحقق آنها مي تواند اجراي برجام را خنثي نمايد چرا که اين خط سير، بازگشت تحريمها به بهانه هاي ديگر را خبر مي دهد.</span></p> Fri, 25 Dec 2015 12:17:00 GMT بد عهدي کدخدا و خوش قولي اعتدال! http://vaznesiasy.ParsiBlog.com/Posts/505/%d8%a8%d8%af+%d8%b9%d9%87%d8%af%d9%8a+%da%a9%d8%af%d8%ae%d8%af%d8%a7+%d9%88+%d8%ae%d9%88%d8%b4+%d9%82%d9%88%d9%84%d9%8a+%d8%a7%d8%b9%d8%aa%d8%af%d8%a7%d9%84!/ <p style="text-align: center;"><strong><span style="color: #ff00ff;"><span style="background-color: #ccffcc;">به نام خدا و براي خدا </span> </span></strong></p> <p style="text-align: justify;"><span style="background-color: #ccffff;"><span style="font-size: 9pt;"><span style="color: #000000;">علي</span> رغم دبه درآوردن کدخدا(آمريکا) در زمان <span style="color: #ff0000;"><strong>اجراء برجام،</strong></span> متأسفانه <strong><span style="color: #ff0000;">دولت ترسوي اعتدال</span></strong> همچنان ذليلانه و حقيرانه به طبل اجراء برجام مي کوبد و حتي براي اطمينان يافتن آمريکا، موضوع پايبندي خود، <strong><span style="color: red;">مبني بر برچيدن تأسيسات هسته اي</span></strong> کشور را در رسانه هاي رسمي تحت هر شرايطي به اطلاع کدخدا مي رساند و در همين بزنگاه جناب روحاني نهايت ارادت خود را به استحضار کدخدا رسانده و مي گويد:</span> <strong><span style="font-size: 9pt; color: red;">&laquo;نقد و انتقاد ديگر جايي در زمينه برجام ندارد.&raquo;<img style="float: left;" src="http://nmedia.afs-cdn.ir/v1/image/69snF8vl6eAFHx5ftt1kWqgvPSZrZSIRPvgY0J5p2TCgGD-P7yuXEw/s/w535/" alt="ت" width="250" height="250" /></span></strong></span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="background-color: #ccffff;"><span style="font-size: 9pt;">تعجب آور است که همه اين <strong><span style="color: red;">خيانتهاي دولت اعتدال</span></strong>، در زماني رخ داده که کنگره آمريکا رسماً محدوديتهاي براي سفر افراد برخي کشورها بخصوص اروپائي ها به ايران تصويب کرده که من بعد براي سفر به آمريکا بايد ويزا دريافت نمايند و در غير اينصورت سفرشان به آمريکا ممنوع است و رئيس جمهور آمريکا هم اين قانون را براي اجراء ابلاغ کرده است!</span></span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="background-color: #ccffff;"><span style="font-size: 9pt;">اما در کمال بهت حيرت، جناب ظريف الممالک و عراقچي نامه جان کري وزير خارجه آمريکا را که مخالف نظر کنگره و اوباما است، در صدا و سيماي کشور، منافقانه از آن نامه تعهد حقوقي آمريکا مي خوانند و اين در صورتي است که حتي رئيس جمهور آمريکا هم در برخي از مواقع نمي تواند نظري مخالف کنگره داشته باشد، همانطور که رئيس جمهور ايران نمي تواند بر خلاف مصوبه هاي مجلس شوراي اسلامي عمل نمايد. در اينجا سئوالي مطرح است، <strong><span style="color: red;">پس چرا مسئولين مربوطه به اجراء کامل برجام علي رغم نقض آن از سوي آمريکا اصرار مي ورزند؟!</span></strong> و به ملت خود دروغ مي گويند و برداشتن قلب رأکتور اراک را بر اساس دستور آمريکا با کلمه انشاء الله در صدا و سيما بر زبان جاري مي کنند! و مفتضحانه و منافقانه به آن افتخار مي کنند!<img style="float: left;" src="http://panup.net/uploads/b286112___2__.jpg" alt="عع" width="324" height="333" /></span></span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="background-color: #ccffff;"><span style="font-size: 9pt;">عحيب تر اين است که همه مسئولين کشوري و لشگري (رئيس قوه قضائيه، دبير شوراي عالي امنيت ملي، رئيس مجلس شوراي اسلامي، وزير خارجه آقاي ظريف و آقاي عراقچي معاون وزير خارجه)، اقدام کنگره و رئيس جمهور آمريکا را مغاير با برجام مي دانند وليکن <strong><span style="color: red;">دولت اعتدال، به اجراء برجام بر اساس تعهد به کدخدا سرعت بيشتري بخشيده است! چــــــرا؟!!!!</span></strong></span></span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="background-color: #ccffff;"><strong><span style="font-size: 9pt; color: #7030a0;">پاسخ اين سئوال را بايد در ديدگاه هاي ليبرالي دولت و بخصوص شخص جناب روحاني جستجو کرد، که حل همه مشکلات کشور، حتي آب آشاميدن مردم را در لغو تحريمها و از دستان چدني و خونخوار شيطان بزرگ تمنا مي کرد و مي نمايد!</span></strong></span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="color: #0000ff;"><span style="background-color: #ccffff;"><span style="font-size: 9pt;">کاش جناب روحاني کشور داري را از اميرکبير ياد مي گرفت که گفته اند: در ايام صدارت اميرکبير روزي احتشام الدوله&nbsp; عموي ناصرالدين شاه که والي بروجرد بود به تهران آمد و به حضور اميرکبير رسيد. اميرکبير از احتشام الدوله پرسيد: وضع بروجرد چطور است؟ حاکم لرستان جواب داد: قربان اوضاع به قدري امن و امان است که <span style="color: #ff0000;"><strong>گرگ و ميش</strong></span> از يک جوي آب ميخورند. امير برآشفت و گفت: من ميخواهم مملکتي که من صدراعظمش هستم آنقدر امن و امان باشد که <span style="color: #ff0000;"><strong>گرگي وجود نداشته باشد که در کنار ميش آب بخورد</strong></span>. تو ميگويي گرگ و ميش از يک جوي آب ميخورند؟</span>&nbsp;</span></span></p> <p style="text-align: left;"><strong><span style="color: #ff00ff;"><span style="background-color: #ccffcc;"><span style="font-size: 9pt;">والسلام</span></span></span></strong></p> <p>&nbsp;</p> Tue, 22 Dec 2015 13:39:00 GMT نقد برجام ممنوع! http://vaznesiasy.ParsiBlog.com/Posts/503/%d9%86%d9%82%d8%af+%d8%a8%d8%b1%d8%ac%d8%a7%d9%85+%d9%85%d9%85%d9%86%d9%88%d8%b9!/ <p style="text-align: center;"><span style="font-size: 9.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;"><strong><span style="background-color: #ccffcc;"><span style="color: #ff00ff;">به نام خدا و براي خدا</span></span></strong></span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="background-color: #ccffff;"><span style="font-size: 9pt;">مردمي که به جناب حسن روحاني در انتخابات رياست جمهوري سال 92 اعتماد کردند، تصور نمي کردند که منظور تدبير جناب والا مقام حسن روحاني از اميد، سجده بر آستان <strong>کدخدا(آمريکا)</strong> است! و ملت به سبد کالاي تقديمي دولت در واپسين روزهاي سال 92 اميد بستند و تصور<img style="float: left;" src="http://cdn.yjc.ir/files/fa/news/1392/7/24/1639625_545.gif" alt="عع" width="194" height="158" /> مردم از<strong> اميد</strong> اين بود که جناب روحاني وضعيت اقتصادي کشور را در وعده صد روزه حل مي کند! و ملت فکر مي کردند که <strong>کدخدا (آمريکا) اميد</strong> <strong><span style="color: #7030a0;">حاج حسن خوشبين و مبتکر دولت ذليل و رکود</span></strong> را <strong>نااميد</strong> نمي کند و <strong>روزنه اي از اميد</strong> به رويش مي گشايد تا شرمنده ملتش نگردد و دروغ هايش از پرده برون نيفتد، اما اينگونه نشد و <strong>اميدهاي واهي</strong> <strong><span style="color: #7030a0;">صاحب کليد تزوير و نفاق، که دولني ذليل و عليل تشکيل داده،</span></strong> او را در نزد ملت سرفراز ايران و حتي مشتاقان انقلاب اسلامي در دنيا شرمنده کرد، <strong><span style="color: red;">هر چند که در مکتب کساني که در نزد روباه پير(انگلستان) تلمذ نموده اند، شرمندگي معنا ندارد!!!</span></strong></span></span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="background-color: #ccffff;"><span style="font-size: 9pt;">آقاي حسن روحاني بدون اينکه از نتيجه <strong><span style="color: red;">اجراء برجام شرمگين و سرافکنده</span></strong> باشد و مردانه پاسخ ياوه<img style="float: left;" src="http://s3.picofile.com/file/8221785300/naqd_emam.jpg" alt="ع" width="224" height="218" /> سرايان گاوچرانان آمريکائي را بدهد، در تازه ترين اظهارات کدخدا پسند خود، ممنوعيت نقد برجام را کليد زده و گفته: <strong><span style="color: #7030a0;">&laquo;نقد و انتقاد ديگر جايي در زمينه برجام ندارد.&raquo;</span></strong></span></span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="background-color: #ccffff;"><span style="font-size: 9pt;">حسن روحاني با خوشحالي از فتواي مفتي هاي آمريکائي خود، مبني بر تائيد اينکه <strong><span style="color: red;">"ايران پايبند به تعهد ديني خود بوده"</span></strong> گفته است: <span style="color: red;">&laquo;آنها اعلام کردند که <strong>ايران پايبند به تعهد ديني خود</strong> يعني به دنبال سلاح کشتار جمعي نبوده.&raquo;</span></span></span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="background-color: #ccffff;"><span style="font-size: 9pt;">اخيراً حجت الاسلام سيد حميد روحاني، در خصوص اينکه رئيس جمهورمان شجاعت نيست، گفته است: &laquo;کساني که دشمن در آنها نفوذ مي&zwnj;کند نقاط ضعفي دارند که دشمن آن را شناسايي مي&zwnj;کند، گاهي<strong><span style="color: red;"> افراد جاه طلب </span></strong><span style="color: black;">هستند،</span> گاهي <strong><span style="color: red;">ترسو و برخي ساده لوح</span></strong> هستند و اينها راه <strong><span style="color: red;">نفوذ دشمن</span></strong> خواهد بود.&raquo;</span></span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="background-color: #ccffff;"><span style="font-size: 9pt;">در آخر بايد به جناب روحاني گفت؛ قرار بر اين است که جوجه را آخر پائيز و بعد از لغو تحريمهاي وعده داده شده کدخدا(آمريکا) بشماريم و لذا <img style="float: left;" src="http://www.ourpresident.ir/media/k2/items/cache/2a51b289ee1f45ea75f592de255f2ad4_XL.jpg" alt="حح" width="200" height="126" />جناب ايشان <span style="color: #ff0000;"><strong>حق ندارد که جلوي نقد برجام</strong></span> را بگيرد. <span style="color: #ff0000;"><strong>مگر تحريمي لغو شده؟!</strong></span><strong><span style="color: #0000ff;"> آيا وضعيت اقتصادي کشور و مردم بهبود يافته است؟!</span><span style="color: #800000;"> آيا اقتصاد شتاب گرفته و از رکود خارج شده؟!</span></strong> <span style="color: #993366;"><strong>آيا نرخ تورم بر اساس جيب مردم محاسبه شده است؟!</strong></span> <strong><span style="color: #ff0000;">آيا يارانه نقدي ارزشش بالا رفته؟!</span></strong> <strong><span style="color: #800000;">آيا ارزش پول ملي افزايش پيدا کرده و قيمت دلار کاهش يافته است؟!</span></strong> <span style="color: #0000ff;"><strong>آيا ملت، کاهش قيمتها را مشاهده کرده اند؟!</strong></span></span></span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="background-color: #ccffff;"><span style="font-size: 9pt;">اگر اينگونه نيست، که نيست؛ پس <strong><span style="color: red;">جناب روحاني صاحب دولت رکود و بي تدبيري،</span></strong> <span style="color: #ff0000;">حق ندارد با سخنان کذب، ديگران را از نقد برجام منع نمايد و از دولت خود بدون اينکه شجاعتي در آنها ديده شود، تقدير بيجا نمايد!!!</span></span></span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="color: #ff00ff;"><strong><span style="background-color: #ccffcc;"><span style="font-size: 8pt;">از خود گذر کنيم که اين خوان آخر است/اين انقلاب بيمه حضرت عباس و حيدر است</span></span></strong></span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="color: #ff00ff;"><strong><span style="background-color: #ccffcc;"><span style="font-size: 8pt;">تحريم مي کنند که تسليممان کنند/غافل از اينکه دل به بلاها شناور است</span></span></strong></span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="color: #ff00ff;"><strong><span style="background-color: #ccffcc;"><span style="font-size: 8pt;">بيم هلاک نيست کسي را که از ازل/چشم اميد او ،به خداي پيمبر(ص)است</span></span></strong></span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="color: #ff00ff;"><strong><span style="background-color: #ccffcc;"><span style="font-size: 8pt;">با سکه و دلار نداريم هيچ کار/مارا به سر، هواي اشارات رهبر است</span></span></strong></span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="color: #ff00ff;"><strong><span style="background-color: #ccffcc;"><span style="font-size: 8pt;">اي نائب امام (عج)، بفرما که جان دهيم/جاني که عاشقانه فداي تو سرور است</span></span></strong></span></p> <p style="text-align: justify;"><strong><span style="color: #ff00ff;"><span style="background-color: #ccffcc;"><span style="font-size: 8pt;">جان مي دهيم و ننگ ملامت نمي خريم/حرف دل امام، همان حرف آخر است</span></span></span>&nbsp;</strong></p> <p style="text-align: left;"><strong><span style="color: #ff00ff;"><span style="background-color: #ccffcc;"><span style="font-size: 9pt;">والسلام</span></span></span></strong></p> <p>&nbsp;</p> Mon, 21 Dec 2015 10:20:00 GMT دومينو يا برد-برد؟! http://vaznesiasy.ParsiBlog.com/Posts/497/%d8%af%d9%88%d9%85%d9%8a%d9%86%d9%88+%d9%8a%d8%a7+%d8%a8%d8%b1%d8%af-%d8%a8%d8%b1%d8%af%d8%9f!/ <p style="text-align: center;"><span style="font-size: 9.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;"><span style="color: #ff00ff;"><span style="background-color: #ccffcc;"><strong>به نام خدا و براي خدا</strong></span></span></span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="background-color: #ccffff;"><span style="font-size: 9pt;">مذاکرات هسته اي با <span style="color: #ff0000;"><strong>بازي دومينوي آمريکا</strong></span> و <span style="color: #800080;"><strong>بازي مسخره برد-برد جناب روحاني</strong></span> با <strong><span style="color: #ff0000;">صدور برجام و باخت دولت اعتدال</span></strong> به پايان<img style="float: left;" src="http://iusnews.ir/images/upfiles/20151207/139409161529356796664764.jpg" alt="ن" width="223" height="284" /> رسيد و دولت ليبرال، با خوشبيني افراطي و بدون گرفتن تعهد لازم از کدخدا(آمريکا) به اجراء پرجام پرداخت، تا با لغو احتمالي تحريم ها، از آن بعنوان برگ برنده اي جهت به تصرف درآوردن مجلس شوراي اسلامي استفاده نمايد. وليکن پس از اجرائي شدن زود هنگام برجام، توسط دولت روکود(اعتدال)، کدخدا(آمريکا) همانند گذشته به تعهد نيم بند و نانوشته ي خود پايبند نماند و <span style="color: #993366;"><strong>دولت خوشبين روحاني!</strong></span> را با سقوط پي در پي قيمت طلاي سياه به وحشت انداخت و مجلس عزاي عظمي ديگري، <span style="color: #ff0000;"><strong>براي اعتداليون در هنگام پرداخت يارانه هاي نقدي کليد زد</strong></span> و <span style="color: #ff0000;"><strong>کدخدا(آمريکا)</strong></span> هم بدون توجه به مصيبت عظمي دولت جناب روحاني، به مضحکه نمودن منتظران خوشبين لغو تحريم ها پرداخته است و مرتباً سخن از گزينه هاي روي ميز و زيرميز به ميان مي آورد تا همچنان در <span style="color: #ff0000;"><strong>بازي دومينوي</strong></span> خود، امتيازهاي ديگري از دولت ترسان و لرزان روحاني دريافت نمايد.</span></span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="background-color: #ccffff;"><span style="font-size: 9pt;">در حالي که منطقه خاورميانه با آتش افروزي آمريکا آبستن تحولاتي گسترده شده، کدخدا(آمريکا) در اين مقطع زماني با تعليق برخي از تحريم&zwnj;ها، بدنبال وابسته کردن کشور به غرب در حوزه اقتصادي است، تا از همين طريق در <span style="color: #ff0000;"><strong>انتخابات 7 اسفند 94 </strong></span>به ياري دولت وامانده اعتدال بپردازد و جناب روحاني هم با چراغ سبز پدرخوانده دولت به بده&zwnj;بستان هاي هسته اي سرگرم شده تا بر اساس محاسبات صورت گرفته، در <span style="color: #ff0000;"><strong>پازل بازي دومينوي آمريکا،</strong></span> با اعطا امتيازهاي پي در پي، به کدخدا نقش خود را بخوبي ايفا نمايد! <img style="float: left;" src="http://nmedia.afs-cdn.ir/v1/image/BR8ig3dOWJ9hF_KhYlXti2uucoKPukze1jHWLJbYqLKCYgiDoRGkUA/s/w535/" alt="غ" width="228" height="250" /></span></span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="background-color: #ccffff;"><span style="font-size: 9pt;">آمريکايي&zwnj;ها از مواضع نسنجيده و ذلت بار دولت جناب روحاني در مذاکرات هسته اي، دريافته اند؛ که با حضور اين دولت غربگراي، امکان تغيير گفتمان انقلابي نظام اسلامي، به گفتمان ليبرال غربي وجود دارد و لذا کدخدا بنا را بر اين گذاشته که بر اساس <span style="color: #ff0000;"><strong>برجام و قطعنامه 2231 شوراي امنيت سازمان ملل</strong></span> و بهانه تراشي هاي بي مورد و پي در پي، <span style="color: #ff0000;"><strong>لغو تحريمها را علي رغم دريافت امتيازهاي فراوان به تأخير اندازد</strong></span> و با ايجاد سايه شوم جنگ بر سر مردم و محور شررات خواندن ايران، قصد دارد، که ملت ايران را از انقلاب اسلامي خود خسته نمايد، تا پس از 37 سال مبارزه با آمريکا، مجدداً تحت سيطره شيطان بزرگ قرار گيرند و ناکامي هاي آمريکا در جهان، با تغيير گفتمان انقلابي به ليبرال، بعنوان فرصت طلايي در اختيار آمريکاي استکبار قرار گيرد، <span style="color: #ff0000;"><strong>که اين رؤيا و توهم شيطاني تعبير نخواهد شد. <span style="color: #0000ff;">انشاءالله</span><br /></strong></span></span></span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="background-color: #ccffcc;"><span style="color: #ff0000;"><span style="font-size: 9pt;"><strong>پس با خدايا:</strong> </span></span></span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="color: #0000ff;"><strong><span style="background-color: #ccffcc;"><span style="font-size: 9pt;">با اين دلِ خسته دست و دل بازي کن... / تحريمِ دلِ مرا براندازي کن...</span></span></strong></span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="color: #0000ff;"><strong><span style="background-color: #ccffcc;"><span style="font-size: 9pt;">من يک اتمم خدا؛ که نا چيز هستم... / با حُبِّ علي مرا غني سازي کن...</span></span></strong></span></p> <p style="text-align: left;"><strong><span style="background-color: #ccffcc;"><span style="color: #ff0000;"><span style="font-size: 9pt;">والسلام</span></span></span></strong></p> <p>&nbsp;</p> Mon, 14 Dec 2015 08:45:00 GMT علت ناکامي اقتصادي دولت؟ http://katozi.ParsiBlog.com/Posts/266/%d8%b9%d9%84%d8%aa+%d9%86%d8%a7%da%a9%d8%a7%d9%85%d9%8a+%d8%a7%d9%82%d8%aa%d8%b5%d8%a7%d8%af%d9%8a+%d8%af%d9%88%d9%84%d8%aa%d8%9f/ <p>چرا فعاليت هاي اقتصادي دولت روحاني مشهود نيست؟(قسمت پنجم)</p> <p>واژگان سياسي و اقتصادي در کشور ما مظلومند واژگاني نظير ليبراليسم و کاپيتاليسم و سوسياليسم و اقتصاد اسلامي و بانکداري اسلامي از مظلومترين کلماتي هستند که يقينا در روز جزا بانيان ومفسران آن گريبان مديران اجرايي توانمند ما را خواهند گرفت <br />مشکل اصلي اقتصاد در کشور ما که توانمندي دولت ها را در پيشبرد اهداف خود ناتوان مي سازد آن است که اصولا مشي اقتصادي خاصي بر شئونات اقتصادي و سياسي کشور حاکم نيست آن چه ما امروز از آن به اقتصاد ملي تعبير ميکنيم مجموعه اي از قوانين و روش هاي متضاد است که خروجي آن رکود و تورم و بيکاري و فقر و فحشا از يک طرف و بهشتي براي فرار مالياتي و پولشويي و ربا خواري و فساد سيستمي و ساز ماني و اختلاس هاي کلان و ميلياردي وخروج&nbsp; پول و سرمايه&nbsp; از سوي ديگر است اين ساختار اقتصادي امروز به هيولايي تبديل شده که در هنگام نظارت و حسابرسي خود را آزاد مي داند و در هنگام پرداخت ماليات و حقوق ملت خود را دولتي مي داند <br />چنين ترکيب ناموزوني که تورم را ابزار حليت ربا ساخته چگونه مي خواهد با تورم که رگ حيات سيستم بانکي کشور و ربا خواران اسلامي است مبارزه کند؟<br />وقتي مدير خصوصي سازي يک وزارت خانه آن قدر شعورش نمي رسد که بين وظايف حاکميتي و بخش خصوصي تمايز قايل شود چگونه مي خواهيم امورات اصلاح شود ؟<br />و مگر دولت روحاني تغييري در اين ساختار ها و روابط داده که حالا منتظر بهبود وضع اقتصادي باشيم؟</p> <p>تا او چه خواهد ...<br />والسلام</p> Sun, 13 Dec 2015 14:18:00 GMT فرجام دين با برجام!؟ http://galyan2.ParsiBlog.com/Posts/186/%d9%81%d8%b1%d8%ac%d8%a7%d9%85+%d8%af%d9%8a%d9%86+%d8%a8%d8%a7+%d8%a8%d8%b1%d8%ac%d8%a7%d9%85!%d8%9f/ <p>خيلي کوتاه مي نويسم بعد از انتشار برجام و افتضاحاتش اينبار نوبت گزارش امانو و پيشنويس قطعنامه 5+1 رسيد دراين گزارشها اگرچه ظاهرا اعلام شد در حال حاضر نشانه اي از فعاليت نظامي هسته اي ايران نداريم ولي صريحا اعلام مي کند که ايران تا سال 2003 بصورت سازمان يافته و تا 2009 بصورت مطالعاتي دنبال توليد سلاح هسته اي بوده است و همه ديدند که غربي ها متفقا گفتند ادعاهاي انها در اين 10-12 سال درست بوده و گزارش نهايي اژانس همين را ثابت کرد و حرف ايران در اين مدت که بر ان هم اصرار داشتند دروغ از اب درامد حداقل بخشي از حرف ايران دروغ شده است چرا که ماهم انرا پذيرفته ايم &nbsp;هرچند اقايان عراقچي و روحاني و ظريف .... بخواهند اين قسمت را نبينند ايران بصورت مجرم و دروغگو پرونده اش دارد بسته مي شود بماند که بسته شدني درکارنخواهد بود تازه مسير جديدي براي فشار باز مي ماند که به ان کاري نداريم ولي بحث من اين است که مگر ما نگفتيم توليد سلاح هسته اي خلاف شرع است چه توليد و چه استفاده از ان ممنوع مي باشد و اين مگر دليل اول ما در عرصه اي ديپلماسي نبوده است مگر اقايان با افتخار نمي گفتند اين نظر را در برجام هم اورده ايم مگر رهبر عزيز ايران فتواي شرعي نداده است که دنبال سلاح نيستيم حالا چه شده است که اقايان پذيرفتند ما دنبال ان بوده ايم به همين راحتي فتواي شرعي يک عالم ديني را نقض مي کنند و خم به ابرو نمي اورند با اين حساب ايا ديگر مي شود به فتواي شرعي اعتماد کرد&nbsp;</p> <p>در قاموس دين بدينگونه است که فتواي شرعي مرجع و عالم دين حرف اخر است و بايد اجرا گردد حالا با اين شبهه چه بايد کرد کسي جواب اين را مي دهد.</p> <p>ايا زير اب دين با اين برجام و ملحقات ان زده نمي شود؟؟؟؟</p> <p>&nbsp;</p> Sat, 12 Dec 2015 14:16:00 GMT نيم نگاهي به جريان سوريه!! http://ASHOURAERFANI.ParsiBlog.com/Posts/2560/%d9%86%d9%8a%d9%85+%d9%86%da%af%d8%a7%d9%87%d9%8a+%d8%a8%d9%87+%d8%ac%d8%b1%d9%8a%d8%a7%d9%86+%d8%b3%d9%88%d8%b1%d9%8a%d9%87!!/ <p> <p style="text-align: justify;"><span style="font-size: large;">بسم الله الرحمن الرحيم-نيم نگاهي به تجزيه وتحليل جانب ار غرب-درباره سوريه که هنوز نميخواهند واقعيت ها وحقايق ها را انطور که هست ببيند وتعريف کنند- لاميس اندوني &ndash;تحليل گر ومفسر خاور ميانه ومسائل فلسطين-درمقاله- چه کساني نمايندگي مردم سوريه راغ دارا هستند؟؟- اغاز حل بحران سوريه که نهاده شده دربوجود امدن يک وحدت &nbsp;تحت يک رهبر&nbsp; با اعتبار&mdash;قدرت هاي جهاني- بازيگران منطقه اي- رژيم سوريه-مخالفين منشعبشده وحتي گانگسترهاي که داعش ناميده ميشود؟؟عجب اخيرا عنوان انها گانگستر(هفت تير کش)شده است!!-که داعي حکومت عراق وجاهاي خالي است؟؟ اين هم را از اسرائيل ياد گرفتند!! که خودرا درموقعيت چه مستقيم وچه غير مستقيمبراي گفتمان اينده کشورقرارگرفتند-در فقدان يک صداي متحد وبا اعتباربراي اين نيروها که انقلاب سوريه را اغاز کردن- انقلاب سوريه درحقيقت يک شورش تمام عيار وکوري بود که غرب از نيروي هاي احمق ونادان وقابل اشتعال سني وکرد که بدنبال يک موقعيت برتر بودند که از عراق&nbsp; عقب تر نيفتند وزمان براي براي شکار موقعيت برتر اينده مناسب تشخيص دادند بخصوص&nbsp; همچنان دراين مقاله مي ايد امريکا از ترس تهديد اسرائيل وعربستان وقطر از ترس تاثيرلت حرکت جديد درمنطقه وحشت کرده بودند به کمک اين اين افراد امدند تا يک نيروي مخلص اسلامي وضد اسرائيل را درنطفه خفه کنند- مانند قيام بيست وهشت مرداد- شاه- امريکا-اتفاقاسوريه به يک انقلاب نياز نداشت- يک اصلاح گام به گام کافي بود-انچه مشخص است که اغلب احزاب اماده براي يک مصالحه وسازش هستنديا براي وحدت حزبي ويا وحدت قلمروئي ويا هردو انها- ومنافع اينده انها واثر گذاري براي صورت بندي يک رژِيم جديد با ويابدون جناب دکتر بشار اسد ميباشد-تمام قدرت هامنجمله روسيه درجستجوييک رژيم&nbsp; شکل پذير ميباشند- که خواست امريکا موردي است که ان حکوت تهديدي براي اسرائيل نباشد&mdash;برايتمام قدرت هاي خارجي سوريه يک حکومت ورشکسته است؟؟!! چگونه ورشکسته است شهرهاي عمده را دراختياردارد وروز به روز برقدرتش اضافه ميشود- مهمترين شهر مخالفين &ndash; شهر رقه است ودحال تجزيه شدن نيروهاي انها شدن هستند- وبه داخل جنگلها ويا شهرهاي مرزي دارند پناه ميبرنند- که ميتواندساختارجديدي به ان داد که مطابق ميل انها باشد؟؟- انها نتوانستند درلبنان مطابق ميثل خود ساختاري را بوجوداورند ورانجام ساختارانها به محاق رفت چگونه سوريه که به مراتب قويتر از لبنان است ميتوانند ساختار مطابق ميل خود بدهند- واز خواست ارزوها واميال مردم سوريه که قيام برعليه حکومت سرکوب گر؟؟!!کردند عفلت ميکنند &ndash;بسيارخوب براي انکه بدانند انها وسيله اي براي اهداف ان قدرتها شدند نه ان قدرتهاوسيله براي اهداف انان باشند- وامروزه ارام ارام به سمت درحاشيه قرار گرفتن ودر يک لايه کم ارزش&nbsp; اجتماعي- اقتصادي قرار ميگيرند-گروه هاي&nbsp; مخالفين سوريه در عربستانگرد هم مي ايند- تا مافياي گانگستر سعي کند که به انها روحيه بدهد کهخود در حاشيه قرارگرفته است&mdash;مردم وسيله اي برا ي به قدرت رساندن رهبران متکبر&mdash;بنابراين يک اضطراب خاص مردم سوريه را که جان خودرادراين ر اه گذاشتندکه امروزه نه به اندازه گافي قدرت سياسي دارند ونه قدرت نظامي &ndash; وحتي نه به اندازه کافي توجيهات- شخصي براي گروهاي&nbsp; تجزيه شده مخالف دارا هستند- اما اغلب انها وسيله اي براي احزاب مختلف براي ر هبران که ميخواهندکه درحکومت اينده مقام شامخي دارا باشند-بهر حال-بزرگترين شانس براي سوريه ها؟؟!! براي نيل به ارزوهاي &ndash;ازادي-عدالت-بوجود امدن گرو هاي فناتيک(عقب افتاده) مانند داعش- وگروهک&nbsp; هاي افراط يجبهه نصرت-احرار شام- هستند- که در حال استحاله شدن در داخل يک جنگ فرقه ايبين سني وعلويان غالب ميباشد- چشمانتان روشن!!</span></p> </p> Sat, 12 Dec 2015 14:13:00 GMT ادعايي مسخره!!! http://vaznesiasy.ParsiBlog.com/Posts/494/%d8%a7%d8%af%d8%b9%d8%a7%d9%8a%d9%8a+%d9%85%d8%b3%d8%ae%d8%b1%d9%87!!!/ <p style="text-align: center;"><span style="font-size: 9.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;"><span style="color: #ff00ff;"><span style="background-color: #ccffcc;"><strong>به نام خدا و براي خدا</strong></span></span></span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="background-color: #ccffff;"><span style="font-size: 9pt;">سي&zwnj;ان&zwnj;ان به نقل از سلمان الانصاري که يک نويسنده گمنامي است در 14 آذر 94 طي يک برنامه راديويي مي گويد: <span style="color: #ff0000;">&laquo;همانطور که <img style="float: left;" src="http://nmedia.afs-cdn.ir/v1/image/yUYUWrv2WNVcdz3h_Bsn1DShEq_gQzD5AeehyURdK-YZqcs3TrxuQQ/s/w535/" alt="تت" width="242" height="241" />عربستان توانست طي 15 دقيقه بر آسمان يمن مسلط شود، <strong>فکر نمي&zwnj;کنم کنترل بر آسمان ايران بيش از چهار تا شش ساعت طول بکشد</strong>. ميخواهم بگويم که تهران نبايد لحظه&zwnj;اي، صبر عربستان سعودي را بيازمايد.&raquo;</span></span></span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="background-color: #ccffff;"><span style="font-size: 9pt;">اين سخن سلمان الانصاري آنقدر مسخره و بي پايه و بنياد است، که <span style="color: #ff0000;"><strong>کالين پاول وزير دفاع اسبق آمريکا،</strong></span> به عنوان مهمان و کارشناس تلفني برنامه، پس از خنده اي تمسخر آميز به جوانان مغرور و خام سعودي مي گويد: <span style="color: #ff0000;">&laquo;نه نه ، من چنين فکر نمي کنم . صحبتهاي شما بيشتر <strong>جنبه جوک و خنده</strong> دارد اگر ايران مستقيم با شما وارد جنگ شود <strong>شما حتي فرصت پيدا نمي کنيد که تلفن را برداريد تا از ما تقاضاي کمک کنيد.</strong> بهتر است کمي واقع بين باشيد و ايران را با يمن و هيچ کشور ديگر مقايسه نکنيد. <strong>حتي ما هم تا کنون چنين ادعايي نکرده ايم.&raquo;</strong></span></span></span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="background-color: #ccffff;"><span style="font-size: 9pt;">پس از درج اين نظرات، سئوال اساسي از رئيس جمهور و وزارت خارجه انفعال کشورمان اين است که در سياست خارجي دولت ليبرال اعتدال چه اتفاقي افتاده که انسانهاي بي مقدار و ترسوي سعودي که جرأت مقابله با ملت يمن را ندارند، بي شرمانه ادعاي تسخير آسمان ايران را ظرف 4 ساعت مي نمايند؟!<img style="float: left;" src="http://nmedia.afs-cdn.ir/v1/image/d5Rshqa-RQzGdpsm9tvhY6ErW1lf-IIWKfzqaFPzS9N7B4b11wfaUw/s/w535/" alt="" width="237" height="211" /></span></span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="background-color: #ccffff;"><span style="font-size: 9pt;"><span style="color: #0000ff;">در حالي که حکومت سعودي با هماهنگي مزدوران تعدادي از کشورهاي عربي قريب 9 ماه در گرداب يمن گير افتاده و بخشي از <span style="color: #ff0000;"><strong>سه استان عربستان در تصرف جوانان برومند يمني قرار گرفته</strong></span> و بزدلان سعودي تاب مقاومت در برابر مردان پولادين يمني را ندارند، اما عجيب است که بزدلان سعودي جرأت بي ادبي به <span style="color: #ff0000;"><strong>ملت سرفراز و قهرمان ايران را پيدا کرده اند؟</strong></span>! پاسخ اين سئوال را بايد در لابلاي گفتار و اعمال ذليلانه مسئولين دولتي و پدرخوانده دولت جستجو کرد، آنجا که جناب رفسنجاني در خصوص پادشاه وقت عربستان مي گويد:<span style="color: #ff0000;"><strong>&laquo;سرمايه اي براي جهان اسلام و ملت عربستان&raquo;</strong></span> است! و يا وقتي دو نوجوان ايراني در فرودگاه جده، توسط پليس عربستان مورد تجاوز قرار مي گيرند، دولت اعتدال از ترس و وحشت تلاش مي کند که آن را بي اهميت نشان دهد و يا از افشاء آن جلوگيري کند و يا وقتي مسئولين دولتي در مقابل کشتار بي گناهان در حادثه غمبار منا هيچ واکنش تهديد آميزي از خود نشان نداده و وزير خارجه کشورمان قريب 15 روز در نيويورک به <span style="color: #ff0000;"><strong>دست دادن با شيطان و التماس و زانو زدن در مقابل پادشاه کويت</strong></span> مي پردازد و عربستان هم با پروئي تمام حاضر به دادن ويزا به نماينده دولت اعتدال يعني علي جنتي هم نمي شود! <span style="color: #ff0000;"><strong>و اينجا است که همه اين اقدامات ذليلانه دولت اعتدال موجب شد، که حکومت عربستان و جوانان خام آنها اين روزها حرفهاي بزرگتر از دهان و کشورشان عليه ملت قهرمان ايران به زبان آورند!</strong></span></span> </span></span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="color: #ff0000;"><span style="font-size: 9pt;"><strong><span style="background-color: #ccffff;">اُف بر اين دولت بي کفايت اعتدال باد که موجب تضعيف انقلاب اسلامي در جهان گرديد.</span></strong> </span></span></p> <p style="text-align: left;"><span style="font-size: 9.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;"><strong><span style="color: #ff00ff;"><span style="background-color: #ccffcc;">والسلام</span></span></strong> &nbsp;&nbsp;</span>&nbsp;</p> <p>&nbsp;</p> Sat, 12 Dec 2015 14:12:00 GMT خط تذبذب تا جريان نفوذ! http://yaran14.ParsiBlog.com/Posts/325/%d8%ae%d8%b7+%d8%aa%d8%b0%d8%a8%d8%b0%d8%a8+%d8%aa%d8%a7+%d8%ac%d8%b1%d9%8a%d8%a7%d9%86+%d9%86%d9%81%d9%88%d8%b0!/ <p> <p style="text-align: justify; text-justify: kashida; text-kashida: 0%;"><span style="font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">بسم الله الرحمن الرحيم</span></p> <p style="text-align: justify; text-justify: kashida; text-kashida: 0%;"><span style="font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">خارج از مرزها با توجه به نگاه و فضاي رسانه اي حاکم بر آنجا، ديد غريبي به ايران اسلامي دارند!</span></p> <p style="text-align: justify; text-justify: kashida; text-kashida: 0%;"><span style="font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">ساخت نگاه و معرفت صحيح نسبت به انقلاب اسلامي يکي از وظايف اساسي وزارت خارجه کشورمان مي باشد.</span></p> <p style="text-align: justify; text-justify: kashida; text-kashida: 0%;"><span style="font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">در اين دو سال و اندي در حاليکه وزارت خارجه تقريبا تعطيل شده بود و در حال مذاکرات فشرده اي با 5+1 و مخصوصا آمريکا بود، اتفاقات مضري در فضاي عمومي براي کشورمان افتاد که رهبري معظم انقلاب برخي از آنها را تبيين نمودند!</span></p> <p style="text-align: justify; text-justify: kashida; text-kashida: 0%;"><span style="font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">رهبر انقلاب در تبيين <strong>ضررهاي ناشي از مذاکره با آمريکايي ها</strong> افزودند: &laquo;اين کار ما را در </span><strong><span style="font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;"><a href="http://farsi.khamenei.ir/keyword-content?id=1650">افکار عمومي</a></span></strong>&nbsp;<strong><span style="font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">ملت&zwnj;ها و دولت&zwnj;ها به <span class="highlight">تذبذب</span> متهم مي&zwnj;کند</span></strong><span style="font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;"> و غربي&zwnj;ها با تبليغات عظيم خودشان، جمهوري اسلامي را دچار انفعال و دو گانگي جلوه مي&zwnj;دهند</span><span style="font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">.</span><span style="font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">&raquo;</span></p> <p style="text-align: center;"><span style="font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;"><img title="وظيفه وزارت خارجه" src="http://bayanbox.ir/view/4354098505795138330/Khareje.jpg" alt="وظيفه وزارت خارجه خميني" width="781" height="585" /><br /></span></p> <p style="text-align: justify; text-justify: kashida; text-kashida: 0%;"><span style="font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">پس از قبول و تاييد ضمني گزارش آژانس توسط مذاکره کنندگان، فضايي جديد و مضاعف بر عليه ما ايجاد گشته است که ايراني ها دروغگو هستند و دنبال کشتار ملتها با بمب اتم بوده اند و نميتوان به آنان اعتماد داشت!</span></p> <p style="text-align: justify; text-justify: kashida; text-kashida: 0%;"><span style="font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">در حاليکه <strong>نامه دوم رهبري فرزانه انقلاب به جوانان غربي</strong> ارسال گرديده، بخشي از اين فضاي بد را آقايان مدعي تدبير با قبول اتهامات کذايي به کشور تحميل نموده اند! چقدر بد است مسئولي نفهمد که چه ميکند و کدام راه را ميرود!</span></p> <p style="text-align: justify; text-justify: kashida; text-kashida: 0%;"><span style="font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">اگر ما دائما در طول مسير با اسناد، احکام و قضاوت&zwnj;هايي مواجه مي&zwnj;شويم که بخشي از آن را ظالمانه مي&zwnj;دانيم و ضمني قبول ميکنيم، پس چرا اين همه <strong>امتياز</strong> تقديم طرف مقابل کرده&zwnj;ايم؟ امتياز داده&zwnj;ايم که چنين نتايجي به دست بياوريم؟ اساسا چه نيازي به معامله سياسي با طرفي هست که ذره&zwnj;اي موضع خود را تعديل نکرده و سرسختانه به راه خود مي&zwnj;رود؟</span></p> <p style="text-align: justify; text-justify: kashida; text-kashida: 0%;"><span style="font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">آيا اين خط تذبذب و ديپلماسي مردد با پروژه نفوذ ارتباطي دارد؟!</span></p> </p> Sat, 12 Dec 2015 14:07:00 GMT قاسطين، بخش دوم http://seyedrezashh6.ParsiBlog.com/Posts/3/%d9%82%d8%a7%d8%b3%d8%b7%d9%8a%d9%86%d8%8c+%d8%a8%d8%ae%d8%b4+%d8%af%d9%88%d9%85/ <p>&nbsp;</p> <p style="margin-top: 12.0pt; text-align: justify;">&nbsp;<span style="font-size: 12.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">&laquo; و ان طائفتان من المؤمنين اقتتلوا فأصلحوا بينهما <sup>ص</sup> فإن بغت إحداهما علي الاخري فقاتلوا التي تبغي حتي تفيءَ إلي امرالله <sup>ج</sup> فان فآءت فاصلحوا بينهما بالعدل و أقسطوا <sup>ص</sup> ان الله يحب المقسطين . انما المؤمنون اخوة فأصلحوا بين اخويکم <sup>ج</sup> و اتقوالله لعلکم ترحمون&nbsp;(9 - 10حجرات) &raquo; . مرتبط با بحث اخير و برابر اين آيه ها اين که خداوند يکتا در جاي ديگري که دستور به قسط و دادگري مي دهد آنجاست که مومنين بيايند و بين دو طايفه از گروندگان که ميان آنها جنگ و کشت و کشتار در گرفته است را به نحو مقتضي صلح و سازش دهند و در اين راه البته بر اساس عدالت به پيش بروند و نه جز آن. که همانا او دادگران و مقسطيني را که بر اساس دستورات و آياتش رفتار نمايند را دوست دارد. به هر جهت اين دستور خداوند يکتاست تا مومنين که برادر يکديگر هستند بين آنها سازش ايجاد کنند و از خدا بپرهيزند اگر در پي برخورداري از رحم و مهرباني او هستند.</span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="font-size: 12.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">&nbsp;&laquo; لا ينهاکم الله عن الذين لم يقاتلوکم في الدين و لم يخرجواکم من ديارکم ان تبروهم و تقسطوا اليهم <sup>ج</sup> ان الله يحب المقسطين. ( 8 ممتحنه ) &raquo; .و اين آيه باز مي رساند که خداوند يکتا از چه جهت مقسطين و داد ورزان را دوست دارد. آري از آن جهت که با کساني که از دوستي با آنان منع نشده اند، به عدالت رفتار مي کنند. در واقع خداوند يکتا در اين آيه بيان مي فرمايد که او مومنين را از دوستي با چه کساني نهي نمي کند. و در عين حال از سوي ديگر مي فرمايد که مومنين بايد در رابطه با چنين گروهي با قسط و عدالت رفتار نمايند؛ همانگونه که در آيه ي 9 همين سوره يعني ممتحنه به روشني بيان مي فرمايد که او مومنين را از چه کساني نهي مي کند : &laquo; انما ينهاکم الله عن الذين قاتلوکم في الدين و اخرجوکم من ديارکم و ظاهروا علي اخراجکم ان تولوهم <sup>ج</sup> و من يتولهم فاولائک هم الظالمون. ( 9 ممتحنه ) &raquo; .</span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="font-size: 12.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">&nbsp;&nbsp; &laquo; و ان خفتم ألا تقسطوا في اليتامي فانکحوا ما طاب لکم من النساء مثني و ثلاث و رباع <sup>ص</sup> فان خفتم الا تعدلوا فواحدة أو ما ملکت أيمانکم <sup>ج</sup> ذالک أدني ألا تعولوا. ( 3 نساء با توجه به آيه ي 2) &raquo; . // &laquo; و لله ما في السماوات و ما في الارض <sup>ج</sup> و کان الله بکل شيءٍ محيطا. و يستفتونک في النساء <sup>ص</sup> قل الله يفتيکم فيهن و ما يتلي عليکم في الکتاب في يتاميَ النساء التي لا تؤتونهن ما کتب لهن و ترغبون ان تنکحوهن و المستضعفين من الولدان و أن تقوموا لليتامي بالقسط <sup>ج</sup> و ما تفعلوا من خير فإن الله کان به عليما. ( 126- 127 نساء با توجه به آيات124- 134 &raquo; . اين آيات کريمه مي رساند از آنجا که خداوند يکتا محيط به همه چيز است؛ پس مرتبط با يتيمان نيز بايد با قسط و داد رفتار کرد و نه جز آن.</span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="font-size: 12.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">&nbsp;&nbsp;&nbsp; &laquo; و اذا فعلوا فاحشة قالوا وجدنا عليها آباءنا و الله امرنا بها <sup>ق</sup> قل ان الله لا يأمر بالفحشا <sup>ص</sup> أتقولون علي الله ما لا تعلمون. قل امر ربي بالقسط <sup>ص</sup> و أقيموا وجوهکم عند کل مسجد و ادعوه مخلصين له الدين <sup>ج</sup> کما بدأکم تعودون. ( 28-29 اعراف با توجه به آيات11-30 ) &raquo; .&nbsp; برابر اين آيات بايد دانست که خداوند يکتا تنها دستور به قسط و عدل مي دهد و نه امري همچون فحشا. و اين باز يعني اهميت و جايگاه مقوله ي قسط در دين و در نزد باريتعالي. و ديگر اينکه نبايد خود را به ناداني زد و براي توجيه کارهاي بد همچون فحشا که دست کم خلاف عقل مي باشد، سنت پيشينيان را به رخ کشيد. هر چند که پيروي سنت پيشينيان نتيجه اي جز اين ندارد. پس بايد در هر مساله اي تنها پيروي سنت خداوند را بر اساس آياتش نمود و نه جز آن. آياتي که بر بنده و فرستاده اش حضرت محمد ص که در تشهد نمازهاي پنجگانه ي روزانه مي خوانيم؛ فرو فرستاده شده و در قرآن مجيد مندرج و مسطور مي باشد و در دسترس همه است. فقط بايد بدان ايمان آورد.<br /></span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="font-size: 12.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">&nbsp;&nbsp; &laquo; و أقيموا الوزن بالقسط و لا تخسروا الميزان. ( 9 رحمان) &raquo;. اين آيه در ادامه ي مطلب قبل مي رساند که خداوند يکتا دستور به بر پا داشتن ترازوي عدل هنگام توزين چيزها و دوري از کم فروشي در ميزان داده است. چه آنکه او آسمان را بر افراشته و ميزان را وضع نموده است : &laquo; و السماء رفعها و وضع الميزان. الا تطغوا في الميزان . ( 7-8 رحمان با توجه به آيات تمامي اين سوره) &raquo; . و اين بدان معناست که خداوند يکتا با وضع &nbsp;ميزان به نوعي همه ي آفرينش و آفريده ها را بي هيچ کم و کاستي آفريده و اندازه اي براي هر کدامشان قرار داده است. آنگونه که مي بينيم. پس با توجه به اين امور و قرار داده شدن مقوله ي وضع ميزان توسط خداوند يکتا? بايسته است که نوع انسان نيز به تبعيت از او و به عنوان جانشين وي روي زمين، مراعات ميزان را بنمايد و از اين دستور سرپيچي و سرکشي نکند. چه آنکه نگه نداشتن ميزان و برابر آن رفتار نکردن و در واقع کم فروشي تبعات خود را دارد، زيرا که اين کار از گناهان بزرگ و کبيره است؛ که برابر داستان حضرت شعيب ع و قومش که در قرآن آمده و در اين مقال نيز اشاره اي بدان شده؛ به خاطر گوش نکردن آيات خدا و فرمان نبردن از رسولش مورد عذاب خدا واقع شدند. پس مرتبط با اين مقوله، مومنين از ترازو داران بايد آيات الاهي را چراغ راه خود قرار دهند تا از خشم خدا در امان بمانند که سنت خدا در مورد هيچ فرد و قومي تغيير ندارد.</span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="font-size: 12.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">&nbsp;&nbsp;&nbsp; &laquo; لقد ارسلنا رسلنا بالبينات و انزلنا معهم الکتاب و الميزان ليقوم الناس بالقسط <sup>ص</sup> و انزلنا الحديد فيه بأس شديد و منافع للناس و ليعلم الله من ينصره و رسله بالغيب <sup>ج</sup> ان الله قوي عزيز. ( 25 حديد ) &raquo; . و اين آيه را مي شود ادامه ي مطلب اخير دانست مبني بر اينکه خداوند يکتا هدف و منظور از فرستادن رسولانش با معجزات و بينات و نيز فرو فرستادن کتاب و ميزان همراه آنان را اين مي داند تا مردم دستوراتش را همانطور که در آيات سوره ي مبارکه ي رحمان رفت انجام داده و بر پا دارنده ي قسط و عدل باشند. البته خداوند يکتا در ادامه ي اين آيه هدف از فرو فرستادن آهن را نيز بيان فرموده است.</span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="font-size: 12.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">&nbsp;<strong>&nbsp;&nbsp;&nbsp; </strong>&laquo; و لکل امة رسول <sup>ص</sup> فإذا جاء رسولهم قضي بينهم بالقسط و هم لا يظلمون . ( 47 يونس ) &raquo; . // &laquo; &nbsp;ولو ان لکل نفس ظلمت ما في الارض لافتدت به <sup>ق</sup> و اسروا الندامة لما رأو العذاب <sup>ص</sup> و قضي بينهم بالقسط <sup>ج</sup> و هم لا يظلمون. ( 54 يونس با توجه به آيات 48-&nbsp;65 ) &raquo; . و برابر اين آيات کريمه باز اينکه بايد دانست که خداوند يکتا هم در هر دو گيتي بين مردم به قسط و عدل رفتار مي نمايد. بدون اين که به کسي ستمي شود. البته همان طور که در آيه ي 47 يونس آمده خداوند براي هر قومي رسولي قرار مي دهد و سپس با آن قوم بر اساس قسط با آنان رفتار مي نمايد.در واقع اين رفتار برخاسته از عمل و عقيده ي افراد و اقوام مي باشد که نتيجه ي آنها را مي بينند.</span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="font-size: 12.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">&nbsp;&nbsp;&nbsp; &laquo; و نضع الموازين القسط ليوم القيامة فلا تظلم نفس شيئا <sup>ص</sup> و ان کان مثقال حبة من خردل أتينا بها <sup>ق</sup> و کفي بنا حاسبين.( 47 انبيا) &raquo; . و مکمل بحث اخير مبتني بر اين آيه اينکه خداوند يگانه براي آخرت ترازوي قسط و عدل رانهاده تا بدان وسيله پاداش يا کيفر اعمال انسانها را بدهد بدون اين که باز به کسي ستمي شود. و همينطور است در اين رابطه اين آيه ي کريمه : &laquo; اليه مرجعکم جميعا <sup>ص</sup> وعدالله حقا <sup>ج</sup> انه يبدؤا الخلق ثم يعيده ليجزي الذين آمنوا و عملوا الصالحات بالقسط <sup>ج</sup> والذين کفروا لهم شرابٌ من حميم و عذاب اليم بما کانوا يکفرون. ( 4 يونس ) &raquo; . که برابر اين آيه ي کريمه به صراحت روشن مي شود که بازگشت همه به سوي خداست. يعني کسي حتا به دنيا رجعت و برگشتي ندارد. و اين وعده ي خداوند سراسر حق است که پس از آفرينش دوباره به سوي خود باز مي گرداند تا مومنين و کنندگان کارهاي شايسته را بر اساس قسط و عدل پاداش دهد و کفار را به خاطر کفرشان برخوردار از عذاب دردناک و شراب جهنم نمايد. و اين يعني اهميت ايمان و انجام کارهاي شايسته و نه جز آن .</span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="font-size: 12.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">&nbsp;&nbsp;&nbsp; &laquo; و لا تقربوا مال اليتيم الا بالتي هي احسن حتي يبلغ اشده <sup>ج</sup> و اوفوا الکيل و الميزان بالقسط <sup>ص</sup> لا نکلف الا وسعها <sup>ص</sup> و اذا قلتم فاعدلوا و لو کان ذاقربي <sup>ص</sup> و بعهدالله اوفوا <sup>ج</sup> ذالکم وصاکم به لعلکم تذکرون.( 152 انعام با توجه به آيات 151-153) &raquo; . برابر بخشي از اين آيه خداوند يکتا دستور مي دهد که مشمولين امر در ترازو داري<a name="_ftnref1" href="#_ftn1"><span class="MsoFootnoteReference"><span class="MsoFootnoteReference"><span style="font-size: 12.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">[1]</span></span></span></a> جانب عدالت و قسط را مراعات نمايند که در غير اين صورت اين کار از محرمات است<a name="_ftnref2" href="#_ftn2"><span class="MsoFootnoteReference"><span class="MsoFootnoteReference"><span style="font-size: 12.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">[2]</span></span></span></a> . و بدينگونه است مرتبط با اين موضوع اين که خداوند يکتا آنچه را که از گناهان است و در نزدش مکروه و ناپسند را اين دانسته است که باز مشمولين امر هنگام وزن کردن و کشيدن چيزها، مراعات ترازوي درست و صادقانه مبتني بر عدالت را نکنند. به عبارت ديگر خداوند يگانه دستور به نگهداشتن پيمانه هنگام توزين و کشيدن آن مي دهد. &laquo; و اوفوا الکيل اذا کلتم وزنوا بالقسطاس المستقيم <sup>ج</sup> ذالک خير و احسن تأويلا. ( 35 اسرا با توجه به آيات 21-39 <a name="_ftnref3" href="#_ftn3"><span class="MsoFootnoteReference"><span class="MsoFootnoteReference"><span style="font-size: 12.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">[3]</span></span></span></a>) . &raquo;</span></p> <p style="text-align: justify;"><strong><span style="font-size: 12.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">3 / الف ) </span><span style="font-size: medium;">نتيجه گيري مبحث قاسطين و مقسطين و ... تا حال</span></strong></p> <p style="text-align: justify;"><span style="font-size: 12.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">&nbsp;&nbsp;&nbsp; 1- بر آيند اين مباحث اينکه خداوند يکتا اهميت مقوله ي "قسط" را طي آياتش در قرآن کريم فرو فرستاده شده بر پيامبر مکرم اسلام ص بيان مي فرمايد و اينکه کسي که مرتبط با اين مقوله عمل ننمايد و تسليم امر الاهي نباشد لذا از "قاسطين" است. و بديهي است که هر گروه نتيجه ي "مقسط" يا "قاسط" بودن خود را در دو سرا خواهد ديد.</span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="font-size: 12.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">&nbsp;&nbsp; 2- اما برآيند ديگر اينکه اين واژه ي "قاسطين" که بر روي گروهي از مخالفين حضرت علي ع در زمان خلافتش نهاده شده؛ و همچنين هم ريشه ها و مترادف هاي آن همچون قسط، مقسط و اقسط که مقابل قاسط است در قرآن کريم آمده و بدانها اشاره شده است.</span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="font-size: 12.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">&nbsp;&nbsp;&nbsp; 3 - آري تمام اين ها اهميت مقوله ي "قسط" است و نتيجه ي مراعات آن. چه آنکه خود خداوند يکتا نيز همانطور که برابر آياتش بدان دستور مي دهد؛ در دو دنيا نيز منطبق بر کردار انسانها در کيفر يا پاداش دادنشان باز برابر همان آياتش که در قرآن آمده است رفتار مي نمايد. حال اين بستگي به اين دارد که فرد در اين جهان از " قاسطين " بوده باشد يا از " مقسطين ".</span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="font-size: 12.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">&nbsp;&nbsp;&nbsp; 4- و باز اينکه اگر خداوند يکتا اين همه حتا مرتبط با دشمنان دستور به اين مي دهد که با آنان نيز با قسط و عدل رفتار شود؛ بدان جهت است که به واسطه ي اين عمل، آنها آگاه شده و به ياري و اذن خداوند وارد دين رإفت يعني اسلام شوند.</span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="font-size: 12.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">&nbsp;&nbsp;&nbsp; 5- و بالاخره اين که با توجه به اين مطالب مبتني بر آيات خداوند؛ روشنتر مي شود که دادگر نمي تواند به عنوان معنايي از معاني قاسط باشد. و اين معنا تنها براي مقسط کاربرد دارد. در واقع "قاسط" کلمه اي نيست که در دل خود معاني متضاد داشته باشد آنگونه که در برخي فرهنگ نامه ها يا ديگر منابع جهت تحليل اين واژه و جنگ صفين آمده است.</span></p> <div><br /> <hr size="1" /> <div id="ftn1"> <p class="MsoFootnoteText" style="text-align: justify;"><a name="_ftn1" href="#_ftnref1"><span class="MsoFootnoteReference"><span class="MsoFootnoteReference"><span style="font-size: 10.0pt; font-family: &quot;Calibri&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">[1]</span></span></span></a><span style="font-size: 9.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">- </span><span style="font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">اين که براي اهميت امر بايد دانست که دستور به ترازو داري بر اساس عدل توسط خداوند يکتا؛ از رسالت حضرت شعيب ع مرتبط با قومش بوده است.چرا که اين قوم راه کم فروشي را پيشه ي خود کرده بودند. <span style="color: red;">&laquo;</span> و يا قوم اوفو المکيال و الميزان بالقسط <sup>ص</sup> و لا تبخسوا الناس اشياءهم و لا تعثوا في الارض مفسدين. بقيت الله خير لکم ان کنتم مؤمنين <sup>ج</sup> و ما انا عليکم بحفيظ .<span style="color: red;"> ( 85- 86 هود با توجه به آيات 84-94) &raquo;</span>. به هر جهت اين قوم به خاطر عدم گوش دادن به آيات الاهي، ابلاغ شده توسط حضرت شعيب ع مورد عذاب و خشم خداوند واقع شدند. و لذا اينجاست که&nbsp;پي به اين موضوع برده مي شود که چرا دوري از عدالت در ترازو داري از محرمات مي باشد. نتيجه اين که مشمولين امر از کسبه و ترازو دارها نبايد کم فروشي را پيشه ي خود کنند که آن از گناهان بزرگ است و برابر آيات قرآن کريم در اين زمينه ، قوم مدين به خاطر کم فروشي با آنکه رسول الاهي حضرت شعيب ع آيات خدا را بدانان مي رسانيد؛ مورد خشم و غضب خداوندي واقع شدند. و همينطورا ست در اين رابطه&nbsp;و مرتبط با سرگذشت و سرانجام اين قوم به خاطر کم فروشي آيه ي 182 شعراء با توجه به آيات 176-191 .</span></p> </div> <div id="ftn2"> <p class="MsoFootnoteText" style="text-align: justify;"><a name="_ftn2" href="#_ftnref2"><span class="MsoFootnoteReference"><span style="font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;"><span class="MsoFootnoteReference"><span style="font-size: 10.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">[2]</span></span></span></span></a><span style="font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;"> - که مراعات تمام اين ها و دوري از محرمات؛ راه مستقيم و راست خداوند است که در نمازهاي پنجگانه مي خوانيم و از او مي خواهيم که ما را بدان راه هدايت نمايد. پس يکي از شرايط&nbsp;راهنمايي شدن به راه راست خداوند، در گرو دوري از محرمات است که از جمله ي آنها&nbsp;اين است که&nbsp;مبادا در امور بر اساس عدالت سخن نگفته و يا رفتار ننماييم و ... حتا اگر در ارتباط با نزديکانمان باشد. پس بايد در واقع بر اساس قسط و عدل و داد سخن گفته و رفتار کنيم تا به ياري حق به راه راست او راهنمايي شويم. &laquo; ... و اذا قلتم فاعدلوا و لو کان ذاقربي</span><span style="font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;"> ... ( <span style="color: red;">152 انعام </span>) &raquo; . </span></p> </div> <div id="ftn3"> <p class="MsoFootnoteText" style="text-align: justify;"><a name="_ftn3" href="#_ftnref3"><span class="MsoFootnoteReference"><span style="font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;"><span class="MsoFootnoteReference"><span style="font-size: 10.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">[3]</span></span></span></span></a><span style="font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;"> - و البته&nbsp;با نظر داشت آيه ي 182 شعراء که شرح آن گذشت.</span></p> </div> </div> <p>&nbsp;</p> Sun, 29 Nov 2015 19:57:00 GMT قاسطين، بخش اول http://seyedrezashh6.ParsiBlog.com/Posts/2/%d9%82%d8%a7%d8%b3%d8%b7%d9%8a%d9%86%d8%8c+%d8%a8%d8%ae%d8%b4+%d8%a7%d9%88%d9%84/ <p>&nbsp;</p> <p style="text-align: justify;"><strong><span style="font-size: 12.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">گفتار نخست : قاسطين ( 1 )</span></strong></p> <p style="text-align: justify;"><span style="font-size: 12.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">در اين بخش موضوع از دو جنبه مورد بررسي و واکاوي قرار مي گيرد:</span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="font-size: 12.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">الف ) از جنبه ي معاني اصطلاحي و کاربردي واژه ي قاسطين.</span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="font-size: 12.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">ب ) تبيين فشرده ي چرايي پرداختن به اين موضوع پيش از ناکثين.</span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="font-size: 12.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">&nbsp;<strong>الف )</strong> </span><strong><span style="font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">معناي اصطلاحي&nbsp;قاسطين بر اساس فرهنگ نامه ها</span></strong><strong>&nbsp;</strong></p> <p style="text-align: justify;"><span style="font-size: 12.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">در فرهنگ نامه هاي فارسي مراجعه شده به آنها، اين اصطلاح اين گونه معني شده است:</span></p> <p style="text-align: justify;"><em><span style="text-decoration: underline;"><span style="font-size: 12.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">قاسط</span></span></em><span style="font-size: 12.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;"> يعني 1- جابر، ستمکار، بيدادگر. 2 &ndash; بازگردانده از حق. 3- عادل، دادگر. جمع قاسطين<a name="_ftnref1" href="#_ftn1"><span class="MsoFootnoteReference"><span class="MsoFootnoteReference"><span style="font-size: 12.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">[1]</span></span></span></a>.</span></p> <p style="text-align: justify;"><em><span style="text-decoration: underline;"><span style="font-size: 12.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">قاسط</span></span></em><span style="font-size: 12.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;"> يعني، جابر و ستمکار و بر گردنده از حق<a name="_ftnref2" href="#_ftn2"><span class="MsoFootnoteReference"><span class="MsoFootnoteReference"><span style="font-size: 12.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">[2]</span></span></span></a>.</span></p> <p style="text-align: justify;"><strong><span style="font-size: 12.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">1 / الف )</span></strong><strong><span style="font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">واژه ي قاسط ؛ معني اصطلاحي و کاربردي اش به همراه مترادف هاي آن در قرآن کريم</span></strong></p> <p style="text-align: justify;"><span style="font-size: 12.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">&nbsp;&laquo; و أنا منا المسلمون و منا القاسطون <sup>ص</sup> فمن اسلم فاولائک تحروا رشدا. و اما القاسطون فکانوا لجهنم حطبا. و ألواستقاموا علي الطريقة لأسقيناهم ماءً غدقا. لنفتنهم فيه <sup>ج</sup> و من يعرض عن ذکر ربه يسلکه عذابا صعدا. &nbsp;(14-17 جن ) &raquo; &nbsp;. &nbsp;با توجه به آيات قبلي اين سوره و برابر اين آيات ، که زبان حال اجنه است ؛ نخست روشن مي شود که &nbsp;قاسط يعني کسي که مقابل مسلمان و مسلماني است و لذا هر گروه هم نتيجه ي کار خود را خواهد ديد. و دوم اين که اگر <span style="text-decoration: underline;">قاسط</span> در فرهنگ نامه هاي فارسي به ستمکار و جابر و برگردنده ي از حق ترجمه شده است؛ کاملن با واژه ي قرآني آن همخواني دارد. آنهم فقط با اين معاني اش و نه غير آن. يعني کلمه ي قاسط نمي تواند به معناي عادل و دادگر نيز باشد آنگونه که در جزء سوم از تعريف اين اصطلاح در فرهنگ نامه ي معين بشرح فوق آمده است. زيرا خداوند يکتا هر گز نسبت به بندگانش ستمگر نيست به نحوي که اگر قاسط را به معناي دادگر نيز بگيريم؛ لذا او بيايد و در آيه ي فوق الذکر چنان سرانجام بدي را برايش منظور و بيان نمايد. چه آنکه در بين نوع بشر نيز اگر يک نفر به عادل بودن شهره باشد؛ اگر کسي به او آفرين نگويد، دست کم در ظاهر هم که شده نفرينش نمي کند حتا اگر از مخالفين او باشد بلکه تحملش ميکند تا روزي که او ديگر ميانشان نباشد. و سوم اين که اگر اين اصطلاح بر روي مصاديق آن در زمان حضرت علي ع نامگذاري شده ،در قرآن کريم نيز بدان اشاره گرديده است. پس قاسط يعني کسي که تسليم امر خدا نشده است. و مسلمان آن کسي است که علاوه بر شهادت به يگانگي خدا، رسالت رسولش را نيز تصديق کرده و به تمام آيات الاهي اعم از موضوعات رسالت و نبوت و آخرت و فرشتگان و امامان و ... ايمان آورده و تسليم امر و حکم خداوند يکتاست و نه غير او . خواه جن باشد که واژه ي قاسط بودن پيرامون قائلين و عاملين به آنها که شيطان به عنوان دشمن آشکار آدمي در راس آنهاست به کار رفته است و خواه اِنس يعني همنوع باشد. به هر جهت هر گروه اعم از مسلم يا قاسط از جن و انس نتيجه ي کار خود را خواهد ديد. چهارم اينکه اگر نيک نگريسته شود ديده خواهد شد که اين واژه براي اجنه به کار رفته است و کسي از آدميان قاسط مي شود که به نوعي از آنان تاثير پذيرفته باشد.</span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="font-size: 12.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">&nbsp;<strong>2/ الف )</strong> </span><strong><span style="font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">جايگاه و اهميت واژه هاي قسط ، اقسط و مُقسِط در قرآن کريم</span></strong></p> <p style="text-align: justify;"><span style="font-size: 12.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">&nbsp;&nbsp; &laquo; يا ايها الذين آمنوا اذا تداينتم بدَين الي اجل مسميً فاکتبوه <sup>ج</sup> و ليکتب بينکم کاتب بالعدل <sup>ج</sup> و لا يأب کاتب ان يکتب کما علمه الله <sup>ج</sup> فليکتب وليملل الذي عليه الحق و ليتق الله ربه و لا يبخس منه شيئا <sup>ج</sup> فإن کان الذي عليه الحق سفيها او ضعيفا او لا يستطيع ان يمل هو فليملل وليه بالعدل <sup>ج</sup> واستشهدوا شهيدين من رجالکم <sup>ص</sup> فان لم يکونا رجلين فرجلٌ وامرأتان ممن ترضون من الشهداء ان تضل احداهما فتذکر احداهما الاخري <sup>ج</sup> و لا يأب الشهداء اذا ما دعوا <sup>ج</sup> و لا تسئموا ان تکتبوه صغيرا او کبيرا الي اجله <sup>ج</sup> ذالکم اقسط عندالله و اقوم للشهادة و ادني ألا ترتابوا إلا ان تکون تجارةً حاضرة تديرونها بينکم فليس عليکم جناح ألا تکتبوها <sup>ق</sup> و اشهدوا اذا تبايعتم <sup>ج</sup> و لا يضار کاتب و لا شهيد <sup>ج</sup> و إن تفعلوا فإنه فسوق بکم <sup>ق</sup> واتقوالله <sup>ص</sup> و يعلمکم الله <sup>ق</sup> والله بکل شيءٍ عليم. (282 بقره ) &raquo;. برابر اين آيه خداوند يکتا به مومنين دستور مي دهد تا به هنگام دادن قرض، نوشته اي ميانشان باشد. چرا که اين امر نزد خدا پسنديده تر و به عدالت نزديکتر و در عين حال پايدارتر است. از آن جهت که از هرگونه شک و ريب و به اصطلاح منکر آن شدن يا به تاخير انداختن در باز پس دادن يا اصلن باز پس ندادن آن به خاطر نبودن هيچ دست نوشته يا گواهي و ... که کدورتهاي کوتاه و دراز مدت و ... را در پي دارد، جلوگيري مي نمايد. پس خداوند يکتا انجام اين عمل را هنگام دادن قرض توسط مومنين به يکديگر؛ نزد خود " اقسط " و پسنديده تر مي داند، تا اين که آنان فقط بر اساس اعتماد به پيش بروند. در واقع براي هر کاري برابر سنت آفرينش اسبابي قرار داده شده است و لذا اگر کسي براي نمونه مرتبط با اين آيه عمل نکرد و دچار زيان گرديد؛ بايسته است که تنها و تنها خود را سرزنش نمايد چرا که پيروي دستور خداوند را ننموده است. هر چند که خداوند يکتا به لحاظ دانايي و توانايي اش؛ آن بدهکار يا قرض گيرنده ي خاطي را نيز به سزاي عملش خواهد رسانيد. پس همان بهتر که مومنين بر اساس آيات خدا عمل نمايند تا دچار خسران و زيانکاري نشوند. نکته ي ديگر اينکه خداوند يکتا در اوايل آيه به واژه ي عدل در دو جا تکيه و تصريح دارد يکي اينکه کاتب بايد اين سند را به عدل بنويسد از آنچه که خدا به او آموخته است و دوم اينکه وليّ يک فرد سفيه يا ضعيف که توان امضا ندارد بايد از طرف چنان فردي به عدل آن سند را امضا کند و تمام اينها يعني اهميت عدل که نبايد از آن عدول کرد. والله اعلم</span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="font-size: 12.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">&nbsp;&laquo; ادعوهم لآبائهم هو أقسط&nbsp;عندالله <sup>ج</sup> فإن لم تعلموا آباءهم فإخوانکم في الدين و مواليکم <sup>ج</sup> و ليس عليکم جناحٌ فيما أخطأتم به ولکن ما تعمدت قلوبکم <sup>ج</sup> و کان الله غفوراً رحيما . ( 5 احزاب با توجه به آيات 1-6 ) &raquo; . و اين باز يعني اينکه از جمله مواردي که خداوند يکتا مراعات آن را نزد خود عادلانه تر و پسنديده تر مي داند اين است که فرزند خوانده ها به نام پدرانشان خوانده شوند و نه جز آن . </span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="font-size: 12.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">&nbsp;&laquo; شهدالله انه لا اله الا هو و الملائکة و اولوا العلم قائما بالقسط <sup>ج</sup> لا اله الا هو العزيز الحکيم . ( 18 آل عمران ) &raquo; . باز به لحاظ اهميت موضوع، &nbsp;برابر اين آيه ي کريمه نخست اين که پس از خود خداوند و سپس فرشتگان او، اين صاحبان دانش هستند که به يگانگي او گواهي مي دهند. در واقع لازمه ي گواهي دادن به يگانگي خداوند توسط نوع انسانْ " دانش " مي باشد. اما مهمتر از اين مقوله يعني برخورداري از دانش جهت شهادت به يگانگي خداوند، اين است که چنين صاحبان دانشي در عين حال برپادارنده ي " قسط " و در واقع دادگر باشند. جان کلام اين که پس از شهادت خداوند به يگانگي خويش و نيز شهادت فرشتگانش به اين امر؛ از بني آدم تنها صاحبان دانش از دادگران و برپادارندگان عدل و داد هستند که مي توانند به يکتايي خداوند يگانه شهادت و گواهي دهند که در راس آنها فرستادگان و پيامبرانش و سپس برگزيدگان او از امامان و ديگر بندگان برگزيده ي او مي باشند. و اين است اهميت و نتيجه ي مقوله ي قسط و ميانه روي در امور بر اساس عدل.</span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="font-size: 12.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">&nbsp;&nbsp;&laquo; ان الذين يکفرون بآيات الله و يقتلون النبيين بغير حق و يقتلون الذين يأمرون بالقسط من الناس فبشرهم بعذاب اليم. اولائک الذين حبطت اعمالهم في الدنيا و الاخرة و ما لهم من ناصرين.&nbsp;(-22 آل عمران ) &raquo;. &nbsp;برابر اين آيات باز اهميت و جايگاه قسط دانسته مي شود و آن اين که خداوند يکتا پس از بيان نتيجه ي کفر به آياتش و کشتن پيامبرانش به ناحق؛ نتيجه ي کشتن مردمي که به قسط و دادگري دستور مي دهند را مشترکا اين مي داند که چنين افرادي از کافران به آيات الاهي و کشندگان پيامبرانش به ناحق و قاتلين کساني از مردم که دستور به عدل و قسط مي دهند، در نهايت مشمول عذاب دردناک مي شوند و گذشته از اين، اعمال و کارهايشان نيز در دو گيتي نابود مي شود بدون اين که ياري کننده اي برايشان باشد. پس هر فرد انساني بايد بداند که نبايستي با تکيه بر ديگران يا موقعيت خود يا مواردي همچون سنت پيشينيان و ...&nbsp;دست به کارهاي اين چنيني بزند، چرا که هيچ کس يا چيزي نمي تواند در هر دو سرا يار و ياور کسي ديگر به هنگام خشم يا عذاب خداوند يگانه باشد و مثلن او را به هنگام بروز بيماري ساده يا سخت و يا زندگي و مرگ بد و ...ياري برساند. آخرت که جاي خود را دارد. زيرا که تنها او " مالک يوم الدين " و بدان آگاه است. </span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="font-size: 12.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">&nbsp;&laquo; يا ايها الذين آمنوا کونوا قوامين بالقسط شهداء لله ولو علي انفسکم اوالوالدين و الاقربين <sup>ج</sup> إن يکن غنياً أو فقيرا فالله أولي بهما <sup>ص</sup> فلا تتبعوا الهوي أن تعدلوا <sup>ج</sup> و ان تلوا أو تعرضوا فان الله کان بما تعملون خبيرا. ( 135نساء). &raquo; &nbsp;مرتبط با دو موضوع اخير الذکر اين که؛ برابر اين آيه ي کريمه که به نوعي دستور خداوند است؛ مومنين بايد برپاي دارنده ي قسط باشند آنهم گواهي دهنده براي "الله" و نه جز او.&nbsp;و اين که انجام اين قسط اعم از گفتار يا رفتار بايد بي هيچ تفاوت گذاشتن يا تبعيضي باشد. خواه مرتبط با خود فرد باشد يا پدر و مادرش يا نزديکانش از نيازمند يا دارا. به هر جهت بايد براساس قسط و عدل رفتار کرد و نه اين که با دخالت دادن ملاحظات و يا اِعمال تبعيض و يا لحاظ قرار دادن مواردي همچون موقعيت خود و خانواده و نزديکان يا نگاه کردن به موقعيت و وضعيت ديگران اعم از کاري و مالي، پيروي هوا و هوس نفس يا وساوس شيطان را کرده و به ناحق و به دور از عدل و داد رفتار نموده يا سخني گفته شود. به هر جهت برابر اين آيه کسي از مومنين است که داراي اين ويژگي پسنديده باشد. يعني بر پاي دارنده ي عدل که تنها براي " الله" گواه است و نه کسي جز او. خدايي که يگانه است و بر هر آنچه که همه ي مردم از جمله مومنين به ويژه پيرامون اين آيه انجام مي دهند؛ با خبر و آگاه است و لذا کيفر يا پاداش آنرا مي دهد.</span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="font-size: 12.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">&nbsp;&nbsp;&nbsp;&laquo; يا ايها الذين آمنوا کونوا قوامين لله شهدا بالقسط <sup>ص</sup> و لا يجرمنکم شنئان قوم علي ألا تعدلوا <sup>ج</sup> اعدلوا هم اقرب للتقوي <sup>ص</sup> واتقوالله&nbsp;ان الله خبير بما تعملون. وعدالله الذين آمنوا و عملوا الصالحات لهم مغفرة و اجر عظيم. والذين کفروا و کذبوا بآياتنا اولائک اصحاب الجيم. ( 8 &ndash; 10 مائده ) &raquo; . و باز مرتبط با آيه ي 135 نساء؛ اين آيه ي کريمه است که خداوند يکتا مومنين را مخاطب قرار مي دهد مبني بر اين که بر پاي دارنده براي خدا به عنوان گواهان به عدل و قسط باشند. حتا مرتبط با آن گروهي که دشمن مومنيند. و اين يعني اهميت و جايگاه " قسط " در دين و در نزد خداوند. يعني کسي از مومنين مي تواند گواه براي خدا باشد که برپاي دارنده ي قسط باشد و دستور خدا را در اين زمينه حتا در خصوص دشمن يا دشمنان به کار گيرد و به عدالت رفتار نمايد. چرا که انجام اين امر به تقوا نزديکتر است. پس نخست اينکه بايد تقواي الاهي داشت. يعني بر اساس آيات و دستورات خدا که در قرآن کريم مسطور است و از جمله ي آنها به عدالت و قسط رفتار کردن با همگان اعم از خويشتن و نزديکان و دشمنان و ...&nbsp;است عمل نمود و به پيش رفت و نه جز آن. که همانا عدالت و دادگري که فراگير بشر است مي تواند به اذن و ياري خداوندْ ديگران را حتا دشمنان را به سوي دين رحمت يعني اسلام بکشاند و ... دوم اين که رابطه ي مستقيمي است بين برپا داشتن عدالت و قسط آنهم به عنوان گواهان براي "الله" ؛ و مقوله ي تقوا و پرهيزگاري. يعني کسي از پرهيزگاران و خداترسان به شمار مي آيد و مي تواند بيايد که داراي اين صفت يعني برپاي دارنده ي قسط برابر اين آيات باشد. و سوم اين که مومنين بدانند که خداوند يکتا از تمام رفتارها و کارهايشان مرتبط با خودشان و يا در قبال ديگران کاملن آگاه و با خبر است. پس همان بهتر که آنان بر اساس آيات قرآن کريم &nbsp;از جمله اين آيات بالا رفتار نمايند و سخن بگويند و نه جز آن. که هر کس بار خود و اعمال خود را اعم از خوب و بد بر خواهد داشت و نتيجه ي آنها را خواهد ديد. که براي نمونه مي توان به آيه ي 42 همين سوره يعني مائده اشاره کرد که خداوند يکتا به پيامبر خاتم ص که ولي مومنين و از آنان به خودشان اولاتر است<a name="_ftnref3" href="#_ftn3"><span class="MsoFootnoteReference"><span class="MsoFootnoteReference"><span style="font-size: 12.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">[3]</span></span></span></a> مي فرمايد که اگر يهودان با آن خصوصياتشان<a name="_ftnref4" href="#_ftn4"><span class="MsoFootnoteReference"><span class="MsoFootnoteReference"><span style="font-size: 12.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">[4]</span></span></span></a> نزد او آمدند و با آنکه از اهل کتابند؛ لذا پيامبر اختيار دارد که ميانشان حکم کند و يا اين که از آنان روي برگرداند بدون اينکه کسي مرتبط با مورد دوم بتواند به او به ياري خدا آزاري برساند. حال اگر پيامبر مکرم اسلام راه اول را پيرامون آنان برمي گزيد يعني اين که ميان آنان در صورت مراجعه حکم کند؛ لذا اينجاست که خداوند يگانه به وي مي فرمايد که بايد بين آنان بر اساس قسط و عدالت حکم کند و نه جز آن. چرا که خداوند يکتا دادگران و مقسطين<a name="_ftnref5" href="#_ftn5"><span class="MsoFootnoteReference"><span class="MsoFootnoteReference"><span style="font-size: 12.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">[5]</span></span></span></a> را دوست دارد. نتيجه اين که به عنوان يک مومن بايد برپاي دارنده ي قسط هنگام دستور دادن، حکم کردن، سخن گفتن و انجام دادن آنهم مرتبط با هر کس با هر موقعيت و در هر وضعيتي بود و نه جز آن. همانگونه که به پيامبر اينگونه دستور داده شده است: &laquo; سماعون للکذب أکالون للسحت <sup>ج</sup> فإن جاءُوک فاحکم بينهم أو اعرض عنهم <sup>ص</sup> و ان تعرض عنهم فلن يضروک شيئا <sup>ص</sup> و ان حکمت فاحکم بينهم بالقسط <sup>ج</sup> ان الله يحب المقسطين. و کيف يحکمونک و عنهم التورية فيها حکم الله ثم يتولون من بعد ذالک <sup>ج</sup> و ما اولائک بالمؤمنين. انا انزلنا التورية فيها هدي و نورٌ <sup>ج</sup> يحکم بها النبيون الذين اسلموا للذين هادوا والربانيون و الاحبار بما استحفظوا من کتاب الله و کانوا عليه شهداء <sup>ج</sup> فلا تخشوا الناس واخشون و لا تشتروا بآياتي ثمناً قليلا <sup>ج</sup> و من لم يحکم بما انزل الله<a name="_ftnref6" href="#_ftn6"><span class="MsoFootnoteReference"><span class="MsoFootnoteReference"><span style="font-size: 12.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">[6]</span></span></span></a> فأولائک هم الکافرون. (42-44 مائده با توجه به آيات 41- 50 ) &raquo; . باري برابر آيه ي 9 مائده روشن مي شود که آنچه&nbsp;به عنوان وعده ي خداوندي مايه ي آمرزش و نيز پاداش بزرگ است تنها و تنها ايمان است و عمل صالح. و برابر آيه 10 همين سوره يعني مائده؛ آنچه که فرد را از ياران آتش مي کند همانا کفر به آيات الاهي و تکذيب آنهاست. پس بايد خيلي مواظب بود.</span></p> <div><br /> <hr size="1" /> <div id="ftn1"> <p class="MsoFootnoteText"><a name="_ftn1" href="#_ftnref1"><span class="MsoFootnoteReference"><span class="MsoFootnoteReference"><span style="font-size: 10.0pt; font-family: &quot;Calibri&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">[1]</span></span></span></a><span style="font-family: &quot;Arial&quot;,&quot;sans-serif&quot;;"> - </span><span style="font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">فرهنگ فارسي معين/ محمد. چاپ پانزدهم. جلد دوم. صفحه 2612. سال 1379 .</span></p> </div> <div id="ftn2"> <p class="MsoFootnoteText"><a name="_ftn2" href="#_ftnref2"><span class="MsoFootnoteReference"><span style="font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;"><span class="MsoFootnoteReference"><span style="font-size: 10.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">[2]</span></span></span></span></a><span style="font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;"> - فرهنگ فارسي عميد/ حسن. چاپ سيزدهم. سال 1357. صفحه ي 785 .</span></p> </div> <div id="ftn3"> <p class="MsoFootnoteText" style="text-align: justify;"><a name="_ftn3" href="#_ftnref3"><span class="MsoFootnoteReference"><span class="MsoFootnoteReference"><span style="font-size: 10.0pt; font-family: &quot;Calibri&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">[3]</span></span></span></a><span style="font-family: &quot;Arial&quot;,&quot;sans-serif&quot;;"> - </span><span style="font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">آيه ي 6 سوره ي احزاب</span></p> </div> <div id="ftn4"> <p class="MsoFootnoteText" style="text-align: justify;"><a name="_ftn4" href="#_ftnref4"><span class="MsoFootnoteReference"><span style="font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;"><span class="MsoFootnoteReference"><span style="font-size: 10.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">[4]</span></span></span></span></a><span style="font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;"> - &nbsp;آيه ي 41 مائده .</span></p> </div> <div id="ftn5"> <p class="MsoFootnoteText" style="text-align: justify;"><a name="_ftn5" href="#_ftnref5"><span class="MsoFootnoteReference"><span style="font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;"><span class="MsoFootnoteReference"><span style="font-size: 10.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">[5]</span></span></span></span></a><span style="font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;"> - پس در اين جا روشن مي شود که&nbsp;عادل و دادگر؛ معادل ها و معاني واژه ي " مقسط " مي باشند و نه يک معني از معاني قاسط. به عبارت ديگر" مقسط" مي شود دادگر و عادل که خداوند يکتا اين گروه را دوست دارد و نه&nbsp;گروه قاسطين را . حال بايد انتخاب کرد که از کدام گروه باشيم بهتر است. به هر جهت هر کدام عواقب و نتايج خود را دارد. همانگونه که در قرآن کريم يادآوري شده است.</span></p> </div> <div id="ftn6"> <p class="MsoFootnoteText" style="text-align: justify;"><a name="_ftn6" href="#_ftnref6"><span class="MsoFootnoteReference"><span class="MsoFootnoteReference"><span style="font-size: 10.0pt; font-family: &quot;Calibri&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">[6]</span></span></span></a><span style="font-family: &quot;Arial&quot;,&quot;sans-serif&quot;;"> - </span><span style="font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">بايد دانست که خداوند يکتا در جايي ديگر مي فرمايد که ضمن برگرداندن امانت ها به صاحبانش؛ به هنگام حکم و داوري کردن ميان مردم ( دقت شود مردم يعني همه فارغ از کيش و نگرش و بينش و ... چرا که اگر اينگونه شود به ياري خدا و در صورت انديشه روي اين عمل؛ ديگران به سوي دين خواهند آمد) به عدل و داد حکم و داوري شود و نه جز آن که اين يک پند از سوي او که شنوا و داناست مي باشد : <span style="color: red;">&laquo;</span> ان الله يأمرکم ان تؤدوا الامانات الي اهلها و اذا حکمتم بين الناس ان تحکموا بالعدل <sup>ج</sup> ان الله نعما يعظکم به <sup>ق</sup> ان الله کان سميعا بصيرا. <span style="color: red;">(58 نساء با توجه به آيات 43- 70) . &raquo;</span> پس بايد بر اساس آنچه که خداوند بر رسولش حضرت محمد ص که در کتاب قرآن است فرو فرستاده شده حکم و داوري کرد و نه جز آن که تبعات خود را دارد.</span></p> </div> </div> <p>&nbsp;</p> Sun, 29 Nov 2015 19:56:00 GMT گفتار دوم،ناکثين،بخش سوم http://seyedrezashh6.ParsiBlog.com/Posts/7/%da%af%d9%81%d8%aa%d8%a7%d8%b1+%d8%af%d9%88%d9%85%d8%8c%d9%86%d8%a7%da%a9%d8%ab%d9%8a%d9%86%d8%8c%d8%a8%d8%ae%d8%b4+%d8%b3%d9%88%d9%85/ <p style="text-align: justify;"><strong><span style="font-size: 12.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">پ )</span></strong><span style="font-size: 12.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;"> <strong>ادامه ي مبحث ناکثين در دوران خلافت کوتاه امام علي ع</strong></span><strong>&nbsp;</strong></p> <p style="text-align: justify;"><span style="font-size: 12.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">&nbsp;&nbsp;&nbsp; همانگونه که در مبحث قاسطين گذشت؛ با همراهي نکردن افرادي همچون سعدبن ابي وقاص، عبدالله بن عمر بن خطاب، محمدبن مسلمه انصاري، اسامه بن زيد و عقبه بن عامر؛ &laquo; طلحه و زبير نيز از علي&nbsp;اجازه گرفتند تا حج گزارند. علي ع نيز به آنان اجازه داد. (از سوي ديگر) عايشه همسر رسول گرامي اسلامي نيز پيش از قتل عثمان و البته هنگام محاصره ي خانه ي وي به قصد عمره به مکه رفته بود. که پس از اتمام آن در همانجا ماند تا اينکه طلحه و زبير به او پيوستند.<a name="_ftnref1" href="#_ftn1"><span class="MsoFootnoteReference"><span class="MsoFootnoteReference"><span style="font-size: 12.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">[1]</span></span></span></a> &raquo; </span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="font-size: 12.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">&nbsp;&nbsp;&nbsp; در واقع حضرت علي ع با عموم مردم و بدون همراهي يا حضور اين تعداد افراد بيعت کننده<a name="_ftnref2" href="#_ftn2"><span class="MsoFootnoteReference"><span class="MsoFootnoteReference"><span style="font-size: 12.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">[2]</span></span></span></a> به سوي عراق حرکت کرد.</span></p> <p style="text-align: justify;"><strong><span style="font-size: 12.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">ت )</span></strong><strong><span style="font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">جنگ جمل</span></strong></p> <p style="margin-top: 0cm; margin-right: 45.35pt; margin-bottom: 10.0pt; margin-left: 45.35pt; text-align: justify;"><span style="font-size: 12.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">&nbsp;&nbsp;&nbsp; &laquo; چون زبير و طلحه و عايشه حج (عمره ي) خود را گزاردند، در مورد کشته شدن عثمان به رايزني پرداختند و زبير و طلحه به عايشه گفتند: اگر از ما اطاعت کني به خون خواهي عثمان مي پردازيم.</span></p> <p style="margin-top: 0cm; margin-right: 45.35pt; margin-bottom: 10.0pt; margin-left: 45.35pt; text-align: justify;"><span style="font-size: 12.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">عايشه گفت: خون او را از چه کسي مطالبه مي کنيد؟</span></p> <p style="margin-top: 0cm; margin-right: 45.35pt; margin-bottom: 10.0pt; margin-left: 45.35pt; text-align: justify;"><span style="font-size: 12.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">گفتند: آنان مردمي شناخته شده اند که اطرافيان و روساي ياران علي ع هستند. تو با ما بيرون بيا تا با کساني از مردم حجاز که پيرو ما هستند به بصره برويم و چون مردم بصره ترا ببينند همگان و به صورت اتفاق همراه تو خواهند بود.</span></p> <p style="margin-top: 0cm; margin-right: 45.35pt; margin-bottom: 10.0pt; margin-left: 45.35pt; text-align: justify;"><span style="font-size: 12.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">عايشه پذيرفت و با ايشان بيرون آمد و مردم از چپ و راست بر گرد او بودند. &raquo;<a name="_ftnref3" href="#_ftn3"><span class="MsoFootnoteReference"><span class="MsoFootnoteReference"><span style="font-size: 12.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">[3]</span></span></span></a></span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="font-size: 12.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">&nbsp;&nbsp;&nbsp; &laquo; حضرت علي ع به هنگام حرکت از مدينه به سوي کوفه از اين امر آنان با خبر شد پس به همراهان خود گفت که آنها قصد بصره کرده اند و چون به آنجا برسند، تمام مردم با ايشان بيعت خواهند کرد. بنابراين پس از رايزني با همراهان مسير کوفه به بصره تغيير يافت. اما پيش از رسيدن آنان؛ عايشه و طلحه و زبير و همراهانشان زودتر به بصره رسيده بودند و لذا عموم مردم بصره به جز بني سعد با آنان بيعت کردند. در اين جا علي ع نخست هاشم بن عتبه بن ابي وقاص و سپس فرزندش حسن را همراه عمار بن ياسر به کوفه گسيل داشت. به محض ورود آنها ابوموسي اشعري که در کوفه بود در مسجد ميان مردم مي نشست و ضمن سخن مرتبط با فتنه و تبعات آن از مردم مي خواست که از او اطاعت کنند تا پناهگاه اعراب شوند و مظلومان به آنان پناه آورند و درماندگان در پناهشان ايمن شوند و<a name="_ftnref4" href="#_ftn4"><span class="MsoFootnoteReference"><span class="MsoFootnoteReference"><span style="font-size: 12.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">[4]</span></span></span></a> ... خلاصه حسن ابن علي ع و عمار ياسر در اين حين به آنجا رسيدند و گروه بسيار مردم را ديدند و سپس با دستور امام حسن ع و خروج ابوموسي اشعري از مسجد؛ آن دو بر فراز منبر رفتند و امام حسن ع مردم را براي پيکار و حرکت دعوت کرد. حجربن عدي کندي از بزرگان و فضلاي کوفه اعلام آمادگي کرد و سپس مردم هم از هر سو اينگونه عمل کردند و روز بعد بهمراه امام حسن ع حرکت نموده و در ذيقار به علي ع پيوستند. علي ع نيز با آنان راه افتاد تا به بصره رسيدند...&raquo; <a name="_ftnref5" href="#_ftn5"><span class="MsoFootnoteReference"><span class="MsoFootnoteReference"><span style="font-size: 12.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">[5]</span></span></span></a></span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="font-size: 12.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">&nbsp;&nbsp;&nbsp; &laquo; بدنبال اين امر ابتدا او و سپس طلحه و زبير با شنيدن ورود علي ع به بصره؛ لشکرهاي خود را آراستند و فرماندهان را مشخص نمودند و ... &raquo; <a name="_ftnref6" href="#_ftn6"><span class="MsoFootnoteReference"><span class="MsoFootnoteReference"><span style="font-size: 12.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">[6]</span></span></span></a></span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="font-size: 12.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">&nbsp;&nbsp;&nbsp; &laquo; علي ع برابر روش خود ابتدا فرستادگاني را نزد مردم بصره فرستاد و آنان را به اطاعت و پيروي خواند و چون از آنان پاسخي نشنيد لذا بر آنان حمله کردند. عايشه در اين بين در هودج روي شتر نشسته و پيشاپيش بصريان بود... &raquo;<a name="_ftnref7" href="#_ftn7"><span class="MsoFootnoteReference"><span class="MsoFootnoteReference"><span style="font-size: 12.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">[7]</span></span></span></a></span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="font-size: 12.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">&nbsp;&nbsp;&nbsp; &laquo; زبير در دو جا از کار خود به شک و ترديد افتاد؛ يکي آنجا که عمار ياسر را همراه علي ع ديد و به ياد اين سخن پيامبر ص افتاد که فرموده بود: حق همراه عمار است و به عمار فرموده بود ترا گروه ستمگر خواهند کشت. و در جاي ديگر آنجا بود که علي ع به او پيام داده بود تا وي را ديدار کند و چون به هم نزديک شدند علي ع با سوگند دادن او به خداوند يکتا گفت: آيا روزي را به خاطر مي آوري که دستمان در دست يکديگر بود و به حضور پيامبر ص رسيديم و آن حضرت از تو پرسيد آيا علي را دوست داري؟ و اين که تو در پاسخ گفتي بلي و آن حضرت گفت که اما تو با او جنگ و نسبت به او ستم خواهي کرد؟ زبير باز جواب داد بلي به ياد دارم. پس از آن زبير با ترک صحنه ي نبرد به بصره بازگشت تا از آن سوي به حجاز برود. از سوي ديگر طلحه هم با پي بردن به بازگشت زبير، تصميم به بازگشت گرفت اما توسط مروان بن حکم در همان نبردگاه کشته شد. از سوي ديگر زبير نيز عاقبت پس از خروج از بصره توسط فردي به نام عمروبن جرموز در هنگام گذاشتن نماز کشته شد<a name="_ftnref8" href="#_ftn8"><span class="MsoFootnoteReference"><span class="MsoFootnoteReference"><span style="font-size: 12.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">[8]</span></span></span></a> و هنگامي که او شمشير زبير را نزد حضرت علي ع برد؛ آن حضرت به وي مژده ي آتش را داد<a name="_ftnref9" href="#_ftn9"><span class="MsoFootnoteReference"><span class="MsoFootnoteReference"><span style="font-size: 12.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">[9]</span></span></span></a>... &raquo;<a name="_ftnref10" href="#_ftn10"><span class="MsoFootnoteReference"><span class="MsoFootnoteReference"><span style="font-size: 12.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">[10]</span></span></span></a></span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="font-size: 12.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">&nbsp;&laquo; باري؛ جنگي که شروع شده بود با فراز و نشيب هايش به لحاظ غالب و مغلوب شدنهاي مقطعي و گذراي دو طرف ادامه پيدا کرد. هر دو لشکر سرسختانه کارزار مي کردند و بنابراين افراد بسياري از دو سو کشته و زخمي شدند. در اين ميان به هودج عايشه که سوار بر شتر بود نيز تير بسيار رسيده بود. هودجي که برخوردار از صفحات آهني بود و ...&raquo; <a name="_ftnref11" href="#_ftn11"><span class="MsoFootnoteReference"><span class="MsoFootnoteReference"><span style="font-size: 12.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">[11]</span></span></span></a></span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="font-size: 12.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">&nbsp;&nbsp;&nbsp; &laquo;... حضرت علي ع با ديدن اجتماع مردم بصره پيرامون شتر عايشه ناگاه تدبيري جنگي کرد و به بزرگان سپاه گفت: اينان ( بصريان ) تا هنگامي که اين شتر برابرشان پا برجاست پايداري مي کنند ولي اگر شتر از پاي در آيد هيچکس پايداري نخواهد کرد. اين نقشه طي يورشي از سوي برخي فرماندهان و نامداران لشکر علي ع عملي شد و با ضربت اعين بن ضبيعه؛ پاهاي شتر قطع به نحوي که شتر همراه هودج عايشه که داخل آن بود سرنگون شد و بر زمين افتاد و اين جا بود که جنگ با پيروزي سپاه علي ع بر جملي ها پايان پذيرفت ... و عايشه هم به فرمان حضرت علي ع توسط برادرش محمد بن ابابکر به مدينه بازگردانده شد. &raquo;<a name="_ftnref12" href="#_ftn12"><span class="MsoFootnoteReference"><span class="MsoFootnoteReference"><span style="font-size: 12.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">[12]</span></span></span></a> . </span></p> <div><br /> <hr size="1" /> <div id="ftn1"> <p class="MsoFootnoteText" style="text-align: justify;"><a name="_ftn1" href="#_ftnref1"><span class="MsoFootnoteReference"><span class="MsoFootnoteReference"><span style="font-size: 10.0pt; font-family: &quot;Calibri&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">[1]</span></span></span></a>&nbsp;<span style="font-family: &quot;Arial&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">&nbsp; - </span><span style="font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">کتاب جنگ هاي حضرت علي ع يا ... / سيد مهدي شمس الدين...</span><span style="font-family: &quot;Arial&quot;,&quot;sans-serif&quot;;"> / </span><span style="font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">ص 11 پاراگراف سوم.</span>&nbsp;</p> </div> <div id="ftn2"> <p class="MsoFootnoteText"><a name="_ftn2" href="#_ftnref2"><span class="MsoFootnoteReference"><span style="font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;"><span class="MsoFootnoteReference"><span style="font-size: 10.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">[2]</span></span></span></span></a><span style="font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;"> - به جز عايشه که هنگام بيعت در مدينه نبوده است. بلکه همانطور که گذشت در مکه براي گزاردن حج بوده است.</span></p> </div> <div id="ftn3"> <p class="MsoFootnoteText" style="text-align: justify;"><a name="_ftn3" href="#_ftnref3"><span class="MsoFootnoteReference"><span class="MsoFootnoteReference"><span style="font-size: 10.0pt; font-family: &quot;Calibri&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">[3]</span></span></span></a><span style="font-family: &quot;Arial&quot;,&quot;sans-serif&quot;;"> - </span><span style="font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">کتاب جنگ هاي حضرت علي ع يا ... / سيد مهدي شمس الدين...</span><span style="font-family: &quot;Arial&quot;,&quot;sans-serif&quot;;"> / </span><span style="font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">ص 16 .</span></p> </div> <div id="ftn4"> <p class="MsoFootnoteText" style="text-align: justify;"><a name="_ftn4" href="#_ftnref4"><span class="MsoFootnoteReference"><span class="MsoFootnoteReference"><span style="font-size: 10.0pt; font-family: &quot;Calibri&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">[4]</span></span></span></a><span style="font-family: &quot;Arial&quot;,&quot;sans-serif&quot;;"> - </span><span style="font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">بر پايه ي اين سخن مي توان نتيجه گرفت که اينگونه نيز نبوده است که ابوموسي اشعري چون از جنگ هاي جمل و صفين به دور بوده و در جريان حکميت نيز به عنوان حَکَم به حضرت علي ع توسط سپاه عراق پيشنهاد و تحميل شد؛ پس حال و هواي قدرت طلبي نداشته باشد. فضا برايش آنگونه که مي خواسته مهيا نبوده و چون اين فرصت نيز پيش آمده تا خود از مردم کوفه در مسجد شهر بخواهد که به خاطر فتنه و خوابيدن آن با او بيعت کنند؛ خيلي خوش اقبال بوده و فضل خدا همراهش که فرستادگان علي رسيده اند و او مجبور به ترک مسجد و شايد ترک خواهش خود شده است وگر نه شايد چنانچه با اين سخنان او بيعتي از سوي مردم کوفه با وي انجام مي شد؛ تنها خداوند يگانه به تبعات آن آگاه بود. چرا که اين خود ميتوانست نوعي از قاسط بودن و البته در کوفه به شمار آيد. زيرا که مهاجر و انصار و حتا تابعين با علي ع در مدينه به عنوان خليفه ي برگزيده ي خود پس از عثمان بيعت کرده بودند. پس ديگر ولايات اسلامي و در راس آنها گماشتگان و عاملين خليفه ي قبل نيز بايسته بود که با او از سر تسليم بيعت و در غير اينصورت اعلان جنگ نمايند. از سوي ديگر و با توجه به عملکرد او در حکميت که ناشي از همان ساده لوحي و در عين حال عدم دورانديشي او بود؛ باز اگر آنچه او از مردم کوفه خواسته بود مبني بر اينکه با او بيعت کنند؛ چنانچه افتاق افتاده بود؛ تنها خدا مي داند که به خاطر همان عدم دور انديشي او در امور به خصوص اين امر يعني والي کوفه بودن بر سر کوفه و مردم آن چه مي آمد. باري فضل خداوند بر سر بندگانش در هر حال گسترده است فقط بايد يادآور شد و سپاسگزار او و اين نعمتش بود و در امور با تکيه بر او از او ياري خواست و نه جز او.</span></p> </div> <div id="ftn5"> <p class="MsoFootnoteText" style="text-align: justify;"><a name="_ftn5" href="#_ftnref5"><span class="MsoFootnoteReference"><span class="MsoFootnoteReference"><span style="font-size: 10.0pt; font-family: &quot;Calibri&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">[5]</span></span></span></a><span style="font-family: &quot;Arial&quot;,&quot;sans-serif&quot;;"> - </span><span style="font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">کتاب جنگ هاي حضرت علي ع يا ... / سيد مهدي شمس الدين...</span><span style="font-family: &quot;Arial&quot;,&quot;sans-serif&quot;;"> / </span><span style="font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">صص 16-19 &nbsp;.</span></p> </div> <div id="ftn6"> <p class="MsoFootnoteText" style="text-align: justify;"><a name="_ftn6" href="#_ftnref6"><span class="MsoFootnoteReference"><span class="MsoFootnoteReference"><span style="font-size: 10.0pt; font-family: &quot;Calibri&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">[6]</span></span></span></a><span style="font-family: &quot;Arial&quot;,&quot;sans-serif&quot;;"> - </span><span style="font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">کتاب جنگ هاي حضرت علي ع يا ... / سيد مهدي شمس الدين...</span><span style="font-family: &quot;Arial&quot;,&quot;sans-serif&quot;;"> / </span><span style="font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">صص 19-22 &nbsp;.</span></p> </div> <div id="ftn7"> <p class="MsoFootnoteText" style="text-align: justify;"><a name="_ftn7" href="#_ftnref7"><span class="MsoFootnoteReference"><span class="MsoFootnoteReference"><span style="font-size: 10.0pt; font-family: &quot;Calibri&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">[7]</span></span></span></a><span style="font-family: &quot;Arial&quot;,&quot;sans-serif&quot;;"> - </span><span style="font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">کتاب جنگ هاي حضرت علي ع يا ... / سيد مهدي شمس الدين...</span><span style="font-family: &quot;Arial&quot;,&quot;sans-serif&quot;;"> / </span><span style="font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">ص 22 .</span></p> </div> <div id="ftn8"> <p class="MsoFootnoteText" style="text-align: justify;"><a name="_ftn8" href="#_ftnref8"><span class="MsoFootnoteReference"><span class="MsoFootnoteReference"><span style="font-size: 10.0pt; font-family: &quot;Calibri&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">[8]</span></span></span></a><span style="font-family: &quot;Arial&quot;,&quot;sans-serif&quot;;"> -</span><span style="font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;"> بايد يادآور شد که طلحه و زبير نتيجه ي کار خود را ديدند. يعني ماحصل برافروختن آتش يک جنگ با شکستن پيمان خود. طلحه در ميدان کارزار توسط خودي کشته شد و زبير هم بيرون عرصه ي نبرد. اگر چه وي از جنگ و سپاه باطل دست کشيده بود ولي چنين مي نمايد که حق را نيز واگذاشته بود. و هر چند که او در آن دو جا که شرحش گذشت يعني ديدن عمار ياسر و يادآوري خاطره ي حضرت علي؛ به اين نتيجه رسيده بود که بايد صحنه ي جنگ را ترک گويد اما به نوعي بايد تاکيد کرد که با آنکه اين تصميم او ناشي از آنچه از حقايقي بود که در ارتباط با سپاه مقابل و فرمانده ي کل و نيز فرماندهي از فرماندهان ارشد آن بود؛ ليکن زبير به جاي اين که به حق و لشکر حق بپيوندد، اما در عمل او حق را در ترک صحنه ي نبرد ديد تا اين که حق را با علي ع و پيروانش ببيند که با وي بيعت کرده بود و ... </span></p> <p class="MsoFootnoteText" style="text-align: justify;"><span style="font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">&nbsp;&nbsp;&nbsp; به هر جهت اين جنگ و اين عمل ناکثين و در راس آنها طلحه و زبير به عنوان يک مانعي بود براي اينکه علي ع بتواند سايه ي معاويه را به عنوان يک قاسط از سر امت اسلامي بسته به اختيار او که يا تسليم شود و بيعت با علي را بپذيرد يا اعلام جنگ نمايد کوتاه کند.</span></p> </div> <div id="ftn9"> <p class="MsoFootnoteText" style="text-align: justify;"><a name="_ftn9" href="#_ftnref9"><span class="MsoFootnoteReference"><span class="MsoFootnoteReference"><span style="font-size: 10.0pt; font-family: &quot;Calibri&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">[9]</span></span></span></a><span style="font-family: &quot;Arial&quot;,&quot;sans-serif&quot;;"> - </span><span style="font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">به نظر مي رسد از اين بابت اين سخن را حضرت علي ع به عمروبن جرموز گفته است که زبير در آن هنگام در ميدان کارزار نبوده است که مستحق کشته شدن به عنوان دشمن علي ع بوده باشد. والله اعلم. زيرا اين فرد که ظاهرن از قبيله ي احنف بن قيس بوده، به همراه احنف و قومش از جنگ جمل کناره گرفته بودند (کتاب جنگ هاي حضرت علي ع يا ... / سيد مهدي شمس الدين...</span><span style="font-family: &quot;Arial&quot;,&quot;sans-serif&quot;;"> / </span><span style="font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">ص 24 ).پس دليلي نداشته که کسي که صحنه ي نبرد را ترک گفته بکشد به نحوي که بخواهد در اين جا با آوردن شمشير زبير خود را از ياران حضرت قلمداد نمايد. زيرا از سوي ديگر کسي براي نمونه با احنف و قومش کاري نداشته که چرا در جنگ جانب بي طرفي را گرفته اند. همانگونه که اين کار را حضرت امير پس از پيروزي بر جمليان و ناکثين به احنف و قومش نشان داد که کسي که در جنگ و حتا با حق نيست اما چنين نيست که به خاطر آن فکر و عملش مورد مجازات قرار گيرد. البته اگر نتيجه ي نبرد بر عکس بود و به فرض جمليان پيروز مي شدند؛ اين که بر سر افراد و اقوامي همچون احنف و گروهش توسط آنها به خاطر بي طرفي شان چه مي آمد را فقط خداوند يکتا مي داند چرا که فرماندهان اين سپاه يعني طلحه و زبير از ناکثين بودند يعني همان کساني که بيعت خود را با خليفه ي برانگيخته ي خويش&nbsp;شکستند و ...حال اين که چنين افراد و اقوامي در زمان امامان بعدي يعني حسن و حسين بن علي ع چه روندي را پيشه ي خود کردند خدا مي داند همانگونه&nbsp;&nbsp; که سرانجام و عاقبت کار پيرامون چنين اقوامي در سراي ديگر را نيز خداوند يکتا مي داند.</span></p> </div> <div id="ftn10"> <p class="MsoFootnoteText" style="text-align: justify;"><a name="_ftn10" href="#_ftnref10"><span class="MsoFootnoteReference"><span class="MsoFootnoteReference"><span style="font-size: 10.0pt; font-family: &quot;Calibri&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">[10]</span></span></span></a><span style="font-family: &quot;Arial&quot;,&quot;sans-serif&quot;;"> - </span><span style="font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">کتاب جنگ هاي حضرت علي ع يا ... / سيد مهدي شمس الدين...</span><span style="font-family: &quot;Arial&quot;,&quot;sans-serif&quot;;"> / </span><span style="font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">صص 22-25 &nbsp;.</span></p> </div> <div id="ftn11"> <p class="MsoFootnoteText" style="text-align: justify;"><a name="_ftn11" href="#_ftnref11"><span class="MsoFootnoteReference"><span class="MsoFootnoteReference"><span style="font-size: 10.0pt; font-family: &quot;Calibri&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">[11]</span></span></span></a><span style="font-family: &quot;Arial&quot;,&quot;sans-serif&quot;;"> - </span><span style="font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">کتاب جنگ هاي حضرت علي ع يا ... / سيد مهدي شمس الدين...</span><span style="font-family: &quot;Arial&quot;,&quot;sans-serif&quot;;"> / </span><span style="font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">صص 25- 28 .</span></p> </div> <div id="ftn12"> <p class="MsoFootnoteText" style="text-align: justify;"><a name="_ftn12" href="#_ftnref12"><span class="MsoFootnoteReference"><span class="MsoFootnoteReference"><span style="font-size: 10.0pt; font-family: &quot;Calibri&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">[12]</span></span></span></a><span style="font-family: &quot;Arial&quot;,&quot;sans-serif&quot;;"> - </span><span style="font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">کتاب جنگ هاي حضرت علي ع يا ... / سيد مهدي شمس الدين...</span><span style="font-family: &quot;Arial&quot;,&quot;sans-serif&quot;;"> / </span><span style="font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;">صص 28- 30 .</span></p> </div> </div> <p>&nbsp;</p> <div> <div id="ftn18"><a name="_ftn18" href="#_ftnref18">&nbsp;</a></div> </div> <p>&nbsp;</p> Sun, 29 Nov 2015 10:50:00 GMT خطر اعتداليون بيشتراز اصلاحيون http://vaznesiasy.ParsiBlog.com/Posts/475/%d8%ae%d8%b7%d8%b1+%d8%a7%d8%b9%d8%aa%d8%af%d8%a7%d9%84%d9%8a%d9%88%d9%86+%d8%a8%d9%8a%d8%b4%d8%aa%d8%b1%d8%a7%d8%b2+%d8%a7%d8%b5%d9%84%d8%a7%d8%ad%d9%8a%d9%88%d9%86/ <p style="text-align: center;"><span style="font-size: 9.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;"><span style="color: #ff00ff;"><span style="background-color: #ccffcc;"><strong>به نام خدا و براي خدا</strong></span></span></span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="background-color: #ccffff;"><strong><span style="font-size: 9pt; color: #7030a0;">عملکرد جريان اعتدال</span></strong><span style="font-size: 9pt;">در مدتي که قدرت اجرائي کشور را در دست گرفته تفاوتي قابل توجهي با مواضع اصلاح طلبان داشته و دارد. تفاوت<img style="float: left;" src="http://nmedia.afs-cdn.ir/v1/image/uQnikMmQTYhvCkxPhU-FxQ5VHeLE6z_83vtrqWpcFGH0VGoqmciGiw/s/w535/" alt="و" width="300" height="234" /> عملکرد اعتداليون نسبت به اصلاح طلبان در اين است که <span style="color: #4472c4;">جريان اصلاح طلب بدون اينکه نفاقي بورزد و نقاب بر چهره بزند در مقابل رهبري جامعه مي ايستند و در نامه معروف سرگشاده خود که بيش از صد نفر از نمايندگان مجلس ششم آن را امضاء کرده بودند، نوشيدن جام زهر را به رهبري جامعه پيشنهاد مي کنند و به صراحت اعلام مي نمايند که افکار امام را بايد به موزه ها سپرد!،</span> <span style="color: red;">اما </span><strong><span style="color: #7030a0;">جريان اعتدال</span></strong><span style="color: red;">در حوزه نظري خود را تابع و پيرو رهبري نشان مي دهند ولي در حوزه عمل، منافقانه به تحريف سخنان رهبري مي پردازند. جريان اعتدال لايحه عليه دين و اعتقادات مردم به مجلس نمي فرستد اما در عمل، شرايط حمله به دين و اعتقادات ملت را فراهم مي کند.</span> </span></span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="background-color: #ccffff;"><strong><span style="font-size: 9pt; color: #7030a0;">جريان اعتدال</span></strong><span style="font-size: 9pt;">براي رسيدن به اهداف ماکياولي، با نفاق پيچيده به تحريف عاشورا و قيام حسين ابن علي(ع) بر مي خيزد و مي گويد: <strong><span style="color: red;">"از کربلا و امام حسين(ع) درس مذاکره را آموخته است."</span></strong><strong><span style="color: #7030a0;">جريان اعتدال منافقانه</span></strong>در تلاش است، که سخنان انقلابي امام خامنه اي را در ظرف ديپلماسي ليبرالي خود ريخته و بر اساس <strong><span style="color: red;">ذائقه کدخدا(آمريکا) به تحريف و تفسير</span></strong>آن بپردازد!</span></span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="background-color: #ccffff;"><span style="font-size: 9pt;">براي اينکه راه حضرت امام به فراموشي سپرده نشود، بارها شاخصه هاي <strong><span style="color: red;">اسلام ناب محمدي </span></strong><span style="color: red;">صلي الله عليه و آله و سلم</span> بر زبان آن پير سفر کرده جاري شد و شاخص آن را <strong><span style="color: #548235;">"اسلام فقراي دردمند، اسلام پابرهنگان، اسلام تازيانه خوردگانِ تاريخِ تلخ و شرم&zwnj;آور محروميتها"،</span></strong> <strong><span style="color: #7030a0;">ولي</span></strong><span style="color: #7030a0;"> <strong>جريان استحاله شده اعتدال</strong></span><strong><span style="color: red;">، </span></strong><span style="color: red;">منافقانه قصد آن دارد که اسلام رحماني را جايگزين اسلام ناب محمدي صلي الله عليه و آله و سلم نمايد.<img style="float: left;" src="http://nmedia.afs-cdn.ir/v1/image/Xuk2zts_8TLHCl87OOKswj94HSY2gcaWY9MUvVBr6xa0x-agvQ5mKA/s/w535/" alt="تت" width="248" height="300" /></span></span></span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="background-color: #ccffff;"><span style="font-size: 9pt;">ملت عزيز ايران بايد بدانند، که <strong><span style="color: red;">اسلام رحماني همان اسلام انجمن حجتيه، اسلام اشرافيت، اسلام ابوسفيان و در يک کلام اسلام آمريکائي</span></strong> <span style="color: red;">است که </span><strong><span style="color: #7030a0;">جريان اعتدال</span></strong><span style="color: red;"> &nbsp;به بزک کردن آن مشغول است </span>و لذا مي شود نتيجه گرفت که <strong><span style="color: #7030a0;">خطر جريان نفاق اعتدال، بيش از جريان اصلاحات آمريکائي است </span></strong></span></span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="background-color: #ccffff;"><span style="font-size: 9pt;">استکبار جهاني در فتنه هاي 78و88 به نتيجه دلخواه خود مبني بر تغيير سياسي نظام اسلامي دست نيافته و لذا آمريکا از طريق اجراء برجام با حمايت از <strong><span style="color: #7030a0;">جريان غربگرا و فتنه گر،</span></strong> <strong><span style="color: #7030a0;">که در بدنه دولت اعتدال</span></strong>رسوخ نموده اند،بدنبال<span style="color: black;">ريل گذاري تغيير سياسي-فرهنگي نظام اسلامي است و </span><strong><span style="color: red;">جريان اعتدال با عبور از انديشه هاي امام و رهبري و با خوشبيني افراطي به کدخدا(آمريکا)،</span></strong><span style="color: black;"> منافقانه به تحريف و استحاله نظام اسلامي برخاسته و مسئوليت اجراء اهداف شيطان بزرگ را دانسته و يا ندانسته بر عهده گرفته است!!!</span></span></span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="background-color: #ccffff;"><strong><span style="font-size: 9pt; color: #7030a0;">جريان خطرناک اعتدال</span></strong><span style="font-size: 9pt; color: black;">براي رسيدن به اهداف خود به تحريف مقدسات و ناموس شيعه مي پردازد و آن را وجه المصالحه با آمريکا قرار مي دهد، گويند</span>؛<span style="font-size: 9pt; color: #4472c4;"> <span style="color: #0000ff;">روضه خواني رفته بود بالاي منبر و گفته بود که حضرت عباس سوار بر ذوالجناح... مستمعي به او گفت: آقا، ذوالجناح اسم اسب حضرت امام حسين(ع) بوده نه حضرت عباس! روضه خوان هم بلا درنگ گفته بود؛ تو اگر موتور داشته باشي نميدي داداشت يه دور بزنه!؟</span></span>&nbsp;</span></p> <p style="text-align: left;"><strong><span style="color: #ff00ff;"><span style="background-color: #ccffcc;"><span style="font-size: 9pt;">والسلام</span></span></span></strong></p> <p>&nbsp;</p> Tue, 10 Nov 2015 08:47:00 GMT سخنان نقويان درخصوص بيت رهبري http://salmaneali.ParsiBlog.com/Posts/1365/%d8%b3%d8%ae%d9%86%d8%a7%d9%86+%d9%86%d9%82%d9%88%d9%8a%d8%a7%d9%86+%d8%af%d8%b1%d8%ae%d8%b5%d9%88%d8%b5+%d8%a8%d9%8a%d8%aa+%d8%b1%d9%87%d8%a8%d8%b1%d9%8a/ <p><span style="font-size: small;"><br /></span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="font-size: small;"><a href="http://nazokbin.ir/wp-content/uploads/2015/11/n00128116-b.jpg"><img class="size-full wp-image-3357 alignleft" style="float: left; margin: 2px 6px;" src="http://nazokbin.ir/wp-content/uploads/2015/11/n00128116-b.jpg" alt="n00128116-b" width="297" height="203" /></a>اخيراً يک فايل صوتي از جناب نقويان منتشر گرديده است که در آن تلاش مي کند مقام خود را بالاتر از آن بداند که حتي در خصوص رهبري و بيت ايشان فريب بخورد و يا مي گويد که اين که مردم با شوق و ذوق به ايشان عرض ارادت مي کنند ناشي از حب دنيا و حب مقام و فريبکاري است و مي گويند که جز 14 معصوم که عصمت دارند، ديگر حرف هيچ کسي را بدون اين که قانع شود نمي پذيرد، که با اين مطلب کوتاه به آنها پاسخ داده مي شود:</span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="font-size: small;">البته مواضع ايشون در خصوص فتنه و حمايت از سران فتنه و مواضع مذبذبانه ايشان مسبوق به سابقه هست ولي اين که يک فايل صوتي را معيار و مستند فرض کنيم نيز صحيح نيست چرا که امکان تقطيع در خصوص بسياري از جملات آن وجود دارد و چه بسا جمله اي در مورد رهبري به جمله اي در مورد فلان آيت الله چسبانده شده باشد بدون اين که شما متوجه شويد. شايد در فيلم بتوان قيچي خوردن را راحت متوجه شد ولي در فايلهاي صوتي اين مسئله به راحتي ميسر نمي شود ولي با اين وجود برخي از اظهارات ايشان غيرقابل انکار بوده و مکرر بيان شده اندکه در اين خصوص در چند بندبه مطالبشان&nbsp;پاسخ مي دهم:</span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="font-size: small;">اولا که ايشان تبعيت و پذيرفتن را يکي فرض کرده است، چه بسا شما حتي ممکن است نظر امام معصوم هم برايتان کمي عجيب باشد ولي ولايت اقتضا مي کند که تبعيت گردد.</span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="font-size: small;">بحث ديگر هم موضوع عصر غيبت و بحث ولايت فقيه است. کسي که ادعا ميکند تابع معصومين عليهم السلام است نمي تواند بحث ولايت فقيه را نپذيرد، کسي خود را تابع معصومين مي داند، نمي تواند در مورد بحث ولايت فقيه طوري صحبت کند که اين ولايت در حد يک توصيه و حتي کمتر از آن تلقي گردد.</span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="font-size: small;">ايراد سومي که در سخنان ايشان وجود دارد تلاش براي نيت خواني و اتهام براساس ذهن خواني است. اين که به يک نفر عرض ارادت شود يا دست عالمي يا رداي عالمي بوسيده شود را با چه حجت شرعي مبني بر دنيا دوستي و مقام دوستي مي توان تلقي کرد و تهمت زد؟! آيا هر عالمي که دستش بوسيده مي شود يا هر کسي که از او تبعيت مي شود يا هرکسي که از او استقبال مي شود براي حب قدرت و دنياست؟! اگر اينطور باشد که ائمه معصومين و بسياري از علماي صاحب کرامت شيعه اينچنين مورد ارادت و محبت قرار داشتند و کسي که اينچنين مدعي تبعيت از ائمه معصومين است حداقل به حرمت ايشان نبايد عملي که توسط ايشان نيز صورت مي گرفته را اينچنين متهم به حب دنيا و مقام نمايد.</span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="font-size: small;">در کنار مطالب فوق وقتي مي بينيم در جايي که به فتنه گران مي رسد حمايت بي دريغ خود را مشمول حال ايشان مي کند و حتي برمبناي احتمال و بدون هيچ حجتي، حدس خود را مبني بر اين که حداقل امام حسين در 3 بار ملاقاتش با عمرسعد يکبار با او دست داده است را براي توجيه و تطهير دست دادن ظريف با کري مورد استناد قرار مي دهد که اين رفتار با ادعاهاي حق گرايانه و دقت نظرشان در پذيرفتن هر سخني، در تناقض آشکار قرار دارد.</span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="font-size: small;">نتيجه اين که اين ايرادات اينقدر پيچيده نيستند که از فردي مثل جناب نقويان که سالهاست منبري و اهل مطالعه است پذيرفتني باشد و در بهترين شرايط و براي اين که اين رفتارها و گفتارهاي ايشان را ناشي از نفاقشان ندانيم ناچاريم آنها را ناشي از بي سوادي ايشان تعبير نماييم.</span></p> Tue, 10 Nov 2015 08:45:00 GMT دليل ناراحتي هاشمي http://salmaneali.ParsiBlog.com/Posts/1362/%d8%af%d9%84%d9%8a%d9%84++%d9%86%d8%a7%d8%b1%d8%a7%d8%ad%d8%aa%d9%8a+%d9%87%d8%a7%d8%b4%d9%85%d9%8a/ <p style="text-align: justify;">&nbsp;</p> <p style="text-align: justify;"><a href="http://nazokbin.ir/wp-content/uploads/2015/11/hashemi.jpg"><img class="alignleft size-full wp-image-3340" style="float: left; margin: 2px 6px;" src="http://nazokbin.ir/wp-content/uploads/2015/11/hashemi.jpg" alt="hashemi" width="280" height="180" /></a>هاشمي رفسنجاني (1394/8/10):<br />&ldquo;اگر توانسته بوديم با افکار امام (ره) انقلاب را ادامه مي&zwnj;داديم، وضع ما بهتر بود، ولي الان با آگاهي مردم، نا اميد نيستيم.&rdquo;<br />اين اظهارات کوتاه هاشمي از چند جنبه قابل بررسي است:</p> <p style="text-align: justify;">1-&nbsp;&ldquo;اگر توانسته بوديم با افکار امام (ره) انقلاب را ادامه مي داديم&rdquo; يعني که به زعم جناب هاشمي ما از افکار امام فاصله داريم، البته اين اظهارات از اين بابت که دقيقاً ايشان نگفته اند منظورشان کدام تفکر امام بوده است جاي تأمل دارد، ولي از آن جا که مهمترين انتقاد فعلي هاشمي بحث تعامل با آمريکا و کنارگذاشتن شعار &ldquo;مرگ بر آمريکا&rdquo; است، ما هم همان را ملاک قرار مي دهيم ولي آيا آنچه در گفتار و رفتار و نوشتار حضرت امام خميني (ره) تا آخرين روزهاي حياتش براي ما به يادگار مانده است چيزي جز استکبارستيزي و در صدر آن آمريکا ستيزي بوده است؟! آيا اين جناب هاشمي نيست که از تفکر امام خميني فاصله گرفته است؟!</p> <p style="text-align: justify;">2- &ldquo;وضع ما بهتر بود&rdquo; ، ولي آيا به راستي وضعيت ما الان بد است؟! آيا قدرت داخلي و خارجي ايران نسبت به زمان حيات حضرت امام خميني (ره) کمتر شده است و يا روز به روز در حال ارتقا بوده ايم؟! آيا نفوذ ايران و تفکر انقلابي در کشورهاي منطقه و حتي کشورهاي دوردست تر هم اکنون قابل انکاراست؟! آيا حجم دشمني هايي که عليه انقلاب صورت گرفته است کمتر از زمان حضرت امام (ره) بوده و يا با چند مرحله ارتقاء همراه بوده است؟! آيا اين که تمام موفقيت هاي داخلي و خارجي ايران علي رغم انواع تحريم ها، ترورها، بدخواهي ها، هزينه هاي هنگفت براي شبيخون فرهنگي، فتنه 88 و &hellip; باسرعت شگفت انگيزي استمرار داشته است را مي توان وضعيت بد تلقي نمود؟! اين ادعاي آقاي هاشمي مرا ياد اعترافات مسعود بهنود انداخت که نتوانست قدرت مديريت داخلي و خارجي مقام معظم رهبري را نستايد و از نفوذ بازوهاي ايران در منطقه و جهان صحبت نکند.</p> <p style="text-align: justify;">3- &ldquo;ولي الان با آگاهي مردم&hellip;&rdquo; ، به راستي آيا مردم فقط اين اواخر آگاه شده اند؟! لابد ايشان اعتقاد دارند که مردم در همين 2 ساله که به جناب روحاني رأي داده اند از ناآگاهي به آگاهي روي آورده اند!!! در هر صورت مردم چه در زمان حضرت امام خميني (ره) و چه پس از آن آگاه و در صحنه بوده اند ولي گويا جناب هاشمي هر وقت که با رأي مطلوب خود مواجه نشده اند، مردم را متهم به ناآگاهي و بي سوادي، رقيب را متهم به افراطي گري، نظام را متهم به تقلب و دادگاه را متهم به پدرسوخته بازي کرده اند.</p> <p style="text-align: justify;">4- &ldquo;نااميد نيستيم&rdquo; يعني راضي نيستيم ولي نااميد هم نيستيم که اين يعني جناب هاشمي در عين حال که وضعيت انقلاب را بعد از فوت حضرت امام (ره) خوب نمي دانند ولي به خاطر آگاه شدن مردم اميدوار شده اند تا خلاء امام پر شود!!! يعني هاشمي اميدوار است خلاء امام با آگاه شدن مردم جبران شود که خود مقوله اي عجيب، قابل تأمل و حاکي از انديشه هاي خطرناک شخص هاشمي است که ما را به ياد تهديدهايي مي اندازد که در خصوص فتنه 88 و تصويب برجام انجام داد.<br />نکته: بيان اين جملات از سوي هاشمي آنهم دقيقاً بعد از موافقت مشروط رهبري با اجراي برجام مسئله اي قابل تحليل است. به نظر مي رسد جناب هاشمي توقع داشتند که مقام معظم رهبري، جامي را که به ايشان تعارف کردند را بدون قيد و شرط سربکشند ولي گويا موافقت مشروط مقام معظم رهبري و ممنوعيت مذاکره با آمريکا (در ساير زمينه ها) براي جناب هاشمي گران تمام شده است. البته حکايت جام زهرهايي که به رهبري تعارف شد جديد نيست و يکبار در دوره اصلاحات عليه اسلاميت نظام و يک بار هم در زمان فتنه 88 عليه جمهوريت نظام رخ داد و ايشان با عنايت امام زمان (عج) و استفاده از سال هاي شاگردي در محضر امام خميني و کوله باري از سالها تجارب در مسئوليت هاي رهبري، اجرايي و نظامي تاکنون توانسته اند انقلاب را از گردنه هاي سخت فتنه هاي داخلي و خارجي به سلامت و پويايي حرکت دهند، توانايي که حتي سرسخت ترين دشمنان ايشان نيز نتوانسته اند به قدرت و توان رهبري ايشان اعتراف نکنند.</p> Mon, 09 Nov 2015 08:05:00 GMT مدعيان اميد،نااميدند! http://vaznesiasy.ParsiBlog.com/Posts/469/%d9%85%d8%af%d8%b9%d9%8a%d8%a7%d9%86+%d8%a7%d9%85%d9%8a%d8%af%d8%8c%d9%86%d8%a7%d8%a7%d9%85%d9%8a%d8%af%d9%86%d8%af!/ <p style="text-align: center;"><span style="font-size: 9.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;"><span style="color: #ff00ff;"><span style="background-color: #ccffcc;"><strong>به نام خدا و براي خدا</strong></span></span></span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="background-color: #ccffff;"><span style="font-size: 9pt;">در بعضي از محافل و مجالس گفته اند در نظر سنجي هاي سه گانه اي که بعد از امضاء برجام، توسط مسئولان دولت اعتدال صورت گرفته، حاصل آن موجب نگراني شديد حاج حسن روحاني و همراهان فرصت طلبش گرديده و حتي ناتواني دولت آنقدر آش اعتدالييون را بي نمک و بي خاصيت کرده که اعضاء ستادهاي انتخاباتي حاج حسن در سراسر کشور هم در نظر سنجي &nbsp;بعمل آمده، اعلان داشته اند که با توجه به ناتواني دولت در حل مشکلات اقتصادي کشور، <strong><span style="color: red;">امکان پيروزي مجدد آقاي روحاني در انتخابات آينده رياست جمهوري بعيد و دور از ذهن است</span></strong> و لذا حلقه مشاوران دولت در فکر چاره اند، تا نسخه ي شفا بخشي را براي درمان ناکارآمدي خود تهيه نمايند که تاکنون به نتيجه اي نرسيده اند.<img style="float: left;" src="http://nmedia.afs-cdn.ir/v1/image/0Im6xvIIB70qBK9F2jFj7_F20mcVqriys2DPQfgZdFIHYlVMZRSn8Q/s/w535/" alt="تت" width="290" height="405" /></span></span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="background-color: #ccffff;"><span style="font-size: 9pt;">حلقه هاي مشاوران دولت که معمولاً وابستگي به آمريکا و غرب در پرونده هاي آنان وجود دارد، براي رهايي از مخمسه گرفتار آمده در آن، راهکارهايي را مد نظر قرار داده که به برخي از آنان در اين مجال کم اشاره مي نمايم اين حلقه افراطي معمولا بدنبال اثبات ناکارآمدي نظام اسلامي با طراحي سناريوهاي چندگانه است، يکي از اهداف اين جريان که با رگه هايي از نفاق همراهند، ک<span style="color: #ff0000;"><strong>سب کرسي هاي مجلس شوراي اسلامي</strong></span> در انتخابات اسفند ماه است، و لذا تلاش دارند از فضاي بدست آمده از برجام و با <strong><span style="color: red;">حمايت کدخدا(آمريکا)</span></strong> زمينه رخنه در مراکز تصميم ساز کشور را براي تغيير و براندازي نظام اسلامي بر اساس خواست شيطان بزرگ فراهم نمايند.</span></span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="background-color: #ccffff;"><span style="font-size: 9pt;">اين جريان وابسته به غرب که حل مشکلات اقتصادي کشور را با تفکر ليبرالي خود امکان پذير نمي دانستند لذا در مسئله توافق هسته اي بدنبال آن بودند که هزينه مخالفت با برجام را تماماً به پاي رهبري بنويسند و فتح مجلس شوراي اسلامي را تمام شده قلمداد نمايند، اما با تدبير رهبر حکيم و فرزانه انقلاب، مبني بر پذيرش مشروط برجام روبرو شدند و در نظر سنجي <strong><span style="color: #7030a0;">ياران پراگماتيسم ستادهاي انتخاباتي حاج حسن مات گرديدند</span></strong> و در همين راستا دست به اقدامات افراطي زده <strong><span style="color: red;">و با طرح انتحاري عدم کانديداتوري حاج حسن روحاني در انتخابات آتي رياست جمهوري بدنبال شکستن وحدت ملت و مظلوم نمايي و اثبات عدم کارآمدي نظام هستند!!!</span></strong></span></span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="background-color: #ccffff;"><span style="font-size: 9pt;">دولت اعتدال دريافته است که از <span style="color: #ff0000;"><strong>تنور برجام و لغو برخي تحريمهاي هدايت شده از سوي کدخدا(آمريکا) وضعيت اقتصادي کشور رونق</strong></span> نخواهد گرفت و دولت هم ديگر پاسخگو نخواهد بود و ديگر امکان انداختن مشکلات به دوش دولت سابق هم رنگ باخته است، <strong><span style="color: #c00000;">زيرا مردم فهيم استان مازندران با عدم حضور در استقبال از رئيس جمهور، فرياد ملت ايران را به گوش اعتدالييون سرمست قدرت و ثروت رسانيدند،</span></strong> هر چند که مسئولين ليبرال دولت، با يک حرکت بچگانه انتقام خود را از مردم مازندران با عزل برخي از مديران آن استان تلافي کرد! و لذا زنگ رياست جمهوري يک دوره اي براي <span style="color: #0000ff;"><strong>حاج حسن روحاني بخاطر ناراستي و نادرستي با رهبر و ملت</strong></span> به صدا در آمد! <strong><span style="color: red;">آيا عبرت خواهند گرفت؟!</span></strong> زيبنده است، نقش هاشمي رفسنجاني در ايجاد پروژه عدم صداقت دولت روحاني با رهبري عزيز و ملت صبور ايران، مشخص گردد! <img style="float: left;" src="http://nmedia.afs-cdn.ir/v1/image/gNVe6HdnY7e35_NMpu--kFRvqC6d6SyZJePfLs0qnGhWJBB_sR5qyg/s/w380/" alt="هه" width="283" height="317" /></span></span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="background-color: #ccffff;"><span style="font-size: 9pt;">به نظر مي رسد که <span style="color: #ff6600;"><strong>زمان بازگشائي نامه دوم رئيس جمهور سابق به جناب روحاني فرا رسيده باشد؛</strong></span> زيرا گفته اند: &nbsp;وقتي رئيس جمهور شوروي&nbsp; مي خواست رياست جمهوري را به فرد بعد از خود واگذار نمايد دو عدد نامه به رئيس جمهور جديد داد و گفت :" بعد از گذشت مدتي مردم به عملکرد شما اعتراض مي کنند و لذا وقتي اعتراض ها شديد شد، <span style="color: #ff0000;"><strong>شما نامه اول را باز کن و بخوان و مردم ساکت خواهند شد؛ ولي اين سکوت طولاني نخواهد بود و مردم مجددا دست به اعتراض مي زنند و شما نامه دوم را باز کن و بخوان !.</strong></span></span></span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="background-color: #ccffff;"><span style="font-size: 9pt;">بعد از گذشت مدتي، اوضاع اقتصادي کشور دچار مشکل شد و مردم دست به اعترض و تحصن زدند و رئيس جمهور شوروي سراغ نامه اول رفت و آن را باز کرد، و ديد که رئيس جمهور&nbsp; قبلي نوشته، همه تقصيرات را به گردن من بينداز و مردم آرام خواهند شد؛ لذا در بين مردم حاضر شد و همه تقصيرات را به گردن رئيس جمهور قبلي انداخت و وعده اصلاح امور را داد و مردم پراکنده و به خانه هاي خود بازگشتند؛ مردم بعد از گذشت دو سال مشاهده کردند که به وعده ها عمل نشد و اوضاع اقتصادي بدتر شد، مردم دوباره به خيابانها آمده و اعتراض ها شدت پيدا کرد، <span style="color: #ff0000;"><strong>رئيس جمهور شوروي نامه دوم را باز کرد و ناباورانه مشاهده کرد که نوشته شده، که شما هم دو عدد نامه بنويس! و رياست را به بعدي ......!!"</strong></span></span></span></p> <p style="text-align: left;"><strong><span style="color: #ff00ff;"><span style="background-color: #ccffcc;"><span style="font-size: 9pt;">والسلام</span></span></span></strong>&nbsp;</p> <p>&nbsp;</p> Thu, 05 Nov 2015 08:09:00 GMT پروژه تحريف رهبري! http://rahekhoon.ParsiBlog.com/Posts/128/%d9%be%d8%b1%d9%88%da%98%d9%87+%d8%aa%d8%ad%d8%b1%d9%8a%d9%81+%d8%b1%d9%87%d8%a8%d8%b1%d9%8a!/ <p> <p style="text-align: center;">پروژه جديد خواص اهل نفاق جامعه</p> <p style="text-align: center;">تحريف رهبري</p> </p> <p>در طول تاريخ يکي از برنده ترين سلاح هاي اهل نفاق تحريف بوده است تحريف يعني اينکه امور را آنگونه که ميخواهي تعريف کني نه آنگونه که هستند</p> <p>تحريف سابقه اي به درازاي تاريخ دارد از همان زمان که گفتند پيامبر هزيان مي گويد و قرآن ما را بس است&nbsp;</p> <p>اما در حال حاضر پروژه اي که چند سالي با سرعت بيشتر کليد خورده است پروژه ي تحريف مقام معظم رهبري است .</p> <p>در جامعه اي که عوام فصل الخطاب امور را مواضع رهبري ميدانند بهترين روشي که خواص اهل نفاق جامعه ميتوانند امور دلخواهشان را به &nbsp;امام امت تحميل کنند اين است که مواضع رهبري را طوري براي مردم تعريف کنند &nbsp;که باب ميل خودشون است نه آنگونه که امام جامعه مي خواهد</p> <p>نتيجه ي چنين تهريف هايي اين مي شود که امام و رهبر جامعه مي شود مقتدر مظلوم يعني آقا ، آقا هست اما به همين آقا جام زهر تحميل مي شود و قرار هم نيست مردم بفهمند تا حساس شوند</p> <p>اين روز ها کار تحريف مقام معظم رهبري آنقدر بالا گرفت که دفتر ايشان چندين بار تکذيبيه صادر کرده است و يا حتي در ديدار دانشجويي ماه رمضان با دانشجويان ايشان صراحتا حرف هاي آن مسئول عالي رتبه را که از قول ايشان مطالبي گفته بود تکذيب کردند و فرمودند آن شخص&nbsp; از طرف خودش حرف زده است نه از طرف رهبري و ايشان تاکيد کردند که مواضع بنده همان است که خود ميگويم . بله خواص امروز جامعه ي ما کار را به جايي رسانده اند که رهبر جامعه مجبور ميشود هر چند مدت از طريق سايت رسمي اش يا در سخنراني هايش حرف هاي مسئولان نظام که از طرف ايشان نقل قول ميکنند تکذيب کند .</p> <p>تحريف رهبري يعني اين که بيايي در هنگام تصويب بزرگترين و سرنوش ساز ترين مسئله کشور بيايي و از قول رهبري مطلبي را نقل کني که در راي نمايندگان مجلس تاثير بگذاري و بعد اصلا همچين نقل قولي صحيح هم نباشد و توسط دفتر ايشان تکذيب بشود</p> <p>تحريف رهبري يعني اين که بيايي و در سخنراني هايت از حمايت ها و درايت هاي رهبري و خط قرمز رهبري حرف بزني اما در عمل حتي يک ذره هم از اوامر ايشان را اجرا نکرده باشي و باز بيايي و بگويي که مردم خيالتان راحت &nbsp;رهبري در جريان امور هست</p> <p>.</p> <p>&nbsp;</p> <p>&nbsp;</p> <p>&nbsp;</p> Wed, 04 Nov 2015 12:49:00 GMT نمک سفره امام حسين(ع) http://vaznesiasy.ParsiBlog.com/Posts/467/%d9%86%d9%85%da%a9+%d8%b3%d9%81%d8%b1%d9%87+%d8%a7%d9%85%d8%a7%d9%85+%d8%ad%d8%b3%d9%8a%d9%86(%d8%b9)/ <p style="text-align: center;"><span style="font-size: 9.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;"><span style="background-color: #ccffcc;"><span style="color: #ff00ff;"><strong>به نام خدا و براي خدا</strong></span></span></span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="background-color: #ccffff;"><span style="font-size: 9pt;">براي روايت گري به همراه تعدادي از دانش آموزان دختر به مناطق عملياتي دوران درخشان و <strong><span style="color: red;">پر جاذبه دفاع مقدس به شلمچه، اروند کنار، هويزه و يادمان عمليات فتح المبين سفر سه روزه اي داشتم و در بدو ورود به اهواز، دقايقي هم ميهمان شهداء تازه تفحص شده در موقعيت شهيد محمودوند گرديديم.</span></strong> در اين سفر معنوي تلاش نمودم که مستمعين نوجوان خود را که بي صبرانه و کنجکاوانه، مشتاق شنيدن حماسه هاي دلير مردان دوران دفاع مقدس بودند، <span style="color: #ff0000;"><strong>بر سر سفره شهداء ميهمان</strong></span> کنم و لذا خاطرات خود را به همراه <strong><span style="color: red;">نمکي از حماسه ي عطش حضرت ابي عبدالله الحسين عليه السلام</span></strong> معطر نموده و کام تشنه ي آينده سازان فرداي کشورم را <span style="color: #0000ff;"><strong>با آب حيات پيروان عاشورا حسيني(ع) سيراب نمودم،</strong></span> هر چند که بضاعتم اندک و زبانم الکن بود.</span></span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="background-color: #ccffff;"><span style="font-size: 9pt;">&nbsp;پس از بازگشت از سفر راهيان نور، <strong><span style="color: red;">فکر عطش حضرت ابا عبدالله(ع)</span></strong> حقير را بر آن داشت که موضوع رفع تحريم و حل مشکل آب آشاميدني مردم را بر اساس تفکرات ليبرالي آقاي حسن روحاني و وعده هاي کدخدا(آمريکا) مورد بررسي قرار دهم و لذا با اين سئوال به واکاوي و خوش خيالي و خوش بيني جناب روحاني مي پردازم و آن سئوال اين است؛ <span style="color: #0000ff;">که در صحراي کربلا سپاه يزيد، چه زماني لغو تحريم آشاميدن آب را به فرزندان امام حسين عليه السلام اعلان کرد؟</span> <span style="color: #ff0000;">آيا تا زماني که امام و اصحاب با وفايش به شهادت نرسيده بودند، شيطان بزرگ آن روز اجازه نوشيدن آب را به فرزند 6 ماهه امام حسين عليه السلام دادند؟!</span> <strong><span style="color: red;">آيا شيطان بزرگ امروز(آمريکا) ترحمش بيش از شيطان بزرگ ديروز(بني اميه) است؟!</span></strong></span></span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="background-color: #ccffff;"><span style="font-size: 9pt;"><span style="color: #0000ff;">دولت ليبرال و خوشبين اعتدال بايد بداند که درصحراي سوزان كربلا تحريم آب زماني لغو شد كه سر مطهر امام حسين عليه السلام و ياران شهيدش از تن جدا گرديد و ديگر حکومت شيطاني يزيد از سوي <span style="color: #ff0000;"><strong>جبهه حسيني عليه السلام</strong></span> تهديد نمي شد</span> و لذا در زماني که سرهاي مقدس بر بالاي نيزه رفته و خيمه ها را به آتش کشيده اند و اهل بيت را به اسارت مي بردند، ديگر تحريم آب نفعي براي جبهه کفر ندارد و تحريم آب لغو مي گردد!!!</span></span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="background-color: #ccffff;"><span style="font-size: 9pt;">نتيجه آنچه گفته شد اين است، که <span style="color: #ff0000;"><strong>شيطان بزرگ، همانند يزيد دوران امام حسين(ع)</strong></span> تنها زماني به لغو تحريم ها اقدام مي کند <span style="color: #ff0000;"><strong>که نظام اسلامي از درون تهي شده باشد و انقلاب اسلامي را به اسارت خود درآورده باشد</strong></span> <span style="color: #000000;"><strong>والا بازي برد-برد در منطق شيطان و شيطانک ها، بي معني، سخيف و مسخره است.</strong></span> متأسفانه <span style="color: #ff0000;"><strong>آنهائي که کدخدائي را برازنده آمريکا</strong></span> دانسته اند، امروز ساده لوحانه از شيطان بزرگ و يزيد زمان تقاضاي لغو تحريم را طلب مي نمايند، که اين درخواست حقيرانه و ذليلانه با <span style="color: #ff0000;"><strong>سرشت اسلام ناب محمدي(ص) و فرياد حسيني "هيهات مناالذله" ناسازگار بوده</strong></span> و اسلام آمريکائي هم زماني لغو تحريمها را کليد مي زند که آرمانهاي انقلاب اسلامي را درنورديده باشد!!!</span></span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="background-color: #ccffcc;"><strong><span style="font-size: 9pt; color: red;">شهيد آويني </span></strong><span style="font-size: 9pt; color: red;">چقدر زيبا درد جناب روحاني را تشخيص داده اند و براي آن نسخه پيچيده اند، اين شهيد والا مقام نوشته است<strong>:</strong> </span></span><span style="font-size: 9.0pt; font-family: &quot;Tahoma&quot;,&quot;sans-serif&quot;;"><span style="background-color: #ccffcc;">&laquo;ما بايد در اطراف تمامي تعابيري كه در زبانمان وارد شده است تامل كنيم و نبايد كه اين تعبير دهكده جهاني را نيز بپذيريم. كد خداي اين دهكده كه همان ابوالهول يا شيطان اكبر است ما را به همزيستيِ مسالمت آميز مي خواند تا خود بر اريكه قدرت بماند. او جرأت چون و چرا كردن درباره ارزش هاي مقبول و مشهور اين دهكده جهاني را نيز از ما مي گيرد تا ما هر گز به ضرورت انقلاب نرسيم و اگر هم انقلاب كرديم، با اختيار توسعه يافتگي به مثابه غايت الغايات انقلاب، ناچار بار ديگر كشكول گدايي پيش كد خدا دراز كنيم تا به ما تكنولوژي لازم براي استحصال اين آرزو را عطا كند.&raquo;</span> </span></p> <p style="text-align: left;"><span style="background-color: #ccffcc;"><span style="color: #ff00ff;"><span style="font-size: 9pt;">والسلام</span></span></span></p> <p>&nbsp;</p> Mon, 02 Nov 2015 09:05:00 GMT رئيس جمهور آمريکا در مراسم 13 آبان!؟ http://sarbazemah.ParsiBlog.com/Posts/144/%d8%b1%d8%a6%d9%8a%d8%b3+%d8%ac%d9%85%d9%87%d9%88%d8%b1+%d8%a2%d9%85%d8%b1%d9%8a%da%a9%d8%a7+%d8%af%d8%b1+%d9%85%d8%b1%d8%a7%d8%b3%d9%85+13+%d8%a2%d8%a8%d8%a7%d9%86!%d8%9f/ <p><span style="font-size: small;"><br /></span></p> <p><span style="font-size: small;">بسم الله الرحمن الرحيم<br /> سلام</span></p> <p><span style="font-size: small;">فرض کنيد!<br /> ميدونم سخته! ولي <strong>فقط فرض کنيد</strong> که اين چيزي که برخي مسئولين دنبالشن عملي بشه و قرار بشه تو سيزده ابان<strong> شعار مرگ بر آمريکا سر داده نشه</strong>!!<br /> خيلي سخته!<br /></span> <span style="font-size: small;"><br /> از وقتي يادم مياد تو مراسم سيزده آبان که <span style="color: #0000ff;"><strong>نماد استکبار ستيزي</strong></span> محسوب ميشه شعار مرگ بر آمريکا و آتش زدن پرچم آمريکا يکي از اصلي ترين برنامه هاست! درستش هم همينه! چون به فرموده حضرت آقا <span style="color: #0000ff;"><strong>آمريکا نماد استکبار </strong></span>است!<br /> حالا اگر قرار باشه مرگ بر آمريکا حذف بشه به نظرتون چي ميشه!؟<br /> تصورش خيلي سخته!<br /> مثلا تصور کنيد يه جووني مياد وسط و يه تي شرت مشکي تنش کرده دستاشو باز ميکنه وسط تي شرتش يه قلب نقش بسته که <strong>توي اون قلب نقش پرچم آمريکاست</strong> و&nbsp; کنارش نوشته " <strong>آي لاو يو اس اِي</strong> " !!!!!عکاسها هم دورش جمع شدن و دارن عکس ميگيرن! و احتمالا اين جوون از يه ماشين شاسي بلند آمريکايي هم پياده شده باشه!<br /> يا مثلا به جاي آتيش زدن پرچم آمريکا ، يه عده اي با <strong>پرچم آمريکا</strong> اون وسط <strong>بزن برقص</strong> راه ميندازن! <br /> يا فرض کنيد قرار باشه شعار بديم <strong>آمريکا دوست داريم</strong>!! خيلي سخته!<br /> يادتونه يه شعري بود مي گفت "<strong>آمريکا آمريکا ننگ به نيرنگ تو ....خون جوانان ما ميچکد از چنگ تو</strong>"<br /> فکر کنيد تکليف اين شعر چي ميشه؟؟ شايد بايد بگيم " آمريکا آمريکا دست من ، دست تو .....نفت و طلاي جهان ، هر چي که هست ، دست تو" !!!<br /> يا شايدهم<strong> رئيس جمهور آمريکا </strong>هم تو اين مراسم شرکت کنه! بعيد هم نيست!!<br /></span> <span style="font-size: small;"><br /> خدا کنه اون روز رو نبينم! اگرم باشم که تو اين مراسم ضد استکباري (!!) شرکت نخواهم کرد!<br /></span> <span style="font-size: small;"><br /> الحمدلله که همچين چيزي رخ نداده و ان شاءالله هم رخ نميده! رفقا! بيائيد امسال سيزده آبان سنگ تموم بذاريم! بيائيد نشون بديم جوانان و نوجوانان امروز هم مثل جوانان و نوجوانان اول انقلاب پر شور هستن و رحيه ضد استکباري خودشون رو حفظ کردن!<br /> <a title="ننگ بر آمريکا" href="http://hadianalborz.ir/wp-content/uploads/2015/01/009-Amrika-Amrika-Nang-be-Neirang-e-to.mp3" target="_blank"><strong>بيائيد امسال اين شعر اسفنديار قره باغي را زياد نشر بديم! اين شعر نماد استکبار ستيزي ماست</strong></a></span></p> <p>&nbsp;</p> <p style="text-align: center;"><span style="font-size: small;"><img title="ننگ بر آمريکا" src="http://nedayeenghelab.com/images/docs/000112/n00112391-s.jpg" alt="ننگ بر آمريکا" width="400" height="280" /><br /></span></p> <p><span style="font-size: small;">پ.ن : يکي ميگفت شايد اون جوونه که بالا نوشتم داره ساندويچ مک دونالد هم ميخوره!<br /></span></p> Mon, 02 Nov 2015 08:51:00 GMT هاشمي و بمب اتم...! http://salmaneali.ParsiBlog.com/Posts/1360/%d9%87%d8%a7%d8%b4%d9%85%d9%8a+%d9%88+%d8%a8%d9%85%d8%a8+%d8%a7%d8%aa%d9%85...!/ <p style="text-align: justify;">&nbsp;</p> <p style="text-align: justify;">اخيراً جناب هاشمي مصاحبه اي با سايت &ldquo;اميد هسته اي&rdquo; داشته اند که در آن گفته اند:</p> <p style="text-align: justify;"><img class="aligncenter size-full wp-image-3328" src="http://nazokbin.ir/wp-content/uploads/2015/10/haaretz4.jpg" alt="haaretz(4)" width="500" height="431" /></p> <p style="text-align: justify;">&laquo; شايد در دوران مجلس هم بود. چون من دو بار به پاکستان رفته بودم. به هر حال من نديدم. آيت&zwnj;الله خامنه&zwnj;اي هم ايشان را نديد. ولي هر دوي ما در دوران جنگ پي&zwnj;گيري مي&zwnj;کرديم که بايد کارهايمان را شروع کنيم. گويا خود آقاي عبدالقديرخان اعتقاد داشت که دنياي اسلام بايد بمب اتمي&nbsp;داشته باشد و به اين کار عقيده داشت و بمب هسته&zwnj;اي پاکستان را هم او ساخت. هر چند طول کشيده بود تا بمب را بسازند. به هر حال حاضر شدند تا يک مقدار به ما کمک کنند، در حدّي که مثلاً دست دوم نسل اول سانتريفيوژهايي را که غني سازي مي&zwnj;کنند، با نقشه مقداري به ما دادند. نقشه&zwnj;اي که بعداً خودمان بتوانيم بسازيم. کم کم شروع کرديم و بوشهر را ادامه داديم&raquo;<br />اگر چه آقاي هاشمي در بخش ديگري از اظهاراتشان که به پس از پايان جنگ اشاره داشت، گفتند که:<br />&laquo;ما به اينجا رسيديم، لزومي ندارد به طرف مسايل هسته&zwnj;اي نظامي برويم. نمي&zwnj;خواستيم بمب اتمي بسازيم، ولي با دانش آن که بومي شده بود، غربي&zwnj;ها مي&zwnj;ترسيدند که امکانش را داشته باشيم. &raquo;</p> <p style="text-align: justify;"><img class="aligncenter size-full wp-image-3329" style="text-align: center;" src="http://nazokbin.ir/wp-content/uploads/2015/10/timesofisrael.jpg" alt="timesofisrael" width="500" height="466" /><br />ولي همان بخش اول اظهارات شان کافي بود تا منافقين، صهيونيست ها، غربي ها و آمريکايي ها، اين اظهارات را تأييدي بر بدبيني ها و اطلاعات غلطي که به آژانس داده بودند نشان دادند. اين اظهارات از آن جهت عجيب است که جناب هاشمي به عنوان رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام بايد اينقدر بدانند که سخنانشان چه هزينه هايي را بر نظام وارد مي کند. بيان اين جملات نسنجيده و غيرمسئولانه از سوي فردي که سالهاست مسئوليت نهاد مصلحت سنجي نظام را برعهده دارد، بسيار عجيب و قابل تأمل و بررسي است؛ آيا ممکن است آقاي هاشمي متوجه عواقب اين اظهارات نبوده باشند؟!&nbsp;آيا قوه فکر و ذهن اين پير سياست، اينقدر دچار مشکل شده است؟!&nbsp;و يا اين که خداي ناکرده تلاش کرده اند تا با اين اظهارات هزينه اي را عامداً متوجه حيثيت و اعتبار انقلاب کنند؟!&nbsp;آيا ايشان تلاش کرده اند در حقيقي بودن فتواي مقام معظم رهبري تشکيک کنند؟!به راستي اين اظهارات را چگونه مي توان توجيه کرد؟!</p> <p style="text-align: justify;"><img class="aligncenter size-full wp-image-3330" src="http://nazokbin.ir/wp-content/uploads/2015/10/gaffe_monafeqin.jpg" alt="gaffe_monafeqin" width="510" height="432" /><br />اين اظهارات جناب هاشمي که بهانه اي بر تشديد فشارها و بازرسي ها را بر مراکز هسته اي و نظامي ما ايجاد مي کند و اظهارات اخير شخص آقاي روحاني که خريد تجيهزات آلوده در زمان مسئوليت خودشان را (در سال 82)، باعث شروع مشکلات هسته اي ايران بيان نمودند، اين سوال را ايجاد مي کند که آيا مفتوح بودن و يا مفتوح ماندن اين پرونده، مي تواند عمدي و در جهت مسائل خاصي باشد و يا اين که همچنان بايد آنها را صرفاً از بي کفايتي بدانيم؟!</p> <div style="text-align: justify;"><br /></div> Mon, 02 Nov 2015 08:49:00 GMT